واضح آرشیو وب فارسی:خبر ورزشی: فوتبال ایران > تیم ملی - بازی برابر ژاپن را با چه نیتی و با چه شیوه ای آغاز خواهیم کرد؟ دستاورد این مسابقه دوستانه چه خواهد بود؟ نتیجه ای که از این بازی عایدمان خواهد شد، چگونه ارزیابی و در کدام بخش، دسته بندی می شود؟آیا قرار است شاهد تکرار هر آنچه باشیم که در چهار بازی اخیر تیم ملی شاهدش باشیم؟ آیا قرار است بازی ایران- ژاپن، پنجمین بازی از نوع بازی های ایران- عمان، ایران- هندوستان، ایران- گوام و ایران- ترکمنستان باشد؟ آیا قرار است شاهد بیکار شدن بهترین و مؤثرترین بازیکنان این روزهای تیم ملی (سردار آزمون، مهدی طارمی، وحید امیری و اشکان دژاگه) باشیم؟ آیا قرار است همه قصورها و همه تقصیرها را متوجه «جوانگرایی» لازم و ناچارانه تیم ملی کنیم؟ آیا بد بازی کردن تیم ملی زیر سر جوان های پرمایه ای است که برای تازه کردن خون تیم ملی، به پیکر این تیم خیلی هم به موقع وارد جمع ملی پوشان شدند؟ از بازی با ژاپن چه می خواهیم؟ این مسابقه تدارکاتی را مقدمه چه خواسته ای باید قرار داد؟ ژاپنی ها قرار است برآورنده کدام خواست تاکتیکی باشند؟ به اجرا درآورنده کدام نقش استراتژیک؟ باز هم از توپ صرف نظر می کنیم و هافبک های خود را از بازی - از بازی مفید و از بازی سازنده- خارج و بلکه اخراج خواهیم نمود؟ یک بار دیگر با آنچه که بازی مستقیمش می خوانیم، اما ربطی به این شیوه از بازی ندارد، خود را پیاده و حریف را سواره خواهیم کرد؟ آیا مجال بازی با توپ را که مقدمه لازمی برای بازی هنری است، از خود سلب می کنیم تا وفادار باشیم به اصولی که در چهار «نابازی» قبلی داشتیم؟! اصولی که اصل فوتبال تیم ملی و جوهر فوتبال تیم ملی را از یاد برده و از یاد رفته می دارد! اصولی که توپ را نمی خواهد! اصولی که توپداری و بازی مالکانه را، واجد ارزش های پیروزی ساز نمی داند! اصولی که سردرگمی را مرجع می داند و در پی ترجیح بازی زورورزانه، به جای بازی چالشی و درگیرانه و فیزیکی است! اصولی که برای تعقیب و پیاده کردنش نه نیازی هست به هنر بازی و نه احتیاجی دارد به شبه هنرمندانی که تیم ملی دارد! اصولی که اصل کار را بر خراب کردن بازی- و در اصل بر خراب کردن بازی خویش و اگر شد، بر خراب کردن بازی حریف- قرار داده است! اصولی که حتی بازی تخریبی کاپیتان آندو را هم برنمی تابد! اصولی که تحمل بازی دفاعی امید ابراهیمی را هم ندارد و بازی را دو فضایی و «دورانه» و مدام براساس پاس به دورترین نقطه می خواهد! اصولی که خیرش به امثال حیدری، ترابی، عالیشاه، امیری، دژاگه، طارمی و آزمون و حتی غفوری و حاج صفی هم نمی رسد! تا چه رسد به رضاییان و رضایی و دیگر توپ بپایان! استقلال را چه می شود؟ این همه حرف ها و این همه حدیث ها برای چیست؟ یک حمایت نابجا، یک چشم بستن غلط، یک زیر سبیلی در کردن دردسرآفرین، کار را به اینجا رساند! به جایی که کار به بگو مگوی درون تیمی انجامید! به جایی که گلر با مدافع میانی و مدافع میانی با گلر دست به یقه، اگر هم نشدند، در نیم قدمی اش بودند! نادیده گرفتن اشتباه و زیاده روی های کرار، کار را بیخ دار کرد و زبان همه را دراز! حالا کرار بخشی از دردسرهای روبه تزاید استقلال است! حالا کار به جایی رسیده است که افشارزاده هم وسط بازی بدل به یکی از بازیگران اصلی بازی نالازم و تخریبی شده است! در متن همه حاشیه ها! یک چشم بندی نابجا و غلط، استقلال را بدل کرد به تیمی که آبستن حوادث است! حوادثی که هیچ فایده ای برای هیچ کس ندارد و کمترین ضررش، بر باد رفتن شیرازه و شالوده تیم بودن و تیم ماندن است!
دوشنبه ، ۲۰مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]