تبلیغات
تبلیغات متنی
پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1851528194
شکست آمریکا در سوریه قطعی است
واضح آرشیو وب فارسی:حمایت: از زمانی که عملیات نیروهای هوایی روسیه در سوریه آغاز شده است، آمریکایی ها به هر بهانه ای سعی داشتند این گونه وانمود کنند که این عملیات های نظامی نیز در نهایت راه به جایی نمی برد و نمی تواند منجر به نابود شدن و یا تضعیف داعش در منطقه شود. این نوع اقدام تبلیغاتی و رسانه ای علیه روسیه با این حال نمی تواند مانعی در برابر عزم این کشور برای از بین بردن داعش و بازگرداندن ثبات به سوریه باشد. دکتر فواد ایزدی کارشناس مسایل آمریکا در گفت و گو با حمایت به بیان ریشه های شکست سیاست آمریکا در سوریه پرداخته است: اتفاقی که اخیرا بسیار مورد توجه مطبوعات بین المللی قرار گرفته، اذعان آمریکا به شکست در طرح آموزش نظامی معارضان سوری بود. این شکست که با اعتراف آمریکایی ها هم همراه بود چه نتیجه ای می تواند برای سیاست های ایالات متحده در برابر سوریه و روسیه داشته باشد؟ اتفاقی که افتاد این بود که آمریکایی ها علاقه مند به ایجاد یک نیروی حداقل 50 هزار نفره بودندکه با امکانات و آموزش سطح بالا بتواند حکومت بشار اسد را نابود کند آنهم با این بهانه که می خواهیم با تروریست مبارزه کنیم. اما در عمل نتوانستند نیروهایی که می خواهند را پیدا کنند و نیروهایی هم که آموزش دادند، از آن نوع افرادی نبودند که بتوانند کاری انجام دهند و در نهایت به دردشان بخورد. میلیون ها دلار خرج کردند و در نهایت به چیزی که می خواستند نرسیدند؛ تعدادی از اینها به النصره پیوستند، تعدادی به داعش گرویدند و عده ای هم برای گرفتن امان نامه از دولت اسد، خود را تسلیم ارتش سوریه کردند. آقای آستن، رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا عملا در جلسه استماع کنگره به نمایندگان اعلام کرد که 500 میلیون دلار هزینه کردیم و تنها 4 یا 5 نفر از این افراد همچنان بر اساس دستورهای آمریکایی به فعالیت خود در سوریه ادامه می دهند. وقتی شما جلسه استماع کنگره را نگاه می کنید می بینید که بعد از این صحبت، یکی از سناتورها که به گمانم خانم «باربارا باکستر» بود، در جواب آستون گفت که این حرف شما مثل جوک است. یعنی چه که شکست خورده ایم؟ دلیل این شکست چه بود؟ در عمل بر می گردیم به این مسئله که با وجود اینکه عربستان و آمریکا پول و سلاح لازم را دارند اما نیروی لازم برای پیشبرد اهدافشان در منطقه را ندارند. دلیل این مسئله هم این است که نیرویی که می خواهد بجنگد باید دغدغه و ایدئولوژی داشته باشند اما این نیروهایی که جذب این گروه ها می شوند، و جذب ارتش آمریکا می شوند دنبال کار هستند و مشکل مادی دارند می خواهند کار کنند تا پول در بیاورند و زندگی کنند؛ نمی خواهند بمیرند. به همین جهت آموزش می بینند، دلارهایشان را می گیرند و بعد هم که کمی رها شدند، فرار می کنند و می روند. این مشکلی است که درمنطقه وجود دارد. به نظر شما چرا ارتش عراق در موصل دوام نیاورد؟ چرا در افغانستان کسانی که توسط آمریکایی ها آموزش دیده اند، در مقابل طالبان دوام نمی آورند؟ به خاطر این است که همین داستان اتفاق می افتد. نتیجه ای که از این نوع محاسبات آمریکایی و شکستشان می شود گرفت، چیست؟ نتیجه ای که باید بگیریم این است که نباید زیاد برنامه ها و نقشه های آمریکا برای منطقه را جدی بگیریم. مشکلی که ما در داخل کشور داریم هم این است که بسیاری از صاحبنظران آمریکا را به شدت جدی می گیرند و معتقدند تا دست به کاری می زند، موفقیت است که به دنبالش می آید. آمریکا را نباید کدخدا دانست چون در عمل می بینید که کاری که سرتیپ میانی سپاه قدس ما خودش به تنهایی انجام می دهد، کل ارتش آمریکا نمی تواند انجام دهد. این مسئله بسیار عجیبی است. که با توجه به تمام امکانات و پول و اسلحه ای که دارند، در عمل در میدان عمل فلجند. زمانی در داخل کشور ما عده ای بودند که تصور می کردند وقتی آمریکا به منطقه بیاید، هم افغانستان را آباد می کند، هم در عراق می تواند مدیریت خوبی داشته باشد. اما آمریکایی ها در هیچ کدام از این موارد موفق نبودند و این نشان می دهد که آمریکا در واقع در قامت همان ببر کاغذی است که بارها مثال آورده اند. این نشان می دهد کدخدا ده را که هیچ، مواضع و مرزهای ده را هم نمی تواند به خوبی حفاظت کند. نظر شما درباره واکنش آمریکا به حملات هوایی روسیه به داعش چیست؟ آیا واقعا آمریکا نمی توانست بیش از این کاری انجام دهد یا اینکه نمی خواست؟ مطمئنا می توان گفت که نمی خواستند اقدامی انجام دهند. مشکل آمریکایی ها در اداره و هماهنگی نیروهای زمینی است که با آن ها قرار است همکاری داشته باشند. ولی نیروی هوایی شان مشکل ندارد. در عمل ما متوجه می شویم که آمریکایی ها یک سال است که می گویند ما داریم با داعش می جنگیم ولی داعش هر روز قدرتمندتر می شود. چرا؟ چون آمریکایی ها واقعا به دنبال از بین بردن داعش نیستند. آمریکایی ها در نهایت به دنبال مدیریت داعش بودند که این نوع مدیریت را هم فعلا دارند. برای همین مسئله هم هست که در مقابل اقدامات روسیه، سر و صدا به پا می کنند. یعنی زمانی که دولتی مثل روسیه واقعا وارد میدان می شود و می خواهد با داعش بجنگد، آنها به شدت ناراحت می شوند. چقدر از این ناراحتی به این مسئله بر می گردد که فکر می کنند ممکن است روسیه و هم پیمانان آن مثل ایران و عراق در این میان به قهرمان منطقه تبدیل شود؟ این رقابت های آمریکا و روسیه بوده و هر دو به دنبال نفوذ در بسیاری از کشورها هستند. این برای آمریکایی ها خیلی بد است که رفتند در عراق و افغانستان و آنجا را اشغال کرده اند. هزینه ای که آمریکایی ها به طور مثال در عراق کردند، سه تا چهار هزار میلیارد دلار بوده است؛ و حدود 4 تا 5 هزار نفر کشته دادند و این همه مشکلات ایجاد کردند حالا بعد از این همه سال، دولتی که در عراق حاکم است می خواهد زیر پرچم کشوری مانند روسیه و ایران برود و این برای آمریکایی ها قابل هضم نیست و آبروی آن ها را در دنیا می برد. ولادیمیر پوتین هم این ضعف آمریکایی ها و حالت دو گانه ای که در رفتار و گفتارشان دارند را به درستی تشخیص داده و به گونه ای عمل می کند که زیاد هم آمریکایی ها نمی توانند به روسیه اعتراض کنند. تغییر ادبیات آمریکا نسبت به بشار اسد هم به این مسئله مربوط است؟ آمریکایی ها در هر صورت متوجه این قضیه شده بودند. تغییر ادبیات آمریکا در قبال بشار اسد در حدود ده روز پیش اتفاق افتاد اما آمریکایی ها در حدود یک ماه است که می دانند روسیه به دنبال آغاز عملیات هوایی در سوریه و عراق است و می خواهد نقش جدی تری را در سوریه داشته باشد. از این جهت آمریکایی ها دارند سعی می کنند بازی باخته را دوباره به صحنه بیاورند. حالا که اسد دارد پیشروی می کند و روسیه هم به او کمک می کند، حالا می خواهند با اسد مذاکره کنند؛ و هر جایی که بتوانند به نوعی باعث ادامه روند موجود در سوریه شوند، از هیچ کاری فروگذار نمی کنند. یعنی در واقع هدف اصلی شان در سوریه ایجاد بی نظمی و اتفاقی است که بسیاری از تحلیلگران از آن به عنوان نظریه بی نظمی یا chaos یاد می کنند. آمریکایی ها می گویند ما به دنبال راهکار سیاسی هستیم اما در عمل هیچگونه قدمی برای ایجاد راهکار سیاسی بر نمی دارند و در عین حال هر بار سعی کرده اند که راهکار سیاسی اتفاق نیفتد. زیرا هر وقت که گروه های مخالف آقای اسد ضعیف می شوند، اینها به بهانه های مختلف کمک های مالی و تسلیحاتی خود را به این نیروها ادامه می دهند. وضعیت مورد تایید آمریکا در سوریه، همین وضعیت فعلی است یعنی از یک طرف نیروهای اسد و حزب الله و ایران تلفات بدهند و از آن طرف هم آدم های تندرویی که در اروپا و آمریکا هستند، به جای اینکه این ها را محاکمه و زندان کنند، خودشان به سوریه بروند و کشته شوند. چه چیزی بهتر از این؟ بعضی وقت ها شخصیت های مهم آمریکایی به همین صراحت این مسئله را اعلام می کنند که هر طرف که در این میان کشته شود، به نفع آمریکا است. از این جهت ادامه وضعیت موجود، تخریب بیش از پیش سوریه و ضعیف بودن دولت محلی، یک هدف بزرگ آمریکا در منطقه است. در واقع نمونه مطلوب برای آمریکا نمونه عراق است. آمریکا نمی خواهد عراق به کشوری آرام و امن تبدیل شود که بعد حکومتی که رابطه اش با ایران خوب است و اکثریت شیعه دارد، با پول نفت سرشاری که دارد، تبدیل به کشور قدرتمند و ثروتمند منطقه تبدیل شود. آن ها می خواهند عراق آنقدر ضعیف باشد که در نهایت محتاج آمریکایی ها باشد. اگر بخواهیم در خود آمریکا نگاه کنیم، با توجه به عملکردی که اوباما در جریان سوریه و عراق داشته، به نظر شما واکنش جمهوری خواهان چگونه باید باشد و به چه سمتی می رود؟ آیا آن ها هم انتقادهای خود به این مسئله را دارند یا اعتقاد دارند همین روند فعلی مناسب است؟ جمهوری خواهانی که در خصوص مسایل سیاست خارجی صحبت می کنند، بخش بزرگی از بحثشان بر می گردد به دعواهای سیاسی که با اوباما دارند یعنی چه سیاست اوباما در سوریه خوب باشد و چه بد باشد، آن ها باز هم اعتراض می کنند. در رابطه با برجام هم همین است چه توافق با ایران خوب باشد و یا بد، آن ها اعتراض می کنند و کاری به خود سیاست به کار گرفته شده ندارند. در آمریکا، سال، سال انتخابات است و دغدغه های سیاسی خود را به پیش می برد. در واقع می توان پیشی بینی کرد که اگر جمهوری خواهان در انتخابات بعدی سر کار بیایند این سیاست چه تغییری می کند؟ من فکر نمی کنم تغییر خاصی کند. اگر فرض کنید اوباما را نداشتیم و یک رییس جمهور جمهوری خواه داشتیم، آن جمهوری خواه هم بعید بود که نیروی پیاده به سوریه بفرستد. چون تجربه عراق را داشتند. ممکن بود جمهوری خواهان بخواهند در مدت زمان محدودی ارتش سوریه را بمباران کنند اما از این طرف می دانند که اگر سوریه خیلی ضعیف شود، این کشور به دست داعش می افتد و این به نفع آمریکا نیست. داعش یک موجودی است برای تضعیف دولت دمشق و بغداد عملکرد و کارکردش این است و نباید به عنوان فاتحان جنگ در این کشورها بمانند و دولت تشکیل دهند. محیط مطلوب آمریکا در کل منطقه این است که نظریه بی نظمی را دنبال کند و هیچ کدام از کشورها ثبات نداشته باشند.
یکشنبه ، ۱۹مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حمایت]
[مشاهده در: www.hemayatonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]
-
گوناگون
پربازدیدترینها