واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۳ مهر ۱۳۹۴ (۱۰:۲۰ق.ظ)
گفتوگوهاي روز اول محرم موج-اباعبدالله الحسين (ع) مصادف با اول محرم وارد منزلگاه قصربني مقاتل شدند و در دعوت انسبن حرثکاهلي به کاروان خويش به او فرمودند: «با ما بيا که در اماني.»
به گزارش خبرگزاري خبرگزاري موج، روزشمار عاشورا روزشمار يک واقعه خاص نيستY زيرا که هر سرزميني کربلا و هر زماني عاشوراست. توجه به ابعاد رويدادهايي که در يک روز ميافتد، چهرهاي ملموس از امري تاريخ نشان ميدهد، رويدادي که تاريخي پس از خود را شکل داده است.
وقتي حسينبن علي (ع) وارد کربلا شد، زمان و مکاني خاص شکل گرفت، هيچگاه روزي و زميني شاهد چنين واقعهاي نخواهد بود و تنها يک بار در تاريخ رويدادهاي نهضت حسيني رويداده است. البته اين امري بديهي است، اما آنچه عاشورا را به يک واقعيت جاودانه تبديل ميکند، پيامهايي است که در اين واقعيت نهفته است، بيشک براي بيان اينپيامها بايد بسيار انديشيد، اما نفس وقايع مواد خام انديشه هستند، وقايعي که بر محور امام حسين (ع) روي دادهاند. آغاز محرم، جدي و ملموس شدن چنين وقايعي است.
پس از قطقطانه امام وارد قصربني مقاتل شدند. در اين تاريخ امام (ع) گفتوگويي با عبيداللهبن حر جعفي و عمروبن قيسمشرقي و پسر عموي او داشتند. همچنين انسبن حرث (حارث) کاهلي به کاروان امام (ع) پيوست. امام (ع) از بدو سفر مدام از سرنوشت يحييبن زکريا ياد ميکرد.
گفتوگوهاي روز اول محرم
امام (ع) پس از رسيدن به منزلگاه خيمهاي افراشته ديد و از صاحب آن پرسيد که گفتند از آن عبيداللهبن حر جُعفي است. آنگاه امام حجاج بن مسروق را که از يارانشان بود به سوي حر جعفي فرستاد تا او را به کاروان حسيني دعوت کند، حجاج به حر جعفي گفت: حسينبن علي تو را به ياري خود خوانده است، اگر در رکابش بجنگي پاداش مييابي و اگر بميري، شهيد ميشوي.
ابنحر در جواب گفت که به خداوند سوگند از کوفه خارج نشدهام مگر به قصد حمايت از امام حسين (ع) زيرا که ترسيدم اگر آنجا بمانم نتوانم به امام ياري برسانم، زيرا امام ديگر در کوفه پيرو و ياري ندارد.
پس از شنيدن پيام امام (ع) در حالي که فرزندانش به همراه او بودند، به ديدار ابن حر رفتند و ابن حر از دور آمدن امام (ع) را مينگريست و در همين حال بود که گفت من تا به حال کسي را به زيبايي حسين (ع) نديده و تا به حال براي کسي بدين حد دلسوزي نکردهام در حاليکه کودکانش پيرامون او ميچرخند.
امام (ع) وقتي به ابنحر رسيدند، فرمودند: يابن حر! اهالي شهر شما به من نامه نوشتند و به من گفتند که براي ياري من جمع شدهاند که از من دفاع ميکنند که با دشمنم ميجنگند و از من خواستند به سوي آنها بيابم. من آمدم ولي نميدانستم اين گروه برخلاف تصور به قتل پسر عمويم مسلمبن عقيل و يارانش کمک ميکردند و بر اين متفق شدند که عبيدالله زياد از من براي يزيدبن معاويه بيعت بگيرد. يابن حر! بدان که خداوند به خاطر گناهانت و خطاهاي گذشتهات تو را مواخذه ميکند. من تو را به توبهاي فرا ميخوانم که از تو اين گناهان را ميشويد. تو را به ياري اهل بيت (ع) فرا ميخوانم. اگر حق ما را به ما دادند که خدا را شکر و به آن رو ميکنيم و اگر ما را از حق خود محروم کردند و به ظلم روا داشتند تو از ياران من در طلب حقخواهي بود.
ابنحر پس از دعوت امام حسين (ع) به او پيشنهاد داد تا با اسب و شمشمير و برخي از يارانش باز گردد و تا او نيز اهل بيت (ع) را به امام برساند، امام (ع) اما پيشنهاد رد کرد و فرمود: اي پسر حر! من به دنبال اسب و شمشير نيامدم. من آمدهام که از خودت ياري بطلبم. وقتي براي ياري خودت بخل ميورزي به وسايل تو نيازي ندارم ما کنت متخذ المضلمين عضدا کهف 51. من گمراه کنندگان را به ياري نمي گيردمک. سپس فرمود اگر ما را ياري نميکني بترس از اينکه جز کساني باشي که با بجنگند. بخدا قسم هيچ کس نيست که فرياد ما غربت ما را بشنود، ما را ياري نکند و هلاک نشود.
برويد که اگر ببينيد و ياري نکنيد در جهنمايد
ابن حر اما گفت که از سپاه دشمن نخواهد بود. امام (ع) با عمربن قيس مشرقي و پسر عمويش گفتوگو کرد و پرسيد که آيا براي ياريش آمدهاند يا نه، ايشان اما صحبت از ميزان سن و قرضهاي بسيار و عيالهاي زياد کردند و مال امانت مردم که در نزدشان بود و امام به ايشان فرمودند: پس از اينجا برويد که صداي ما را نشنويد و نبينيد که هر کس صداي ما را بشنوديا ما را اجابت نکند و به ياري ما نيايد بر خداست که او را با صورت بر آتش بيفکند.
با ما بيا که رشد يافته و در اماني
بلاذري روايت ميکند که در اين منزلگاه انسبن حرثکاهلي به سپاه امام پيوست. انس که گفتوگوي اما را با ابنحر شنيده بود در هنگام خروج ايشان از خيمه ابنحر به نزدشان رفت و گفت که بيخدا قسم از کوفه خارج نشدم مگر به خاطر اينکه دوست نداشتم همراه تو يا عليه تو بجنگم ولي خدا ياريت را در دلم انداخت و مرا براي همراهي تو شجاع کرد.
امام حسين (ع) فرمودند با ما بيا که رشد يافته و در اماني. برخي از مورخان از قبيل ابصارالعين گزارش دادهاند که انس در کربلا به امام پيوسته است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]