تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798680037




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اخبار حوادث روي صحنه تئاتر آمد


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اخبار حوادث روي صحنه تئاتر آمد
نمايش «عاشقانه، عامدانه، قاتلانه» كه مدتي است اجراي خود را در سالن باران آغاز كرده است ماجراي زندگي سه زن را روايت مي‌كند كه در اخبار حوادث سال‌هاي دهه 80 بارها نامشان را شنيده‌ايم
نویسنده : سپيده آماده 


 نمايش «عاشقانه، عامدانه، قاتلانه» كه مدتي است اجراي خود را در سالن باران آغاز كرده است ماجراي زندگي سه زن را روايت مي‌كند كه در اخبار حوادث سال‌هاي دهه 80 بارها نامشان را شنيده‌ايم. اين اثر با رويكردي اجتماعي و روانشناختي، نمايشنامه‌اي مستند را بر اساس تيترهاي صفحه حوادث سال‌هاي دهه 80 به روي صحنه برده است. نمايشي كه در توصيفش بيش از هر واژه‌اي مي‌توان از صفت تكان‌دهنده بهره برد. گفت‌وگويي با ساناز بيان، كارگردان جوان اين نمايش داشته‌ايم؛ كارگرداني كه پس از پنج سال دوري از عرصه كارگرداني اين نمايش را به روي صحنه برده است.

در نمايش «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» محوريت موضوعات جامعه‌شناختي بسيار مشهود است، چه شد كه محوريت مسائل جامعه‌شناختي را براي اين نمايش برگزيديد؟
من در رشته ادبيات نمايشي تحصيل كرده‌ام، اما هميشه به مطالعه در حوزه‌هاي جامعه‌شناسي و روانشناسي علاقه داشته‌ام. برخورد و ورود به اين حوزه‌ها از دريچه هنر برايم جالب بود.

چرا  ماجراي قتل محور نمايشنامه قرار گرفت؟
اين انتخاب براي من لحظه‌اي نبود. يكسري سوژه‌ها با آدم زندگي مي‌كنند و پس از مدتي مي‌بينيد كه آن سوژه‌ها به نوعي دغدغه فكر خودتان شده است و به عنوان هنرمند و نويسنده نمي‌توانيد از اين فكرها رها شويد و آن زمان است كه در كارتان متجلي مي‌شوند. نمايش «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» هم برگرفته از چند پرونده واقعي جنايي است كه زناني در آن متهم به قتل شده بودند. من هميشه به مطالعه روزنامه‌ها علاقه‌مند بودم و همواره با اين سوژه‌ها برخورد داشتم. من اين نمايشنامه را در سال 89 نوشتم. البته اولين اپيزودي كه در شروع نگارش نمايشنامه نوشتم در اجراي نمايش اپيزود دوم كار است، همان داستان ژاله. بعد با تحقيقاتي كه داشتم دو شخصيت ديگر را اضافه و متن را كامل‌تر كردم.

روايت اول داستان زن قاتل رنو سواري در سال‌هاي پاياني دهه 80 بود.
اپيزود اول نمايشنامه، داستان يك زن رنو سوار بود كه در سال 88 حجم گسترده‌اي از اخبار رسانه‌ها را به خود اختصاص داد. اولين زن قاتل سريالي ايران كه سوار بر رنو در قزوين خانم‌هاي مسن را در امامزاده‌اي به دام مي‌انداخت و سوار خودروي رنو خود مي‌كرد و پس از قتل آنها طلاهايشان را به سرقت مي‌برد. ما جزئيات اين قصه را كمي تغيير داديم. اسم كاراكتر نمايش ما نسرين بود اما اسم كاراكتر اصلي مهين قديري بود.
خرده روايت دوم نمايش شما همان پرونده جنجالي شهلا جاهد بود، زني كه پس از 9 سال سرانجام پس از عدم رضايت والدين مقتول، به دار آويخته شد؛ موضوعي كه پيش از اين در يكي از اپيزود‌هاي نمايش هم هوايي هم به آن پرداخته شده بود.
ما نامش را ژاله گذاشتيم. در اين قصه براي من مهم بود كه هيچ قضاوتي مطرح نشود و همان علامت سؤالي كه از اين جريان در ذهن خود من وجود داشت در نمايش هم عنوان شود. داستان شهلا تا ابد براي همه آدم‌ها يك سؤال باقي مي‌ماند چون در نهايت براي خيلي‌ها سؤال‌برانگيز بود كه اين زن به راستي قاتل بود يا نه. من بيشتر سعي كردم به جاي پاسخ دادن به اين مسئله بار ديگر پرسش را مطرح كنم بدون هيچ گونه جانبداري.

داستان سوم؟
داستان سوم هم يكي از پرونده‌هاي دفاع مشروع سرشناس دهه 80 بود كه در آن خانمي در يكي از جزاير جنوبي كشور در حالي كه مهمان خانواده‌اي بود، براي دفاع از عنف مرتكب قتل شد كه نام اين كاراكتر در نمايش ما سودابه است. روايت پاياني روزنامه‌نگار هم به نوعي پيونددهنده ساير روايت‌ها است.

نمايش شما شيوه‌اي از تئاتر مستند را روي صحنه به نمايش گذاشته است، چرا مستند و چرا تأكيد بر حوادث جنجالي؟
موضوع من پرداخت به خشونت از ابعاد متفاوت بود، اينكه چه چيزي باعث مي‌شود يك انسان غايي‌ترين حد خشونت را انجام بدهد. زماني كه يك عملي مجرمانه ولو براي دفاع انجام مي‌شود قضاوت‌ها و ارزش‌گذاري‌هايي درخصوص اين كار از سوي افكار عمومي صورت مي‌گيرد و از سويي ديگر قضاوت حقوقي در سطوح قضايي، اما همه اين قضاوت‌ها از دريچه چشم و ذهن انسان. عمل مجرمانه بازتاب‌هاي گسترده‌اي هم در رسانه‌ها دارد و پيش مي‌آيد كه حتي در اين بازتاب‌ها جزئيات غيرواقعي به آن اضافه شود. سعي كرده‌ام كه اين نگاه‌هاي متفاوت را نشان بدهم و در نهايت اين را بگويم كه چقدر قضاوت كردن در هر سطحي كار دشواري است.

اين مسئله تأثيرگذاري رسانه‌ها در جامعه مدرن كه مي‌گوييد در طراحي صحنه نمايشتان هم لحاظ شده است؟
بله، همين طور است، در برخي از موارد همه مردم و رسانه‌ها دست به دست هم مي‌دهند كه يك متهم را از اعدام رها كنند؛ ديه جمع مي‌كنند و بساط خيريه به راه مي‌اندازند اما مسئله اين است كه خيلي وقت‌ها آن قاتل پيش از تبرئه شدن و اعدام شدن مرده است، گاهي مثل مورد سودابه در نمايش، اين ماييم كه با قضاوت‌هايمان قاتل را پيش از اعدام كشته‌ايم و از آن مهم‌تر زماني كه يك انسان به صورت تصادفي يا غير عمد عمل قتل را انجام مي‌دهد در درونش از جامعه جدا مي‌شود و نمي‌تواند آدم گذشته باشد و بهتر است كه اين اتفاق از ابتدا نيفتد و همان مسئله پيشگيري و بستر‌سازي عدم وقوع جرم كه ما به آن بسيار كم توجه هستيم.

چقدر به تئاتر مستند معتقد هستيد و آيا آثار پيشينتان هم در همين قالب بوده است؟
اين هفتمين نمايش من است، بيشتر نمايش‌هاي من يا در خصوص جنگ بوده است يا مسائل زنان. ساختار تئاتر مستند را براي اين نمايش به اين دليل انتخاب كردم كه اين ابزار را به من مي‌داد تا اين سؤال را مطرح كنم، اينكه واقعيت و حقيقت چيست و مرز رويداد واقعي و حقيقت حادثه در كجاست؟ دوست دارم اين نمايش تركيبي باشد از يك واقعيت غليظ و يك انتزاع سوررئاليستي. تئاتر مستند از علاقه‌مندي‌هاي من هم است و از انواع محبوب تئاتر معاصر كه در دنيا به خوبي كار مي‌شود.

يكي از مؤلفه‌هاي نمايش شما، تلخي و تأثيرگذاري بسيارش است، بسياري از مخاطبان با چشماني خيس سالن باران را ترك مي‌كنند، البته نكته مثبت اين است كه در يكي از روايت‌ها روزنه‌اي از اميد باقي مي‌ماند.
اينكه تماشاگر در پايان كار من با حس تلخي سالن را ترك مي‌كند، به دليل تلاش من براي گرياندن مخاطب نيست؛ من هميشه از اين مسئله دوري كرده‌‌ام. من تلاش كردم كه در اين نمايش مخاطب را با احساسات مختلف درگير كنم و احساسات متفاوتي را به وجود بياورم طوري كه مثل خود زندگي واقعي ما در لحظاتي درگير ترس و اضطراب باشد و در لحظه‌هايي ديگر حتي موقعيتي طنز پيش بيايد. دوست داشتم تمام طيف احساسات انساني در اين نمايش به چشم بخورد. يك بخش از تلخي كار به دليل تلخي سوژه نمايش است. ما حتي زماني كه صفحه حوادث روزنامه‌ها را ورق مي‌زنيم با چنين حسي روبه‌رو مي‌شويم. من مدام سعي كردم كه به عنوان نويسنده نمايش چيزي به لحظه‌هاي تراژيك واقعي پرونده‌ها اضافه نكنم اما خود اتفاق تلخ است و با هيچ معياري نمي‌شود شيرينش كرد.

برسيم به انتخاب بازيگر. اين گروه بازيگري را با چه معيارهايي برگزيديد؟
ما نمايش «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» را از سال 90 آغاز كرديم و با گروهي تمرين كرديم كه متأسفانه در اين بازتوليد ديگر هيچ كدام از بازيگران آن گروه آغازين حضور ندارند. بازيگران اين اجراي من بهاره رهنما، نسيم ادبي و گيتي قاسمي بازيگران شناخته شده تئاتر هستند. من دوست داشتم با بازيگراني كار كنم كه آنقدر حرفه‌اي باشند كه بتوانند فاصله ميان خودشان با نقش را حفظ كنند. چون نقش‌هاي نمايش به لحاظ عاطفي سنگين هستند كه اگر يك بازيگر حرفه‌اي و سرد و گرم چشيده نباشد، ممكن است با صدمات روحي روبه‌رو شود. آيه كيان‌پور هم در اين دوره به ما اضافه شد.

پنج سالي است كه پس از نمايش ترانه‌هايي براي سايه كم كار شده‌ايد، چرا و چه شد كه دوباره به عرصه تئاتر برگشتيد؟
من تصميم گرفته بودم كه ديگر تئاتر كار نكنم، واقعاً نااميد بودم از بس كه پشت در بسته قرار گرفته بودم. تا اينكه با تأسيس نسل جديدي از سالن‌ها نوع ديگري از مديريت تئاتر وارد كار شد كه خوشبختانه حرف هم را مي‌فهميم. اما باز هم من در حال حاضر چندين نمايشنامه دارم كه امكان اجرايش را ندارم.

بازخورد مخاطبان در برابر نمايش چه بوده است؟
شايد پيش از اين مخاطب براي گروه‌هاي نمايشي تنها يك عدد و آمار بود، اما الان با به وجود آمدن شبكه‌هاي اجتماعي ديگر تماشاگر به صدايي بدل شده است كه پس از تماشاي اثر در اين خصوص نظر خود را ارائه مي‌دهد. آنچه من ديده‌ام بيشتر مخاطبان كار را دوست داشته‌اند و با محتواي حقيقت‌طلب كار ارتباط برقرار كردند. كما اينكه از لحاظ عددي هم استقبال خوبي داشته‌ايم، به صورتي است كه ما با بليت خارج از ظرفيت هر شب كار را اجرا مي‌بريم.



منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن