واضح آرشیو وب فارسی:وانا نیوز: اشپیتیم آرفی در پرسپولیس خوش شانس نبود. وقتی از پیام آمد و شماره ۸ قرمز را پوشید خیلی ها به گلزنی هایش دل بستند اما اشپیتیم زیاد بازی نکرد و با خاطره خوشی از پرسپولیس جدا نشد.وانانیوز-او در تراکتورسازی و ابومسلم هم خیلی کم بازی کرد و به آلمان برگشت اما خیلی زود فوتبال را کنار گذاشت تا یک شرکت بیمه در شهر مانهایم تاسیس کند و در کنارش به کار مدلینگ بپردازد. اشپیتیم که به خاطر بازی در تیم یاران هادی به تهران آمده بعد از شرکت در این بازی همواره با دوستان صمیمی اش مهدی شیری، محسن خلیلی و ابراهیم شکوری است و به او خیلی خوش می گذرد. از وقتی از ابومسلم رفته بودی چند سال می شود که به ایران نیامده بودی؟ من دو سال پیش مشهد بودم. یک خانواده و دوستانی بسیار خوب در مشهد دارم. یکی از برادرانم در این خانواده به خاطر سکته قلبی فوت شده بود. این بار هم که به خاطر فوت هادی آمدم. امیدوارم دفعه سومی که به ایران می آیم برای اتفاق خوبی باشد. وقتی از فوتبال ایران رفتی در آلمان چه کار می کردی؟ در آلمان زیاد بازی نکردم. رفتم به یک تیم از لیگ دسته ۳. یکی از دوستان صمیمی ام آنجا مربی بود. به او گفتم می آیم و در دقایقی از بازی ها کمکت می کنم. کلا یک سال و نیم در آلمان بازی کردم و بعد فوتبال را کنار گذاشتم. یعنی کلا فوتبال را گذاشتی کنار؟ بله، دیگر نمی خواهم به شکل حرفه ای بازی کنم. من دوست داشتم فقط در ایران بازی کنم نه جای دیگر. در ایران هم که هر جا بازی کردم کارم به شکایت کشید. (با خنده) تو با کلی سروصدا آمدی پرسپولیس اما در این تیم موفق نشدی؛ چرا؟ نمی دانم چه بگویم. من در پرسپولیس در اوج بودم اما به من بازی نمی دادند. اینطور هم نیست که گل نزده باشم، گل هم زدم. اتفاقا چندتا گل مهم زدی. یکی به سایپا بعد از ۵ باخت پیاپی در ورزشگاه تختی. بله، خیلی مهم بود. آن موقع کسی گل نمی زد. یک گل هم زدی به استیل آذین که خیلی سروصدا کرد. همان سوشا که با تو درگیر شد الان آمده پرسپولیس. (با خنده) آره فهمیدم. در این ۱۲-۱۰ روزی که ایران هستم حتما یک روز می روم سر تمرین پرسپولیس. چرا در پرسپولیس بازی ات نمی دادند؟ از من می پرسی چرا؟ من نمی دانم چرا بازی نمی کردم. کار من فوتبال بود و کارم را خوب انجام می دادم. خوب تمرین می کردم و زندگی ام حرفه ای بود. رفتار مربی با من خوب بود و هیچ مشکلی نداشتم. سرمربی با تو مشکل داشت یا مساله دیگری در میان بود؟ نمی دانم. من با کسی مشکل نداشتم. وقتی رفتم تراکتور هم ۵ تا بازی اول فیکس بودم. سپاهان را هم بردیم که من تک گل تیم را زدم اما یکهو از تیم آمدم بیرون. اینکه چرا بازی ام ندادند دیگر دست من نیست. آنجا چرا به مشکل خوردی؟ اصلا نمی دانم. نباید از من بپرسید. من اگر می دانستم مشکل چیست که شرایط را عوض می کردم. با این حساب بهترین دوره حضورت در ایران همان فصلی بود که در پیام بودی. نه، پرسپولیس بود. درست است که من در پیام زیاد گل زدم اما در پرسپولیس خیلی حال می کردم و خیلی دوست داشتم. پرسپولیس واقعا تیم خوبی بود. من با پرسپولیس دو بار قهرمان جام حذفی شدم. بازی با بنیادکار در لیگ قهرمانان هم می توانستی ستاره بازی باشی اما شانس نداشتی. در آن بازی یک گل زدم اما ضربه دقیقه ۹۴ نرفت توی گل. اگر آن توپ گل می شد بازی ۲-۲ می شد اما بدشانسی آوردیم و ۲-۳ باختیم. واقعا بهترین تیم را داشتیم. خیلی زود گذشت. تو با شکوری، شیری و خلیلی رابطه خیلی خوبی داری. ما در واتس آپ یک گروه داریم که هر روز با هم در تماس هستیم و برای هم عکس می فرستیم. با محسن، ابی و مهدی شیری در فیس تایم هفته ای یک بار صحبت می کنیم. خیلی عجیب است. فارسی صحبت کردنت حتی از زمانی که در ایران بودی خیلی بهتر شده. من بعد از آن چند سالی که در ایران بودم دیگر ایرانی شده ام. باور کن در آلمان، اتریش یا فرانسه که هستم اولین کاری که می کنم این است که دنبال رستوران ایرانی می گردم. در آلمان هم تمام رستوران های ایرانی در هامبورگ، فرانکفورت و شهرهای دیگر من را می شناسند. وقتی ایران هم آمدم اولین کاری که کردم این بود که بروم با محسن خلیلی آبگوشت بخورم چون در اروپا آبگوشت زیاد نیست. پس با ایرانی ها حسابی اخت شده ای؟ بله، با دوستانم که همیشه در تماسم. یک خانواده هم در مشهد دارم که از قدیم با آنها رفت و آمد دارم. خانواده آقای حسین حسین پور دیگر دوست من حساب نمی شوند بلکه خانواده ام هستند. آقای حسین پور به من می گوید پسرم و من هم به ایشان می گویم بابا. واقعا در مشهد یک خانواده دارم که آنها هم سالی ۷-۶ بار می آیند آلمان پیش من. دخترت چطور است؟ راستی اسمش چی بود؟ دویی، حالش خوب است. الان هم خیلی ناراحت شده که من آمدم ایران چون خیلی دوست داشت بیاید. دویی بزرگ شده و دختر خیلی خوشگلی شده است. واقعا به خاطر داشتن چنین دختری شانس آورده ام. به غیر از دوستان غیرفوتبالی ات بیشتر از همه دوست داشتی چه کسی را در ایران ببینی؟ خب معلوم است، دوستانم را اما به غیر از اینها در ایران، من از دو نفر خیلی خوشم می آید و اخلاق شان را دوست دارم. من آقای محمود خان را خیلی دوست دارم. آقا کریم را هم دوست دارم و با او در تماسم. هر سه چهار ماه با او در تماس هستم. واقعا دیروز (دوشنبه) وقتی محمود خان را دیدم اشک به چشمم آمد. یاد روزهایی افتادم که با هم بودیم. من محمود خان را خیلی دوست دارم. وقتی به سایپا گل زدم رفتم سمت نیمکت طرف ایشان، یادت می آید؟ من دقیقه ۷۰ رفتم توی زمین و قبل از آن به محمود خان گفتم گل می زنم. محمود خان گفت تو برو فقط خوب بازی کن، گفتم نه، گل می زنم. وقتی هم که گل زدم رفتم پیش محمود خان. دیگر با چه کسانی در ایران در ارتباط هستی؟ با مهدی هاشمی نسب. هر چند وقت یک بار صحبت می کنیم. خداداد چطور؟ خداداد خیلی درگیر است و وقت ندارد، وقتی رفتم مشهد پیش خداداد رفتم اما او خیلی وقت ندارد. من علی دایی را هم خیلی دوست دارم اما با او هم زیاد ارتباط ندارم. ظاهرا یک شرکت بیمه داری و کار مدلینگ هم می کنی. درآمدش از فوتبال بهتر است؟ بد نیست. کدام شهر آلمان زندگی می کنی؟ مانهایم در شرق آلمان. یک تیم قدیمی هم دارد به اسم والدهوف مانهایم. سال قبل آلمان در جام جهانی قهرمان شد، حتما خیلی خوشحال شدی؟ بله، خیلی خوب بود. راستی حتما می دانی که من آلمانی نیستم و برای آلبانی و کوزو هستم. بله و جالب است که آلبانی صعود کرده به جام ملت های اروپا. بله، می روند پاریس. برای اولین بار است که صعود می کنند. یک مربی ایتالیایی دارند که اسمش یادم نیست. حالا در یورو طرفدار آلمان هستی یا آلبانی؟ الان من سه دل شده ام؛ آلمان، آلبانی و ایران. من در جام جهانی هم می رفتم رستوران های ایرانی و بازی های ایران را تماشا می کردم. الان شرایط بدنی ات چطور است؟ تمرین می کنم. اگر بخواهم فوتبال بازی کنم دو سه ماهه بدنم را آماده می کنم اما همیشه تمرین می کنم تا چاق نشوم. در آلمان حال ندارم فوتبال بازی کنم. آلمان اصلا عوض شده و آنجا فقط به جوان های ۲۰-۱۹ ساله نگاه می کنند. نمی خواستم درباره شکایتت از پرسپولیس و تراکتورسازی سوال کنم. اگر خودت دوست داری بگو. مهم نیست. من برای این به ایران نیامده ام. ان شاءا... که مشکل حل می شود. ظاهرا تو از پرسپولیس به کمیته انضباطی فوتبال ایران شکایت کرده بودی و به همین خاطر فیفا جوابت را نداده. بله، فیفا گفت کمیته انضباطی باید کارت را انجام دهد و من هم نامه کمیته انضباطی ایران را دارم. بعدش هم باشگاه باید به فکر بازیکنش باشد. من از دخترم دور بودم و بازی کردم. خیلی زشت است که پول بازیکنان را نمی دهند. راستی از هادی خاطره خوبی در ذهنت مانده؟ بله خاطره خوب داشتم. هادی بازیکن خوب و آدم خوبی بود و هیچ وقت حرف بد نمی زد. وقتی هادی را شناختم همه اش با هم بودیم اما در تنیس فوتبال می گفتم تو برو تیم مقابل چون قدش کوتاه بود و نمی توانست توپ را از روی تور رد کند؛ هادی هم می خندید. امروز هادی نیست و دیگر نمی توانم بگویم برو تیم مقابل. شنیدم با مهدی شیری رفته بودی کنسرت رضا یزدانی و موزیک راک خیلی دوست داری. خوش گذشت؟ بله، خیلی خوب بود. امشب هم می رویم تئاتر. از وقتی آمده ام با دوستان خوبم هستم چون دلم برای شان تنگ شده بود. من در آلمان تنها هستم اما اینها مدام با هم هستند.
پنجشنبه ، ۲۳مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: وانا نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]