تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1867471620

رسالتم را به جنگ روي صحنه بردم
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رسالتم را به جنگ روي صحنه بردم
نمايش «تكههاي سنگين سرب» با محوريت زندگي شهيد چمران از 12 شهريور ماه اجراي خود را در سالن چهارسوي تئاتر شهر آغاز كرده است. به همين بهانه گفتوگويي با «ايوب آقاخاني» كارگردان اين نمايش داشتهايم تا از اين نمايش و حال و هواي اجراي تئاتر در چنين حوزهاي بپرسيم.
نویسنده : سپيده آماده

نمايش «تكههاي سنگين سرب» با محوريت زندگي شهيد چمران از 12 شهريور ماه اجراي خود را در سالن چهارسوي تئاتر شهر آغاز كرده است. به همين بهانه گفتوگويي با «ايوب آقاخاني» كارگردان اين نمايش داشتهايم تا از اين نمايش و حال و هواي اجراي تئاتر در چنين حوزهاي بپرسيم.
آقاي آقاخاني! چه شد كه زندگي شهيد چمران را براي اجرا در نظر گرفتيد؟
من پيش از اين در سال 86 فصل خون را در ژانر جنگ روي صحنه بردم. «امپراطور آنجلو» هم ديگر نمايشي بود كه من در اين حوزه روي صحنه برده بودم؛ نمايشي كه به مفهوم كلي جنگ ميپرداخت. در اسفند سال 93، حلقه اول از سهگانه آثار مبتني بر مستندات جنگ را به كارگرداني علي كشوري فرزند شهيد كشور روي صحنه بردم، متني كه من نوشته بودم به نام «كابوس شب نيمه آذر» و اين نمايش دومين حلقه از اين تريلوژي محسوب ميشود كه مبتني بر شخصيت و البته زواياي فردي زندگي دكتر مصطفي چمران است. اميدوارم به زودي سومين حلقه از اين تريلوژي را كه پاياندهنده سهگانه است، بر اساس 175 غواص شهيد بنويسم.
سومين حلقه از اين تريلوژي را كه بر اساس 175 غواص است هم خودتان كارگرداني ميكنيد؟
نه اين حلقه هم مانند حلقه اول اين تريلوژي تنها به قلم من است و كارگردانياش قرار است بر عهده كوروش زارعي باشد. سعي من اين است كه اين متن مانند دو متن پيشين نگاهي متفاوت و غيركليشهاي به اين مقوله داشته باشد. اينكه برخيها از ما ميپرسند چرا موضوعات مقاومتي را براي اجرا انتخاب كردهايم براي من سؤال تعجببرانگيزي است. به نظر من چرا نبايد ما به اين حوزه بپردازيم. زماني كه جواني ما در دوران جنگ تباه شد چطور ممكن است ذهن ما درگير جنگ نباشد؟ من نميتوانيم از جنگ خلاص شويم چون زماني شكلگيري شخصيتم در كشور جنگ بود و من بهار و تابستان سالهاي كودكيام را با چسبهاي ضربدري كه مادرم روي شيشهها ميچسباند به خاطر ميآورم، چطور ممكن است جنگ را فراموش كنم، مني كه در دهه 50 متولد شدهام و نوجوانيام را در روزهاي جنگ گذراندهام بديهي است كه تصوير اين جنگ هيچ وقت از ذهن من پاك نميشود. با اطلاعيههايي كه از تلويزيون پخش ميشد، پناهگاهها و آژير قرمز و پناهگاههايي كه وسط كلاس درس با شنيدن صداي آژير با اضطراب به داخل آنها پناه ميبرديم، چطور ميشود جنگ را از ذهن من دور ريخت. اينكه چرا تصميم گرفتم به سوژه جنگ بپردازم مسئلهاي است كه به رسالت هنرمندانه يك فرد باز ميگردد، خدا را شكر كه شرايط فراهم بود براي اينكه اين كار را انجام بدهم و با لطف خدا با توفيق خوبي هم روبهرو شده است.
چمران شما با چمراني كه ما در ديگر آثار ميبينيم كاملاً متفاوت است. چرا اين نگاه خاص را به شهيد چمران داشتهايد؟
مكث ما بر شخصيت شهيد چمران يك مكث روانشناسانه است، ما بر بعدي از زندگي چمران مكث كردهايم كه عاشقانه است و فراز و فصل عاشقانهاي را به تصوير ميكشد. فيلم «چ» حاتميكيا هم فيلم خوشساختي بود اما هيچ مكث شخصيتپردازانهاي بر كاراكتر شهيد چمران نداشت.
به جز سكانس پاياني كه در فلاش بكي به خاطرات گذشته شهيد چمران، همسر امريكايي و فرزندانش ديده ميشوند؟
بله، اما آيا جز كساني كه داستان زندگي شهيد چمران را به دقت ميدانستند، كسي متوجه ميشود كه آن خانم و كودكان چه كساني هستند؟ در حالي كه من در نمايش خودم كل ماجرا را باز كردهام و شناختي كه از چمران به مخاطب ميدهم حتي از نظر آماري جلوتر از فيلم «چ» است اما طبيعتاً پروداكشن كار ما شبيه به فيلم «چ» نيست چون به طور كلي وظايف اين دو ژانر با هم متفاوت است. سينما با قدرت سختافزاري كه دارد به راحتي ميتواند صحنههاي خوبي را به درستي بسازد و شايد هم اشتباه هم نيست كه فيلم «چ» به دنبال صحنههاي جنگي و پرداخت به آنها رفته است. اما اي كاش در آن فيلم هم كه مخاطبان بيشتري از يك تئاتر دارد، اطلاعاتي از شخصيت و زندگي شخصي شهيد چمران ارائه ميشد. هرچه هست تفاوتهاي نمايش ما بيشتر در مكث ويژهتر روي خلوت شخصيت شكل گرفته است.
يكي از مشكلاتي كه اكثر كارگردانان صاحبنامي كه در سالهاي اخير در حوزه تئاتر مقاومت فعال بودند با آن روبهرو شدهاند، اعمال محدوديتهاي سليقهاي مديران در اين حوزه است، محدوديتهايي كه در نهايت باعث شده است كه اين كارگردانان پس از مدتي ژانر مقاومت را گاه براي هميشه ترك بگويند. شما با اين محدوديتهاي سليقهاي چه ميكنيد؟
سعي ميكنيم مهندسي و مديريتش كنيم. محدوديتهاي بيش از حد و سليقهاي اين ژانر را از توان انداختهاند.
چرا بايد در اين ژانر كه دغدغه ما هم هست آنقدر با محدوديتهاي سليقهاي روبهرو باشيم؟
شما نگاه كنيد مثلاً من الان رفتم سراغ شخصيت شهيد چمران، ميدانيد اين شخصيت چقدر متولي و مدعي دارد؟ خب معلوم است فردي كه صبر و تحملش از من كمتر است اصلاً سراغ چنين سوژهاي نميرود. خدارا صد هزار بار شكر كه ما در روند توليد اين كار مشكلي نداشتيم اما دليل اصلي مشكل نداشتن ما پيش توليد متن بود. آنقدر تحقيق و پژوهش داشتيم كه بدانيم چطور بايد روي لبه تيغ راه برويم كه بهرهبرداري جناحي از كار نشود و اين كار در عين حال سلامت كار از نظر پژوهش آماري و قضاوت تاريخي مخدوش نشود و در عين حال جاي امضاي من هم در اثر گم نشود. من در اين كار طبيعتاً به دنبال امضاي خودم هستم، من بايد به مخاطب اين اطمينان را بدهم كه براي تماشاي نمايشي از ايوب آقاخاني آمده است نه يك نمايش تاريخي مستند. اين روند چون دو سال طول كشيده است سر صبر و حوصله به جايي رسيد كه به سلامت از لبه تيغ عبور كرديم و نتيجهاي كه ميگيريم نتيجه اميدبخش و رضايتبخشي است هم براي منتقدان و هم مخاطبان و هم براي خودمان. خيليها هم به سمت اين نوع كارها نميآيند و عطايش را به لقايش ميبخشند و سعي ميكنند در فضاهاي بيخطرتر كار كنند، من كمي سرم درد ميكرد و اين كار را انجام دادم.
نمايشنامه شما چقدر بر زندگينامه خود دكتر چمران مستند بود؟
صددرصد. صد درصد آنچه در صحنه گفته ميشود بر اساس اطلاعات تاريخي مستند بود اما نوع نگاه من، نوع پرداخت و شخصيتپردازي من صددرصد متعلق به خودم است. به عبارتي اطلاعات آماري و تاريخي كه ميشنويد كاملاً پژوهش شده مستند و مستدل است اما شيوه برگزارياش متعلق به من است.
انتخاب بازيگرها را بر چه اساسي انجام داديد؟
از زمان نگارش نمايشنامه به پيام دهكردي براي ايفاي نقش شهيد چمران فكر ميكردم.
چرا؟
هم به اين دليل كه توان بازيگرياش را ميشناختم و دو بار پيش از اين به عنوان كارگردان با او كار كرده بودم و هم اينكه چهرهاش با كمي چهرهپردازي به شهيد چمران نزديك يا حتي منطبق ميشد، بنابراين من از ابتدا به پايم فكر كردم چون هم قلقهايش را ميشناختم و هم ذاتش به شهيد چمران نزديك بود. براي بازي نقش غاده جابر كه همسر دوم شهيد چمران بود هم به دنبال يك چهره گمنامتر بودم يك چهره شرقي كه سابقهاي از او در ذهن مخاطب نباشد تا به عارفه لك رسيدم كه پيش از اين تنها يك تجربه در عرصه تئاتر حرفهاي داشت. در نهايت پيام دهكردي و عارفه لك تركيب بازيگران نمايش جنگي من شدند و اين خودش يكي از وجوه تمايز كار من با ساير آثار مشابه است، اينكه آدمهاي زياد و سنگر و تير و تفنگ براي اجراي يك نمايش جنگي استفاده نكردم. ما دو نفر بازيگر داريم و صحنهاي كاملاً كاربردي و مينيماليستي كه بسيار خوب توسط خانم كنعاني طراحي شده است و طراح گريم خانم صالحي و نورپردازي آقاي معتمدي و همه اينها عضو ثابت تئاتر پوشه هستند و همه كنار هم جمع شديم كه يك كار دلي را براي مخاطبان اجرا برويم.
يكي از اتهاماتي كه به اثري كه با محوريت جنگ تحميلي ساخته شده وارد ميشود، سفارشي بودن اين آثار است، مؤلفههاي كه در اين اثر ديده نميشود. به نظر شما اين نمايش چگونه توانست فاصله خود را با ورطه سفارشي كاري حفظ كند؟
خوشحالم كه اين حس را نسبت به كار من داريد. اصليترين دليلش اين است كه من اين متن را براي دلم نوشتم و دنبال هيچ نهاد و ارگاني براي حمايت نرفتم متأسفانه نهادها و ارگانها زماني كه ميخواهند در توليد كاري شريك شوند اولين خواستهشان اين است كه كار با سياستهاي آنها همخوان باشد. من به اين دليل اساساً ميلي به هيچ نوع انعطافي در برابر سياستهاي اداري و ارگاني ندارم، سعي كردم خودم، كارم را بدون حضور اينها جلو ببريم تا اين درسي باشد براي اينكه چطور ميشود در چنين فضاهايي كار سالم و جذاب و اثر گذار توليد كرد، بدون اينكه تنها روي يكسري سياست نه چندان صحيح پافشاري كني كه مخاطب دوست ندارد. انگار كه آن نهاد و ارگان كاري توليد كرده است كه تنها كارمندان خودش ببينند در حالي كه كارمندان آن نهاد به ذات چنين دغدغههايي دارند و ما بايد كساني كه دغدغه چنين فضاهايي را ندارند درگير اين ماجراها كنيم. آيا اندكي جاذبه براي جذب اين مخاطبان لازم نيست؟ با سياستهاي ارگاني و نهادي نميشود مردم را پاي تماشاي يك اثر نشاند.
از چه منابعي براي نگارش متن بهره برديد؟
همه منابع چاپ شده و چاپ نشده در خصوص زندگي شهيد چمران استفاده شد، همه منابعي كه در اين حوزه وجود داشته است. از طرف ديگر با كساني كه با شهيد چمران معاشرت داشتند هم گپ زدم و همه تلاشم را كردم تا از منابع تأييد شدهاي كه هيچ زاويهاي با اطلاعات موجود در كار من نداشته باشد استفاده كنم تا مقابل كساني كه به دنبال نكات مستند به تماشاي اين اجرا مينشينند، سربلند باشم. كل نمايش صددرصد تأييد شده است و شب قبل از آغاز اجرا و همچنين روز ابتدايي اجرا، آقاي مهدي چمران برادر شهيد چمران كار را ديدند و خدارا شكر هيچ نكتهاي از نمايش توسط ايشان رد نشد. فكر ميكنم همين كافي است كه ما با سربلندي از نمايش حرف بزنيم. به نظر من همين كه با هيچ گروهي اختلاف نظر پيدا نكردهايم يعني به درستي بر لبه تيغ حركت كردهايم.
بازخوردهاي مخاطبان به چه صورت بوده است؟
خداراشكر همه مخاطبان تا به امروز رضايت بسياري داشتهاند و اين را از طريق فضاهاي مجازي و گپهاي شفاهي به ما منتقل كردهاند، گرچه داريم سعي ميكنيم به آنها بباورانيم كه نمايش جنگي ما نمايش جنگي متداولي نيست و خداراشكر مخاطبان با رضايت سالن را ترك ميكنند و رفته رفته هم استقبال بيشتر ميشود. از طرف ديگر بازخورد منتقدان هم نسبت به اين نمايش مثبت بوده است.
برنامه بعديتان در عالم تئاتر چيست؟
من فعلاً روي نمايشنامه 175 غواص شهيد كار ميكنم كه اميدوارم كه به زودي تمام شود. پس از اينكه تريلوژي جنگ خودم را كه كامل كردم به فضاهاي پيشين خودم باز ميگردم البته در نظر دارم كه نمايشنامه كسوف را كه يكي از موفقترين نمايشنامهها و اجراهايم بود كه سال 89 با بازي حميدرضا آذرنگ و نسيم ادبي روي صحنه برديم پيش از جشنواره تئاتر فجر و در يكي از سالنهاي خصوصي دوباره اجرا برويم.
در پايان؟
آرزو ميكنم تلاشهاي ما در ايجاد تغيير و دگرديسي در ذهن مخاطب براي پيشداوري نكردن در خصوص اثر بر اساس ژانر، تأثير بگذارد و به آنها اين اميد را بدهد كه همه ژانرها آثار خوب و بد دارند و با ديدن چند اثر بد يك ژانر را به صورت كامل از پرونده ذهنشان كنار نگذارند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۶:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]
صفحات پیشنهادی
«یکشنبه» روی صحنه میرود
یکشنبه روی صحنه میرود شناسهٔ خبر 2913616 - شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۵ ۱۴ هنر > تئاتر نمایش یکشنبه براساس متنی از ژان میشل ریب از یکشنبه ۲۲ شهریور در مرکز آفرینش منشور هنر روی صحنه میرود به گزارش خبرگزاری مهر نمایش یکشنبه بر اساس متنی از ژان میشل ریب با طراحی و کارگردادر قالب فستیوال بینالمللی وارسا علیرضا قربانی در لهستان روی صحنه میرود
در قالب فستیوال بینالمللی وارساعلیرضا قربانی در لهستان روی صحنه میرودعلیرضا قربانی در تاریخ ۲۱ سپتامبر برابر با ۳۰ شهریورماه در فستیوال بینالمللی وارسا در لهستان روی صحنه میرود به گزارش خبرگزاری فارس این فستیوال با هدف گردآوری و معرفی فرهنگهای مختلف از سال 2005 تا کنون هرسارکستر ملی ایران به روی صحنه می رود
ارکستر ملی ایران به روی صحنه می رود تهران- ایرنا- کنسرت جاودانه ها با اجرای ارکستر ملی ایران به رهبری فرهاد فخرالدینی و خوانندگی رشید وطن دوست حمیدرضا نوربخش و محمد معتمدی 13 مهر ماه در دومین شب جشنواره ی موسیقی تهران به روی صحنه می رود به گزارش روز دوشنبه ی گروه فرهنگی ایرنا«چارتار» طی چهار شب در برج میلاد روی صحنه میرود
پس از انتشار آلبوم جاده میرقصد چارتار طی چهار شب در برج میلاد روی صحنه میرود خبرگزاری پانا گروه موسیقی چارتار که به تازگی دومین آلبوم خودشان را تحت عنوان جاده میرقصد منتشر کرده است طی چهار شب در برج میلاد روی صحنه میرود ۱۳۹۴ جمعه ۲۰ شهريور ساعت 10 01 به گزارش سرویسعندلیبی: من بودم که موسیقی اقوام را روی صحنه بردم
موسیقی نواحی ایران به عنوان مادر موسیقی رسمی و آنچه ردیف موسیقی دستگاهی منبعث از نغمه های آن است هر روز فقیر و فقیر تر می شود این موسیقی از آن جهت که تا امروز به صورت سینه به سینه و شفاهی به حیات خود ادامه می داده حالا با مرگ چهره های شناخته شده خود دارد کمرنگ و کمرنگ تر می شودمیترا حجار پس از ۱۳ سال روی صحنه میرود
میترا حجار پس از ۱۳ سال روی صحنه میرود میترا حجار در نمایش ترور به کارگردانی حمیدرضانعیمی در نقش قطام روی صحنه میرود به گزارش ایلنا «ترور» سیویکمین نمایش گروه تئاتر شایا نوشته و کار حمیدرضا نعیمی از آبانماه امسال در سالن اصلی مجموعه تئاتر«زمستان» شهرام ناظري بر روي صحنه ميرود
۲۲ شهريور ۱۳۹۴ ۱۷ ۵۷ب ظ زمستان شهرام ناظري بر روي صحنه ميرود موج-کنسرت شهرام ناظري با عنوان زمستان ۱۲مهر آغازگر دومين فستيوال موسيقي تهران در سالن همايشهاي برج ميلاد خواهد بود به گزارش خبرگزاري موج شهرام ناظري به همراه گروه مولوي در نخستين شب دومين فستيوال موسيقي تهران«چمران» روي صحنه تئاتر
چمران روي صحنه تئاتر تكههاي سنگين سرب به كارگرداني ايوب آقاخاني با محوريت زندگي شهيد چمران در كنار دو نمايش مضحكه شبيه قتل و قلعه انسانات هفته گذشته اجراي خود را به ترتيب در سالن چهارسو اصلي و سايه تئاترشهر آغاز كردند نویسنده سپيده آماده تكههاي سنگيمیترا حجار در نقش «قطام» روی صحنه میرود
میترا حجار در نقش قطام روی صحنه میرود شناسهٔ خبر 2916066 - سهشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۲ ۱۴ هنر > تئاتر میترا حجار در نمایش ترور به کارگردانی حمیدرضا نعیمی در نقش قطام روی صحنه میرود به گزارش خبرگزاری مهر نمایش ترور سیویکمین اثر گروه تئاتر شایا نوشته و کار حمیدرچهنمایشهایی در تهران روی صحنهمیروند / از اجرای متن سارتر و لورکا تا نمایشنامههای بیضایی و رادی
چهنمایشهایی در تهران روی صحنهمیروند از اجرای متن سارتر و لورکا تا نمایشنامههای بیضایی و رادی فرهنگ > تئاتر - در حال حاضر بر صحنههای تئاترهای شهرِ تهران ۴۳ نمایش در حال اجرا هستند که از آن میان ۳۲ نمایش با اجرای متنهای ایرانی به روی صحنه رفتهاند مهدی شفیع-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها