واضح آرشیو وب فارسی:صاحب نیوز: روحانی هنوز باور نکرده حامیان سرسختی در میان مردم ندارد. پایگاه اجتماعیِ اندک حامیانش روشن نیست. نمی داند این آرای به دست آمده از طرف روشنفکران اصلاح طلب است یا از اصولگرایان معتدل؛ و شاید واقع بینانه تر همین است که خودش برحسب آن عمل می کند: تکیه بر ترکیبی از همه طیف ها و گروه ها…به گزارش صاحب نیوز به نقل از ندای اصفهان- فاطمه رضایی (دکتری روابط بین الملل)/ حسن روحانی از همان زمان رقابت های انتخاباتی سرمایه گذاری بسیاری بر روی مذاکرات هسته ای و به نتیجه رساندن آن، برای جمع آوری رأی در هنگامه انتخابات نموده بود. شرایط سخت اقتصادی در یکی دوسال آخر دولت احمدی نژاد نیز مردم را به این سمت سوق داد که همه مشکلات اقتصادی به دلیل تحریم هایی است که نتیجه مقاومت ها در زمینه پرونده هسته ای است. مردم امیدوار بودند تا با به نتیجه رسیدن مذاکرات و رفع تحریم ها، اوضاع معیشتی شان بهبود یابد. اعتماد کمی بیش از ۵۰ درصدی مردم به روحانی را می توان در راستای امید به بهبود وضعیت اقتصادی ارزیابی کرد. اما این تنها یک روی سکه بود. هرچند در وانفسای انتخابات اصلاح طلبان به این نتیجه رسیدند که بهتر است گزینه خود را کنار بزنند و روی رأی آوردن روحانی سرمایه گذاری کنند و در نتیجه هم توانستند با اندکی بیش از ۵۰ درصد نتیجه انتخابات را به نفع خود رقم بزنند اما خودشان هم به خوبی می دانستند که دولت روحانی آن دولت دلخواه اصلاح طلبان نخواهد بود. عارف در این دو سال با حضور در دانشگاه ها تلاش کرده است تا نشان دهد که اصلاح طلبان به چیزی فراتر از دولت روحانی می اندیشند البته وی باور ندارد که اصلاح طلبان باز هم از وی عبور خواهند کرد، محمدرضا عارف همچنان خود را مستحق لطف اصلاح طلبان و حامیان شان در انتخابات دوازدهم می داند. اما آن روی سکه شخص روحانی است که خودش را در کشاکش خواستن و نخواستن مردم می بیند. روحانی هنوز باور ندارد که حامیان سرسختی در میان مردم ندارد. پایگاه اجتماعیِ اندک حامیانش روشن نیست. نمی داند این آرای به دست آمده از طرف روشنفکران اصلاح طلب است یا از اصولگرایان معتدل؛ و شاید واقع بینانه تر همین است که خودش برحسب آن عمل می کند: تکیه بر ترکیبی از همه طیف ها و گروه ها. به همین منظور است که روحانی برای حفظ جایگاه اجتماعی و پیروزی در انتخابات های مجلس و ریاست جمهوری پیش رو، مجبور است هربار بر طبلی بکوبد. یک روز حرف هایی با بوی ساختارشکنانه می زند و به همه چیز انتقاد می کند از انتقاد تلویحی به سخنان مقام های رسمی کشور تا سپاه پاسداران تا مقاومت در مسأله هسته ای و تا هرچیزی که اصلاح طلبان و حامیان شان را کمی خوشحال کند. و روزی دیگر بر طبل حمایت از سپاه و مقاومت و حجاب و حمایت از رهبری می کوبد تا بلکه دل اندک حامیان اصولگرایش را نیز به دست آورد. این رفت و برگشت های اصلاح طلبی- اصولگرایی برای روحانی چیزی در بر ندارد به جز از دست دادن همین اندک حامیان نیم بند. حامیانی که هر روز حرف تازه ای می شنوند. اما آنچه از ابتدای دولت یازدهم مورد توجه روحانی و تیم سیاست خارجی اش بوده و هست، مذاکره با آمریکاست؛ مذاکره با آمریکا شاید به هر بهانه ای. اگر کمی معتمدانه صحبت های تیم مذاکره کننده قبلی را بپذیریم که توافق وین میوه آلماتی است، این مذاکرات هسته ای دو ساله را می توان نتیجه خواست طرف ایرانی و طرف آمریکایی برای کش دار کردن مذاکرات دانست. شاید همان داستان همیشگی مذاکره برای مذاکره. اینکه برخی معتقدند اگر وین میوه آلماتی است چرا جلیلی و تیم مذاکره کننده قبلی نچیدند، مشکل از جلیلی و تیم ش نیست. مشکل از آن جایی شروع شد که طرف غربی بوی تغییر شنید و چشم امیدی به انتخابات ریاست جمهوری داشتند و امیدوار بودند در قبال امتیازی که می دهند بلکه امتیاز بیشتری هم بگیرند؛ حالا اینکه امتیاز بیشتری گرفته اند یا نه را باید از لابه لای این دو سال مذاکرات نفس گیر! و قدم زدن ها و لبخندهای همیشگی جستجو کرد. این روزها که ظاهرا بازی مذاکرات هسته ای به فینال رسیده و دیگر دولت فخیمه چیزی برای عرضه به اخبارهای سراسری ندارد، نه میز مذاکره ای و نه قدم زدنی و نه سفر به وین و نه تحرک ویژه ای، رئیس جمهور محترم دوباره پالس می دهد به طرف غربی که می شود موضوعات دیگر را عَلَم کرد برای دور یک میز نشستن. موضوع پیشنهادی رئیس جمهور که با وضعیت فعلی منطقه هم همخوانی دارد، موضوع سوریه و یمن است که طرف های غربی هم به خوبی می دانند حل مسأله این کشورها به حضور جدی ایران بستگی دارد. بعد از سخنان رئیس جمهور، رسانه های غربی این پالس مثبت را به خوبی دریافت کردند و در تحلیل هایی چراغ سبز ایران برای حفظ مراودات با ایالات متحده را بعد از مذاکرات وین، روشن دیدند. هرچند، چند روز پس از آن رهبری به صراحت اعلام کردند که ایران تنها برای حل مسأله هسته ای و رفع تحریم ها بر سر میز مذاکره بود و همچنان آمریکا را شیطان بزرگ می داند. ایشان همچنین به تبیین شیطان بودن آمریکا پرداختند و راه هرگونه مذاکره و یا دیدار اتفاقی! رؤسای جمهور ایران و ایالات متحده را در حاشیه نشست سازمان ملل در نیویورک منتفی اعلام کردند، اما همچنان غربی ها به تلاش های خود ادامه می دهند. با تشدید اوضاع مهاجران سوری در اروپا، موضوع سوریه به اولویتی روی میز غربی ها و روس ها تبدیل شده است و شاید همین روزهاست که پیغام هایی برای حضور ایران بر سر میز مذاکرات قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای با واسطه و بی واسطه به تهران برسد و دولت یازدهم را از این بی برنامگی و بی خبری ها نجات دهد. این روزها باز هم دولت یازدهم مجبور شد تا در یک گردش ۱۸۰ درجه ای، گزینه های روی میز آمریکا را بی اثر بخواند و کفه پایگاه اجتماعی اش را به سمت اصولگرایان بچرخاند. این شش ماه آتی تا انتخابات مجلس، روزهای سختی برای دولت یازدهم و رئیس جمهور روحانی خواهد بود. یکی بر نعل و یکی بر میخ کوبیدن هایی که تلاش دارد پایگاه اجتماعی متفرق دولت را بازهم به نفع دولت و واقع بینانه تر، اصلاح طلبان به پای صندوق های رأی بکشاند. شاید باید همچنان منتظر بود تا ببینیم دولت برگ برنده ای جز مذاکره با آمریکا رو خواهد کرد یا خیر؟!
شنبه ، ۴مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: صاحب نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]