تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هرچیز بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820936482




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شاه را خواهي که بيني، خاک شو درگاه را


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شاه را خواهي که بيني، خاک شو درگاه را
شاه را خواهي که بيني، خاک شو درگاه راشاعر : سنايي غزنوي ز آبرو آبي بزن درگاه شاهنشاه راشاه را خواهي که بيني، خاک شو درگاه راچاک زن چون روي او ديدي قباي ماه رانعل کن چون چتر او ديدي کلاه چرخ راچون خرد در جان نشان رندان لشکرگاه راچون کله بر سر نشين دزدان افسر جوي راهمچو بيژن بند کن در چاه خواري جاه رااز براي عز ديدار سياوخشي و ششعاقبت را دم بزن بهر جمال راه راعافيت را سر بزن بهر کمال عشق راديده اندر کار شه کن کوري بدخواه راهم به چشم شاه روي شاه خواهي ديد و بسبند برنه در نهانخانه‌ي خموشي آه راآه غمازست اندر راه عشق و عاشقيهم شفاعت جوي را کش، هم شفاعت خواه رااز سر آزاد مردي تيغي از غيرت بزنکگهي نبود ز آب و جاه يوسف چاه رادرد عشق از مرد عاشق پرس از عاقل مپرسآسمان عشاق را به ريسمان جولاه راعقل بافنده‌ست منشان عقل را بر تخت عشقروي خاتون سرخ بايد خاک بر سر داه راگر سپر بفگند عقل از عشق گو بفگن رواستگو دل اندر شک شکن، صبر زبان کوتاه راپيش گير اندر طلب راه دراز آهنگ و تنگباده‌هاي عافيت سوز و ملامت کاه رادرد موسي‌وار خواهي جام فرعوني طلببار عندالله باشد تخم عبدالله راهر غم و شادي که از عشقت هم عشقست از آنکحکم نبود عقل شغل افزاي کارآگاه راکاه گرداند وفاي عشق تا برجانت نيزپس برآن آتش بسوزان آبگون درگاه راباد کبر از سر بنه در دل برافراز آتشيزان که کاهي به شناسد قدر و قيمت کاه راچون شدي کاهي سنايي گردکاهي گرد و بسکو هيچ به از خود نشناسد دگري رااي خواجه چه تفضيل بود جانوري راپس چون که نداني بتر از خود بتري راگر به ز خودت هيچ بهي را تو نبينياين عيب تمامست چو تو خيره سري راپس غافلي از مذهب رندان خراباتمحروم‌تر از تو نشناسم بشري راهر گه که مرا گويي کندر همه آفاقزين بيش بصيرت نبود بي‌بصري رامرحوم‌ترم از تو و اين شيوه ندانياين فضل همي گويي اي خواجه دري رامن سغبه‌ي تسبيح و نماز تو نيم هيچبيهوده همي گويي زين صعب‌تري راانکار و قبول تو مرا هر دو يکي شدمنقاد ز بهر چه شوم چون تو خري رافرمان تو بردن نه فريضه‌ست پس آخرآنجا چه بقا ماند نور قمري راچون طلعت خورشيد عيان گشت به صحراداني خطري نيست کنون محتکري راآيام فراخيست ز الفاظ سناييکم گير ز ذريت آدم پسري راچون دختر دوشيزه نيايد به جهان در
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن