تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):يك درهم صدقه دادن از يك روز روزه مستحبى برتر و والاتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829549061




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مردی که از هشت اردوگاه مرگ نازیها جان به در برد!


واضح آرشیو وب فارسی:هدانا: یکی از بازماندگان هولوکاست که از هشت اردوگاه مرگ نازی ها در زمان جنگ جهانی جان سالم به در برده است، هفتاد سال پس از ماجرا از تجربیات خود می گوید. به گزارش فرادید به نقل از بی بی سی انگلیسی، چایم فرستر، اولین مشاهدات خود از اردوگاه مرگ مشهور را اینگونه بیان می کند: "ما ساعت 12 شب رسیدیم. سکوت مرگ آوری حاکم بود و منظرۀ ترسناکی بود. ما از دور شعله هایی را که از چهار دودکش زبانه می کشیدند می دیدیم. اما من نمی دانستم که آنجا کورۀ آدمسوزی است." این آغاز دو سال رنج و سختی بود. دو سالی که فرستر در طول آن کار در شرایط وحشتناک، سو تغذیه و تیفوس را از سر گذراند، تا اینکه بالاخره در لحظه ای که قرار بود به همراه هم بندانش به گلوله بسته شوند، با حملۀ نیروهای متفقین به اردوگاه نجات یافت. او که در یک خانوادۀ یهودی ارتدوکس و در شهر سوسنویچِ لهستان به دنیا آمد، در هنگام آغاز جنگ در سال 1939 تنها 17 سال داشت. آقای فرستر به خوبی ترسی را که از رسیدن خبر پیشروی ارتش آلمان، جوامع یهودی را دربرگرفت به یاد دارد. چایم فرستر او حالا 93 ساله است و از سال 1946 تاکنون در چیتام هیلِ منچستر زندگی می کند. او می گوید: "ما شاهد پرواز هواپیماها بالای سرمان بودیم. نازی ها خیلی زود به سوسنویچ رسیدند. من یادم هست که یهودی ها خیلی نگران بودند. خیلی خیلی نگران بودند که قرار است چه پیش بیاید." پس از آن سروکلۀ جیره بندی، گرسنگی فراگیر و بیماری در ذاغه ها پیدا شد و بعدتر انتقال هزاران خانوادۀ یهودی آغاز شد. فرستر می گوید: "به ما کارت جیره بندی دادند، اما در مغازه ها حتی به اندازۀ برآورده کردن همین جیره ها کالا و خوراکی نبود. ما دارو نداشتیم. مردم می مردند و زندگی بسیار دشوار بود. سپس شخصیت های مختلف شهر را جمع کردند و عین آب خوردن همه را به تیر بستند." فرستر، در سال 1943، در 20 سالگی مجبور به تخلیۀ خانه اش شد. او سال قبلش در میانۀ هرج و مرج موفق شده بود از دستگیر شدن قسر دربرود. در حالیکه مادر و خواهرش ناپدید و شده بودند و پدرش به نام ولف در سال 1942 بر اثر ذات الریه از دنیا رفته بود. فرستر در 17 سالگی، 1939 فرستر می گوید، این که کسانی که توسط گشتاپو دستگیر شوند، هرگز دوباره بازنخواهند گشت، به باوری عمومی بدل شده بود. با توجه به این موضوع، یکی از اقوام به او توصیه کرد تا مهارتی را یاد بگیرد که به کار آلمانها بیاید و او نیز تعمیر ماشین دوخت را یاد گرفت و در نتیجه پس از دستگیری تحت عنوان "مکانیک" طبقه بندی شد. بین سالهای 1943 و 1945، او سر از هشت اردوگاه مختلف در آلمان و لهستان درآورد و تحت شرایط وحشتناکی که بسیاری را به گرداب مرگ کشاند، توانست دوام بیاورد. آقای فرستر به یاد دارد که یک بار در هوای بسیار سرد، زندانیان را مجبور به چیدن بلوکهای سیمانی کرده بودند. او می گوید: "خیلی، خیلی سرد بود. حدود 25-26 درجه زیر صفر. سربازها شروع به کتک زدن ما و فریاد زدن کردند و مدام می گفتند که سریعتر کار کنیم. خیلیها نتوانستند دوام بیاورند. آنها ذات الریه گرفتند. برخیشان مردند." اواخر سال 1943، تیفوس در اردوگاهی که فرستر در آن زمان آنجا بود شیوع پیدا کرد و او نیز به سختی بیمار شد. بسیاری مردند. اما یک بار دیگر موفق شد که زنده بماند. ولی او می گوید که صحنه های ترسناک آن دوران هنوز با جزییات در ذهنش باقی مانده است. او می گوید: "اجساد را روی پالت چیده بودند. ردیف اول شش جسد را به پشت چیده بودند و روی آن ها شش تا جسد به شکم و همین طور تا بالا. تعداد پالتها بسیار زیاد بود که ارتفاع ردیفهای جنازه ها هم همینطور." دست آخر، فرستر را به آشوویتز منتقل کردند. او دوشهای مشهور و زندانیانی که به آنجا فرستاده می شدند را به یاد دارد. او می گوید: "آنها همۀ ما را به یک بلوک فرستادند. همۀ ما. بلوک بسیار بزرگی بود. سپس، صبح فردا تعداد را انتخاب کردند و به اتاق دوش بردند. ما به اتاق دوش رفتیم. همان اتاق دوشی که بقیه می رفتند و از آن گاز بیرون می آمد. اما ما که رفتیم آب از دوش بیرون آمد و خودمان را شستیم." بوخن والد آقای فرستر از معدود کسانی است که از اردوگاه آشوویتز جان سالم به در برد. آشوویتز نهایتاً در ژانویۀ 1945 آزاد شد. اما در بهار آن سال، آلمان در حال شکست خوردن در جنگ بود، و نازی ها سرعت برنامۀ امحای زندانیان یهودی را افزایش دادند. در نتیجه، آقای فرستر در میان گروهی از زندانیان بود که به یک اردوگاه مرگ مشهور دیگر انتقال داده شدند: بوخن والد. این زمانی بود که آقای فرستر بیش از هر وقت دیگری احساس می کرد به مردن نزدیک شده است. زندانیان هر روز با کمترین تشریفات اعدام می شدند و دقیقاً صبح فردای روزی که او به اردوگاه وارد شد و او و گروهی از دیگر زندانیان را جمع کردند تا اعدام کنند. اما به محض اینکه او و دیگران را جمع کردند، اردوگاه آزاد شد. او می گوید: "ناگهان هواپیماهای آمریکایی سروکلۀ شان پیدا شد و همۀ سربازان آلمانی پا به فرار گذاشتند." "و بعد از نیم ساعت یا یک ساعت، یک تانک آمریکایی از دروازه ها وارد شد و سربازان فریاد می زدند: "شما آزادید، شما آزادید!"" او بعدها دریافت که تنها دو نفر دیگر از اقوامش از هلوکاست جان سالم به در برده اند: خواهرش مانیا و دختر عمویش رجینا. فرستر با گریه می گوید: "باورم نمی شد. واقعاً باورم نمی شد." او پس از مهاجرت به انگلستان، در یک تعمیرگاه ماشین دوخت مشغول به کار شد و بعدها خود توانست مجموعه ای کسب و کارهای موفق را راه اندازی کند. دربارۀ آشوویتز ساخت این اردوگاه در سال 1940 آغاز شد و در نهایت مساحت آن به 40 کیلومتر مربع رسید. حدود یک میلیون یهودی در این اردوگاه کشته شدند. سایر قربانیان این اردوگاه شامل کولی ها، معلولین، همجنسگرایان، مخالفان هیتلر و زندانیان لهستانی و شوروی ای غیر یهودی می شد.


شنبه ، ۱۸مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: هدانا]
[مشاهده در: www.hodana.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن