واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۰
یک استاد دانشگاه در نشست حافظشناسی، با بررسی اندیشهها و آرای رابعه و حلاج و با تاکید بر اینکه رابعه را پایهگذار اندیشه عاشقانه در تصوف اسلامی میدانند اما عشق صوفیانه در اصل مدیون حلاج است، تصریح کرد: حافظ در بیان مفهوم عشق بسیار متاثر از حلاج است. به گزارش خبرنگار ایسنا - منطقه فارس، محمدرضا خالصی دوشنبه 20 مهر در نشست تخصصی حافظشناسی که بهمناسبت یادروز حافظ در مرکز اسناد و کتابخانه ملی در شیراز برگزار شد، با ارائه مقالهای به بررسی عشق در تصوف اسلامی پرداخت. این نویسنده و شاعر گفت: ارجمندترین و محوری ترین سخن صوفیان سخن عشق است و بسیاری از محققان و پژوهندگان حضور عشق در تصوف اسلامی را مدیون و مرهون رابعه عدویه میدانند، که سخنی است درست. رابعه زهد خشک مبتنی بر خوف و خشیت به معرفت دردآلوده را بر عشق پایه نهاد. عشق در ذهن و زبان رابعه ویژگیهای خاص خود را دارد و از نوع زیست و جنسیت او شکل میگیرد، هرچند رابعه پایهگذار اندیشه عاشقانه در تصوف محسوب میشود اما آنچه بهعنوان عشق صوفیانه اسلامی بعدها شکل میگیرد، مدیون و مرهون اندیشههای حلاج است. خالصی گفت: بنا بر مدارک موجود، از بخش نخست زندگی رابعه سندی در دست نداریم و نمیدانیم مگر آنچه عطار در تذکرهالاولیا آورده است. او ادامه داد: آنچه در زندگی رابعه تا پیش از ورودش به جرگه عرفا برای ما حائز اهمیت است و عطار بهصورت شتابزده و گذرا از آن یاد میکند این است که؛ گروهی گویند در مطربی افتاد و سپس توبه کرد و گوشه عزلت گزید و به عبادت مشغول شد. خالصی اضافه کرد: برای اینکه بدانیم رابعه در دوران رامشگری خود چگونه زیسته و چگونه می اندیشیده، باید به کتاب القیان جاحظ رجوع کنیم، او در این رساله به زندگی زنان رامشگر میپردازد و با توجه به فاصله کم زمانی که میان او و رابعه است و علی القاعده جاحظ نویسنده ای واقع گرا و تیزبین است و می توان به نوشته او اعتماد داشت. وی معتقد است که فاکثر من بالغ فیثمن جاریه فبالعشق، قیمتهای گزاف میدادند تا رامشگران را داشته باشند اما سبب این قیمتهای زیاد بهقول جاحظ عشق بوده است، زنان رامشگر با عشق می زیستند، با عشق روزگار خویش را می گذراندند و ترانه گو و مداح عشق محسوب می شدند و باید چهارهزار ترانه عاشقانه را از حفظ بودند . بر اساس کتاب القیان جاحظ می توان به تجزیه و تحلیل زیست رابعه پرداخت و می توان دانست که رابعه عشق را قبل از ورود به عرصه عرفان میشناخته و ذهن و زبانش با این موضوع آشنا بوده است. زیست او، سرودههای او، مناجاتهای او و سخنان او این مسئله را بر ما منکشف میکند. معاون فرهنگی جهاددانشگاهی استان فارس در بخش دیگری از سخنانش، تصریح کرد: اما عشق حلاجی با عشق رابعه متفاوت است، برای شناخت عشق حلاجی باید به آنچه از او باقی مانده که چندان زیاد هم نیست و مشمول مجموعه اشعار و طواسین و سخنان باقیمانده از اوست بسنده کرد و البته باید سخنانی را که ابوالحسن دیلمی در کتاب عطفالالفالمعطوف، آورده است نیز از نظر دور نداشت . این پژوهشگر و حافظشناس در ادامه اضافه کرد: عشق در اندیشه حلاج ذاتی است که به چیزی جز خودش تعلق نمیگیرد یعنی عاشق و معشوق و عشق یکی است، این همان چیزی است که بعدها روزبهان در عبهرالعاشقین به آن میپردازد. خالصی تصریح کرد: عشق در اندیشه حلاج ازلی ابدی است. در این مورد میگوید، "لا یجوز الا جوازا من الازل الی الابد الآباد" نکتهای که حلاج در شعر خود و آنچه دیلمی بیان میکند این است که عشق جنبشی است که در ازل و والآزال رخ داده است. حلاج عشق را یکی از صفات حقتعالی میداند، عشق را نور می خواند . این استاد دانشگاه ادامه داد: نکته دیگر در عشق حلاجی این است که مسئله عشق بدو وجود است و مراد او از وجود بروز و بیرون آمدن از کمون است، یعنی از چیزی که عدم خوانده شده است. در این بهوجود آمدن یا بروز یافتن دو جزء با هماند، یکی عشق است و دیگری روح یا جان. در عشق حلاجی عشق در ازل و پیش از آفرینش عالم اتفاق میافتد. خالصی اضافه کرد: در اندیشه حلاج عشق چیزی جز ذات حق نیست، عشق ممزوجی از تضادها است، عشق قابل شرح و بیان نیست، عشق منذاته، فیذاته و لذاته است، عشق سبب خلقت جهان است، عشق در کل هستی جاری است، عشق وصف حضرت حقتعالی است. می توان گفت که عشق حلاجی به شکلی اپیستمولوژیکی و انتولوژیکی است و با عشق حسی رابعه متفاوت است و سخن دیلمی درست است که می گوید اندیشه حلاج با گذشتگان و معاصرانش در مورد عشق متفاوت است و پس از او این تفکر است که رهروان بسیاری پیدا می کند این محقق با تصریح اینکه حلاج زمانی عشق را تئوریزه میکند که نام بردن از عشق میان انسان و خدا با سختگیری فراوان روبهرو بوده، به کتابها و آثار معاصران حلاج و پرهیز آنان از گفتن از عشق اشاره و تاکید کرد: حافظ در زمینه عشق بسیار متاثر از اندیشههای حلاج بوده است. محمدرضا خالصی سپس به موارد تشابه حافظ و حلاج پرداخت و شواهدی در این زمینه بیان کرد. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]