تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815528290
زندگی خصوصی هما روستا از زبان خودش
واضح آرشیو وب فارسی:الف: زندگی خصوصی هما روستا از زبان خودش
تاریخ انتشار : دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۰۳:۳۴
هما روستا متولد ۱۳۲۵ در تهران بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر، کارگردان و مترجم میباشد. هما روستا با حمید سمندریان، کارگردان تئاتر ازدواج کرده بود. استاد حمید سمندریان ۲۲در تیرماه ۱۳۹۱ درگذشت. در ادامه گفتگویی با هما روستا را می خوانید.با سینما خداحافظی کردمبه موازات کار تئاتر دوست داشتم که تجربه کار تصویر را هم داشته باشم اما متاسفانه سینما خواسته من را برآورده نکرد و همین موضوع باعث شد که دیگر به سمت سینما نروم، ترجیح می دهم به تئا تر بپردازم. متاسفانه طی سال های اخیر قواعد حضور در سینما تغییر کرده است و به همین خاطر، بسیاری از افرادی که دغدغه کار جدی در این عرصه داشتند ترجیح دادند سرشان را با امورات دیگر هنری گرم کنند.البته این موضوع به آن معنا نیست که من کارهایی که در سینما انجام دادم نظیر مسافران و از کرخه تا راین را دوست نداشته باشم اما خب متاسفانه مسیری که در ادامه باید طی می کردم توقعات من را برآورده نکرد. حضور در سینما برای خودش یک سنی دارد و نقش هایی که امروز در سینما به من بخورد خیلی کم است. نقش هایی هم اگر باشد، شاید مرا ارضا نمی کند. می دانید که همیشه روی انتخاب نقش هایم وسواس داشتم، هر نقشی را بازی نمی کردم و الان هم به نظرم خیلی دیر شده است.همای بی حمیدبرای من زندگی بدون حمید واقعا سخت است چرا که مجبورم نوعی از زندگی را تجربه کنم که تاکنون نظیر آن را تجربه نکرده بودم. حمید برای من تنها یک همسر نبود بلکه یک رفیق و استاد بود و حالا پر کردن جای خالی فردی نظیر او در خانه و آموزشگاه برای من خیلی سخت است.چهل سال بود که صبح ها از خواب بیدار می شدم و از او می پرسیدم «حمید جان قهوه می خوری؟» و حال دیگر کسی نیست که به این سوال من جواب بدهد. پر کردن جای خالی او برای من اصلا راحت نیست.همه از من می خواهند سمندریان باشمبعد از اینکه حمید عزیز از میان ما رفت بسیاری از شاگردان او دوست داشتند که من جای خالی او را در محیط آموزشگاه پر کنم و این مکان را هم گسترش دهم. من خودم هم دوست داشتم این کار را انجام دهم اما واقعیت این است که جای خالی حمید را هیچ کسی نمی تواند پر کند.من فقط دارم تلاش می کنم چراغ این مکان روشن بماند و همچنان هنرجویان به این مکان رفت و آمد داشته باشند و همه چیز آنطور که استاد سمندریان می خواهد پیش برود. به همین خاطر حجم کار ها برای من به شدت بالا رفته و گاه از خدا می خواهم که به من توان بدهد تا بتوانم از پس انجام این کار ها برآیم.روزهای دانشجویی مندر اروپای شرقی تئا تر خیلی جدی است. به هر حال دیگر نمی خواستم زمان را از دست بدهم. چون رومانیایی بلد نبودم، ابتدا باید یک سالی زبان می خواندم و بعد از قبولی در امتحان، می توانستم سر کلاس های رشته خودم بنشینم.برای اینکه فرصتم از دست نرود، نزد رئیس دانشکده رفتم و از او خواستم همزمان با شرکت در کلاس های زبان، در کلاس های تئا تر هم شرکت کنم و گفتم اگر ترم اول از پس امتحان ها برنیامدم، مرا رفوزه کنید. او هم پس از کمی فکر و با دیدن اشتیاق من، این پیشنهاد را قبول کرد و گفت اگر نتوانی باید این یک سال را دوباره بگذرانی.به هر حال من سر کلاس های بازیگری رفتم. زبان اصلا نمی دانستم و خیلی نکات را نمی فهمیدم. از طرفی همکلاسی هایم خیلی سر به سرم می گذاشتند. بچه های هنر هم می دانید که خیلی شیطان هستند، خلاصه یواش یواش زبان رومانیایی را آموختم و ترم هم به پایان رسید، امتحان دادم که اجرای یک مونولوگ بود؛ خیلی خوب اجرا کردم و استادم دیگران را هم دعوت کرده بود تا کار مرا ببینند چون من تنها ایرانی بودم که آن ها در طول زندگیشان دیده بودند.