تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس رضاى خدا به خشم مردم جويد، خداوند از او خشنود شود و مردم را از او خشنود ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815747955




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گر ز سر عشق او داري خبر


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گر ز سر عشق او داري خبر
گر ز سر عشق او داري خبرشاعر : عطار جان بده در عشق و در جانان نگرگر ز سر عشق او داري خبرگر تو هم از عاشقاني جان مبرچون کسي از عشق هرگز جان نبردور همي ترسي تو از جان الحذرگر ز جان خويش سيري الصلاآب دريا آتش و موجش گهرعشق دريايي است قعرش ناپديدسالکي را سوي معني راهبرگوهرش اسرار و هر سري ازوگر سر مويي درين يابي خبرسرکشي از هر دو عالم همچو مويکوفتاد آن ماه را بر من گذردوش مست و خفته بودم نيمشبکرد روي زرد ما از اشک ترديد روي زرد ما در ماهتابيافت يک يک موي من جاني دگررحمش آمد شربت وصلم بدادگشت يک يک موي بر من ديده‌ورگرچه مست افتاده بودم زان شرابمست و لايعقل همي کردم نظردر رخ آن آفتاب هر دو کونيک نفس نامد زبانم کارگرگرچه بود از عشق جانم پر سخنلاجرم ماندم چنين بي خواب و خورخفته و مستم گرفت آن ماه رويدر ميان سوز چون شمع سحرگاه مي‌مردم گهي مي‌زيستمموج‌ها برخاست از خون جگرعاقبت بانگي برآمد از دلمنه ز جانان نام ديدم نه اثرچون از آن حالت گشادم چشم بازمي‌زدم چون مرغ بسمل بال و پرمن ز درد و حسرت و شوق و طلبکاي ز دستت رفته مرغي معتبرهاتفي آواز داد از گوشه‌ايتا نرفتي او ازين گلخن به درخاک بر دنبال او بايست کرددر قفس تا کي کني باد اي پسرتن فرو ده آب در هاون مکوبخواه مطرب باش و خواهي نوحه‌گربي نيازي بين که اندر اصل هستجان خود مي‌سوز و حيران مي‌نگراين کمان هرگز به بازوي تو نيستکي تواني برد اين وادي به سرماندي اي عطار در اول قدم
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 429]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن