واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
نجات نظام خانواده نیازمند تشکیل ستاد بحران است / نه ازدواج سنتی و نه مدرن؛ ازدواج سالم و آگاهانه
اعتقاد دارم برای نظام خانواده ستاد بحران باید تشکیل شود و این ستاد شب و روز کار کند طراحی کند و پشتوانه دولت و مردم را داشته باشد. خانواده ها هم باید برای این قضیه وقت بگذارند؛ مخصوصا پدر ها که کم ترین وقت را برای این موضوعات اختصاص می دهند.
سالروز ازدواج فرخنده حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) که به عنوان روز ازدواج نام گذاری شده است، فرصت مناسبی است که زوایای پنهان و آشکار خانواده و سبک زندگی خانواده های امروزین پرداخته شود. ازدواج های مدرن، آسیب هایی که به طلاق منجر می شوند، ازدواج سفید و انقلاب جنسی موضوعاتی هستند که درباره آن ها با دکتر جواد بهادر خان، مدیر مرکز مشاوره اندیشه و رفتار و عضو سیاست گزاری شورای ازدواج کشور گفتگو کرده ایم. حاصل این گفتگو پیش روی شماست.
چرا جامعه از ازدواج به سبک سنتی فاصله گرفته و به سمت ازدواج های مدرن پیش رفته است؟ اگر ازدواج سنتی را این گونه تعریف کنیم که تصمیم گیرندگان اصلی آن والدین هستند و جوانان خیلی نقش ندارند؛ باید بگویم این سبک ازدواج آسیب های زیادی دارد. اگر ازدواج مدرن را ازدواجی بگوییم که نقش دختر و پسرها خیلی بیش از حد پررنگ است و والدین تقریبا نقشی ندارند، این هم غلط است. بنابراین اگر ما بخواهیم یک ازدواج سالم و عالمانه و آگاهانه را به جامعه معرفی کنیم، ازدواجی است که پدر و مادر نقش دارند و دو تا خانواده با هم ازدواج می کنند و از مشاور و روانشناس کمک می گیرند. اما باید والدین، دختر و پسر را آن قدر آماده کرده باشند که بتوانند تصمیم گیری نهایی را به عهده آن ها بگذارند و با شنیدن نظرات مشاور و خانواده و از این قبیل یک تصمیم منطقی بگیرند، تصمیمی که مورد قبول خانواده ها هم باشد. بنابراین علتی که از ازدواج سنتی فاصله گرفتند این است که دارای آسیب هایی بوده است. نکته بعدی این است که روابط دختر و پسر ها قبل از ازدواج آزاد شده و ارتباط برقرار می شود و احساس ها گره می خورد و دیگر دوست نخواهند داشت که وارد وادی خانواده شوند و در کل ازدواج سنتی را برای این که مانع از عشقشان می شود، بد می دانند. آسیب های فعلی که منجر به افزایش طلاق و کاهش ازدواج در کلان شهرها شده را چگونه می توان مدیریت کرد؟ خانواده ها و نهادها هریک چه وظایفی دارند؟ آگاهی لازم را ندارند و باید گفت باور های غلط زیاد شایعه شده است. به عنوان مثال می پرسیم سن ازدواج چند سال است؟ باور هایی درست شده است که دخترها بین سن 21 الی 25 و پسر ها 25 الی 28 سال. من سوالم این است که این باور از کجا آمده است؟ این که حتما باید خانه و ماشین داشته باشد، ما در پایین شهر تحقیق کرده ایم در منطقه توس مشهد که برخی از جوانان براین باورند که باید خانه و ماشین داشته باشند و بعد اقدام به ازدواج کنند. می بینیم یک پسر 30 ساله و سه تا پسر دیگر در خانه ازدواج نکردند و حتی دختر ها هم بر این باورند که اول باید درسم را بخوانم و شغل داشته باشم و بعد ازدواج کنم، این باورها غلط است. این باور ها ازدواج را به تاخیر می اندازد. به جای این که درک درستی از ازدواج پیدا کنند مشغول بحث و تفکر درباره حواشی آن مانند ماشین و خانه و … هستند. بخشی دیگر از این طلاق ها عمدتا به رسانه ها برمی گردد، در واقع مهم ترین ویژگی یک انسان برای ازدواج داشتن استقلال است. رسانه های داخلی و خارجی بر افراد تاثیر می گذارند؛ هر روز با نمایش خانه ای تازه و زرق و برق های زندگی های جدید بر افراد، همسران و زندگی ها تاثیر می گذارند. یکی دیگر از آسیب های جدی این است که دختر و پسر ها قبل از ازدواج چشمانشان را خوب باز نمی کنند و بررسی های لازم را انجام نمی دهند. حتی بررسی کردن را بلد نیستند و یا در فشار خانواده ها قرار می گیرند که باید این ازدواج صورت گیرد. در این صورت بعد از ازدواج چشمانشان را باز می کنند و می بینید اشتباه کرده اند. مقایسه کردن آسیب بعدی است که بعد از ازدواج رخ می دهد به این ترتیب که همسر من از همسر فلانی برتر است. نکته بعدی شبکه های اجتماعی است که در واقع حیا را کم می کند و باعث رعایت نکردن مرزها در گفتگوها می شود. در اکثر اوقات ارتباط زن و مرد در حد ضرورت لازم است اما در این شبکه ها از این حد ها گذشته است و شیطان هم در کمین نشسته و وسوسه می کند. علاقه هایی خارج از روابط زناشویی ایجاد می شود و منجر به طلاق و فروپاشی خانواده ای می شود. خانواده ها و نها های اجتماعی هم باید در این زمینه کار کنند، بنده به مسئولان گفته ام اگر قرار باشد به مسئله طلاق فکر کنیم به مسئله خانواده سالم فکر کنیم. 3چیز را باید مد نظر داشته باشیم، 1- اعتبارات کافی برای این قضیه گذاشته شود. ما می بینیم وزارت جوانان ورزش تاسیس می شود اما می بینیم جوانان، ازدواج و اشتغال مورد بی توجهی قرار می گیرد. این نگاه غلط است. 2- در سازمان های دولتی و نهادها بخشی از اعتباراتشان را باید صرف آموزش ازدواج جوانانشان کنند، در دستگاه های مختلف کارگاه ها و کارخانه ها و… کمک کنند که نهاد خانواده به سلامت لازم برسد، ما این سلامت را نداریم. 3-رسانه ها نقش موثری دارند. رسانه ها با استفاده از ابزار هنری و آموزشی تاثیرگذار هستند. سخران های مذهبی ما باید درباره موقعیت های مختلف از نهاد خانواده آگاهی داشته باشند. اعتقاد دارم برای نظام خانواده ستاد بحران باید تشکیل شود و این ستاد شب و روز کار کند طراحی کند و پشتوانه دولت و مردم را داشته باشد. خانواده ها هم باید برای این قضیه وقت بگذارند؛ مخصوصا پدر ها که کم ترین وقت را برای این موضوعات اختصاص می دهند. پدیده هایی اصطلاحا به عنوان ازدواج سفید در برخی از شهر ها شایع شده چه اثری در سبک زندگی و تغییر ارزش های بنیادین خانواده می گذارد؟ اول این که وقتی می گوییم ازدواج سفید این اصلا ازدواج نیست، هرزگی است نمی شود به این ازدواج گفت. ازدواج قاعده دارد، هم تعریف دینی و هم تعریف قانونی دارد. این باور را باید در جامعه ایجاد کرد که این اسمش ازدواج نیست، یک رفتاری خلاف قواعد اجتماعی و فرهنگی است. مثل این که بگوییم یک زنی شوهر داشته باشد و با یکی دیگر ازدواج کرده باشد این درست است یا نه؟ این در همه دنیا خیانت است. این ازدواج نیست، فساد است و باید جلوی آن را گرفت، باعث پاشیدن نظام خانواده می شود و کار پسندیده ای نسیت سبک زندگی اسلامی مبتنی بر فطرت آدم باید باشد، فطرت هم در همه دنیا یکسان است. آیا انقلاب جنسی یا تعابیری از این دست که توسط برخی از کارشناسان مطرح می شود در نهاد خانواده اثر گذار بوده و مشکلات فعلی را ساخته اند؟ ما باید به مردم کمک کنیم و یاد آوری کنیم که انسان چیست؟ فرق انسان با حیوان چیست؟ همه مردم می دانند انسان عقل دارد و عقل از علم پیروی می کند و عالمانه باید کار کند و هر چیزی که از عقل و علم تبعیت نکند مسلما بنیان خانواده را به هم می زند. وقتی در یک خانواده ای و یا جامعه ای آن ویژگی های انسان سالم رعایت نشود، این خانواده سالم یا غیر سالم است؟ در یک ازدواج سالم تعهد و پایبندی لازم است روابط جنسی سالم در چارچوب این تعهد و پایبندی است و هیچ کدام در این شرایط نیست و وقتی هم نیست تعهد و پایبندی و خانواده نیست. چگونه می توان با این تحولات و نارسایی های جنسی مواجه شد و بنیان خانواده را از آن ها مصون داشت؟ باید دولت، مردم و روحانیت و افراد مختلف با داشتن یک برنامه منظم مثلا پنج ساله و یا یک چشم انداز بیست ساله برای این آسیب ها و رفع آن ها در جامعه برنامه ریزی کنند. این موضوع نیاز به برنامه بلند مدت و مستمر دارد. سید ابوالفضل نعمتی منبع: رصد انتهای متن/
94/06/25 - 00:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 62]