به خاطر فوت پدرم به ایران آمدمسال ۱۳۴۹ به ایران بازگشتم. دلیل اصلی این موضوع هم فوت پدرم بود. او همیشه به من می گفت وقتی بزرگ شدی و درست را تمام کردی باید به ایران برگردی. در درونم درباره ایران حس نوستالژیکی داشتم. تصاویر مبهمی از ایران در ذهنم بود و کشش درونی قوی داشتم.بعد از فارغ التحصیلی به آلمان بازگشتم، خانواده ام بعد از فوت پدر در برلین زندگی می کردند و قرار بود من هم در برلین کارم را شروع کنم ولی چون لهجه داشتم، می خواستند مرا به شهر دیگری بفرستند تا ضمن یکی دو سالی کار کردن، لهجه ام بهتر شود اما من تصمیم گرفتم تا به ایران بازگردم. نمی دانم چرا؟ واقعا هنوز هم نتوانستم دلیل خاصی برای این تصمیم پیدا کنم. شاید دلیلش همان کشش درونی به ایران بود. به هر حال آمدم ایران و ماندم.وقتی یقه حمید پیش من گیر کردمدتی بعد «باغ وحش شیشه ای» تنسی ویلیامز را روی صحنه بردیم که تماشاگران زیادی داشت. یک متن ایرانی هم اجرا کردیم که نوشته خانمی بود و اسمش را به یاد نمی آورم. برای نمایش ها بلیت می فروختیم و تماشاگر هم داشتیم. در واقع کارهایی که در بخارست تجربه کرده بودم اینجا هم انجام می دادم، به ویژه دانشجو ها تجربه اجرا مقابل تماشاگر را نداشتند، مگر اینکه کارگردانی، آن ها را برای بازی روی صحنه تئاترهای رسمی انتخاب می کرد و برای اولین بار بود که این اتفاق در دانشکده هنرهای دراماتیک و برای تئاترهای دانشجویی می افتاد.اتفاقا آقای شنگله و سمندریان هم به دیدن نمایش ما آمدند. آن موقع آقای سمندریان همسر من نبود. بعد از دیدن تئا تر از کارم تعریف کرد و حتی گفت بهتر و ظریف تر از من کار کردی. حالا نمی دانم یقه اش گیر کرده بود یا اینکه واقعا از نمایش خوشش آمده بود.فارسی بلد نبودموقتی به ایران آمدم برقراری ارتباط برایم سخت بود چون فارسی را خوب بلد نبودم، اگر کسی خیلی تند و غلیظ صحبت می کرد، اصلا حرف هایش را نمی فهمیدم و باید با من شمرده و آهسته حرف می زدند. یکی از آشنا ها مرا به دکتر فروغ رئیس دانشکده هنرهای دراماتیک معرفی کرد. وی به من گفت چون فارسی بلد نیستی و با فضای تئا تر ایران هم آشنایی نداری، نمی توانی الان بازی کنی. او گفت در دانشکده ما استادانی مثل آقای شنگله، سمندریان و... تدریس می کنند، سر کلاس آن ها برو و ببین دوست داری با کدام یک همکاری کنی.سر کلاس ها رفتم و بعد به او گفتم روش ها با آنچه آموخته ام، خیلی متفاوت است. برای همین پیشنهاد دادم زنگ فوق برنامه را به من بدهند و او هم قبول کرد و شروع به کارگردانی کردم. چون خودم هم سن کمی داشتم، با دانشجو ها خیلی راحت بودم. البته هنوز هم با جوان ها خیلی راحت هستم.استاد در دام ازدواج افتاددر این موضوع که دانشجو ها خیلی دوست دارند با استادشان ازدواج کنند تردیدی نیست، به همین خاطر در آن دوران سایر بچه ها دوست داشتند کاری بکنند که من و حمید با هم ازدواج کنیم، برای همین پیش من همیشه تعریف او را می کردند و می گفتند استاد بهترین مرد دنیاست، خوش تیپ و مهربان و اصلا حرف ندارد. جلوی سمندریان هم تبلیغ مرا می کردند. ازدواج با حمید من را سختگیر کردمن بازیگر ثابت تئاترهای او شدم و از این همکاری خیلی راضی بودم؛ چرا که او جزو بهترین کارگردان های تئا تر ایران بود و خیلی خوب با بازیگر ها کار می کرد. وقتی در نمایش های سمندریان بازی می کردم دائم درگیر کار بودم، البته این همکاری هم خوب و هم بد بود. برای اینکه هم شغل بودیم و چون به او عادت کرده بودم نمی توانستم با کارگردان دیگری همکاری کنم و زمانی که سمندریان ناخواسته از تئا تر دور شد، این کار نکردن برایم سخت بود.چند باری با کارگردان های دیگر کار کردم اما راحت نبودم و راضی ام نمی کرد، پس رفتم سراغ کارگردانی تئا تر. سال ۶۱ پسرم کاوه به دنیا آمد و عطر رنگ مضاعفی را به زندگی ما بخشید. هر چند که کاوه هیچ گاه وارد عرصه هنر نشد و ترجیح داد زندگی اش را در عرصه کامپیو تر سپری کند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]
صفحات پیشنهادی
زندگی خصوصی هما روستا از زبان خودش + تصاویر
زندگی خصوصی هما روستا از زبان خودش تصاویر هما روستا متولد ۱۳۲۵ در تهران بازیگر سینما تلویزیون و تئاتر کارگردان و مترجم میباشد هما روستا با حمید سمندریان کارگردان تئاتر ازدواج کرده بود استاد حمید سمندریان ۲۲در تیرماه ۱۳۹۱ درگذشت در ادامه گفتگویی با هما روستا را می خوانیدزندگینامه هما روستا
زندگینامه هما روستا هما روستا بازیگر سینما تلویزیون و تئاتر کارگردان و مترجم کشورمان پس از ناکامی معالجه بیماری سرطان خود در امریکا روز چهارم مهرماه همزمان با سالروز تولدش دار فانی را وداع گفت به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر هما روستا که مدتی بود با سرطان مبارزه می&zwnایرج راد: تمام وجود هما روستا وقف تئاتر بود/ او با افتخار و بزرگمنشی زندگی کرد
ایرج راد تمام وجود هما روستا وقف تئاتر بود او با افتخار و بزرگمنشی زندگی کرد فرهنگ > تئاتر - ایرج راد بازیگر و کارگردان تئاتر میگوید که هما روستا هم از نظر اخلاقی و هم از نظر حرفهای تاثیر چشمگیری بر بازیگران نسلهای بعد از خود داشته است افرا امیری درگذشت هما رهما روستا در روز تولدش درگذشت
یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴ - ۰۷ ۱۷ هما روستا بازیگر پیشکسوت سینما تئاتر و تلویزیون چهارم مهرماه همزمان با سالروز تولدش دار فانی را وداع گفت به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا این بازیگر که در واپسین سالهای عمرش با سرطان مبارزه میکرد چندی پیش برای ادامه درمان به آمرانجمن منتقدان و نویسندگان تئاتر درگذشت هما روستا را تسلیت گفت
انجمن منتقدان و نویسندگان تئاتر درگذشت هما روستا را تسلیت گفت انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر برای درگذشت همای تئاتر ایران- بانو هما روستا-پیام تسلیتی منتشر کرد به گزارش ایلنا متن این پیام به شرح زیر است همه از خاکیم و به خاک بر میگردیم همای تئاتر ایران پرپیکر هما روستا در ایران تشییع می شود
پیکر هما روستا در ایران تشییع می شود تاریخ انتشار یکشنبه 5 مهر 1394 ساعت 16 05 | شماره خبر 2109814000410988035 تعداد بازدید 3 پ پ خانواده زنده یاد هما روستا در آمریکا مراحل اداری را برای رساندن پیکر این هنرمند فقید به ایران طی می کنند تا شرایط را برای خاکسپاری وی در ایران فرهما روستا اتقاقی بسیار نادر بود
هما روستا اتقاقی بسیار نادر بود هما روستا اتقاقی بسیار نادر بود که نمیدانم چقدر باید زمان بگذرد تا دوباره همچنین اتفاقی بیفتد و کسی مثل هما روستا به وجود بیاید و شکل بگیرد علی دهکردی بازیگر سینما در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان &nهما روستا درگذشت
هما روستا درگذشت هما روستا بازیگر توانمند سینمای ایران بعد از مدتها مبارزه با سرطان در بیمارستانی در لس آنجلس آمریکا درگذشت هما روستا چندی قبل با وخیم شدن وضع جسمانی به بیمارستان منتقل شده بود هما روستا متولد ۱۳۲۵ در تهران بازیگر سینما تلویزیون و تئاتر کارگردان و مترجم می&zwnهما روستا به تهران نرسید!
یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰ ۱۶ ما به تهران نمیرسیم ما میمیریم و هما روستا به تهران نرسید اما پیکر بیجانش در روزهای آینده از آمریکا به تهران منتقل خواهد شد تا در کنار حمید سمندریان در قطعه هنرمندان آرام بگیرد به گزارش خبرنگار تئاتر ایسنا امروز 5 مهر ماه بار دیگر جامعه هنریپوستر فیلم خاطره انگیز با بازی هما روستا
پوستر فیلم خاطره انگیز با بازی هما روستا هما روستا پس از پیروزی انقلاب فعالیتهای سینمایی اش را از سال 1365 و بازی در فیلم گزاش یک قتل به کارگردانی محمدعلی نجفی از سر گرفت خبرآنلاین هما روستا پس از پیروزی انقلاب فعالیتهای سینمایی اش را از سال 1365 و بازی در فیلم گزاش یک قت-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها