تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 26 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فال بد زدن شرك است و هيچ كس ازما نيست مگر اين كه به نحوى دستخوش فال بد زدن مى شود، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815969418




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شش سال زندان بدون یک روز مرخصی/ نازنین، دختر محیط‌بان دنا، در انتظار آزادی پدر است


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: شش سال زندان بدون یک روز مرخصی/ نازنین، دختر محیط‌بان دنا، در انتظار آزادی پدر است جامعه > محیط زیست - سایت شبکه آفتاب نوشت: بخشیده ‌شدن اسعد تقی‌زاده، محیطبانِ محکوم به اعدام، بارقه‌های امیدی در دل غلامحسین خالدی روشن کرده اما هر چه زمان بر او می‌گذرد تحمل زندان بدون مرخصی برایش سخت و سخت‌تر می‌شود.

همه‌ی روزهای هفته را به امید رسیدن به یکشنبه که روز ملاقات است به شب می‌رساند. وقتی حادثه اتفاق افتاد دخترش نازنین کلاس دوم ابتدایی بود و حالا نوجوانی است چهارده‌ساله. خالدی از شش سال پیش خانه‌اش را ندیده و روستایش میمند را. می‌گوید: «حالا بیایید وضعیت زندگی‌ام را ببینید. خانه‌ام در این سال‌ها ویران شد. پدر و مادر پیرم شکسته شدند و همسرم همیشه بیمار است. بزرگ شدن نازنین را ندیدم.» با بخشیده شدن اسعد تقی‌زاده، که از همقطارانش بوده و رضایت خانواده‌ی مرحوم پایه‌گذار، امیدوار است که دیه‌ی طلب‌شده جمع‌ شود و او از زندان یاسوج آزاد شود. می‌گوید خانواده‌ی آن مرحوم هم حق دارند که دیه طلب کنند، آنها جوانی را از دست داده‌اند که حالا دستش از زندگی کوتاه شده. اتفاقی که برای آنها افتاده جبران‌شدنی نیست اما من هم در این گوشه‌ی زندان می‌پوسم و خانواده‌ام رنج زیادی می‌کشند.» غلامعلی، برادر غلامحسین، در این شش سال به دنبال پرونده‌ی خالدی بوده. «من دیگر خسته شدم از رفتن به اداره‌ها و نشستن در راهروها. پدر و مادرم دیگر طاقت و تحمل این درد را ندارند. برادرم و همه‌ی فامیل ما هم دست‌به‌دست بدهند این مبلغ جمع نمی‌شود. مسؤولان محیط‌زیست باید راهی برای این مشکل پیدا کنند.» انبارداری و انتظار
از ساعت هفت صبح تا ده شب کارش انجام امور انبار لباس زندان است. وقتی قرار باشد یکی از زندانیان به بهداری و دادگاه و مرخصی برود، او باید وسایلی را تحویل بگیرد و وسایل و لباس‌هایی را تحویلشان بدهد. اخبار تلویزیون را دنبال می‌کند؛ خبر بخشش جوان محکوم به اعدام در شهرستان نور، خبر بخشش چند محیطبان و حالا خبر رضایت خانواده‌ی مرحوم رضایی و بخشش اسعد ‌تقی‌زاده. او و تقی‌زاده در پاسگاه محیطبانی در ارتفاعات دنا خدمت می‌کردند و هر دو در درگیری با شکارچیان گرفتار بلا شدند. نازنین، دختر خالدی، در ۱۳۹۱ وقتی مسؤولان محیط‌زیست به خانه‌شان آمدند، از آنان پرسید: «چرا اسلحه در دست پدرم گذاشتید؟» هیچ‌کس جوابی نداشت. محیط‌بانان در مقام ضابط قضایی اجازه‌ی حمل و استفاده از اسلحه دارند. در ۲۴ تیر ۱۳۸۹ وقتی خالدی و چهار همراه دیگرش با شکارچیان درگیر شدند، دوازده گلوله از پنج اسلحه‌ی کلاشنیکف شلیک شد. خالدی به «علم قاضی» و به قید «احتمالاً» قاتل فرض و در حکمی به اتهام قتل عمد به قصاص نفس محکوم شد. برادر خالدی می‌گوید: «بعد از به زندان رفتن غلامحسین، بیماری قلبی همسرش شدت گرفت و دو پسر و یک دخترش دو سال و نه ماه بعد مردند و اکنون تنها، نازنین دختر چهارده‌ساله‌ی خالدی که پدر را از شش سال پیش فقط در زندان ملاقات کرده، امید خالدی برای ادامه‌ی زندگی است.» ماهنامه‌ی شبکه‌آفتاب در ۱۳۹۲ گزارشی از مشکلات محیطبانان منتشر کرد که در آن به وضعیت زندگی خانواده‌ی خالدی در روستای میمند هم پرداخته شد. برادر خالدی در تماس با دفتر مجله می‌گوید: «وضعیت خانواده نسبت به دو سال پیش بدتر شده و تلاش‌های مادر و پدر خالدی برای جمع‌آوری دیه هنوز به نتیجه نرسیده و آنها از دیدن آزادی فرزندشان ناامید شده‌اند.» او تنها راه نجات این خانواده را ورود مسؤولان سازمان محیط‌زیست برای حل مشکل و حمایت ریش‌سفیدان منطقه و هنرمندان و فرهیختگان کشور می‌داند. او می‌گوید:«ما درد بزرگ خانواده‌ی مرحوم پایه‌گذار را درک می‌کنیم. به‌هرحال آنها یکی از اعضای خانواده‌شان را از دست داده‌اند. امیدواریم روح آن مرحوم هم شاد باشد و خداوند به این خانواده‌ صبر عطا کند.» غلامحسین خالدی پس از انتخاب معصومه ابتکار به‌ ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست در نامه‌ای خطاب به او نوشت: «همسرم دچار بیماری قلبی شده و از ناراحتی اعصاب رنج می‌برد. نازنین، دخترم، کلاس اول راهنمایی است، برای مدرسه‌اش هیچ‌کاری نتوانسته‌ام انجام بدهم، حتی در طول سال شاید سه‌بار آن‌هم ده دقیقه او را دیده‌ام. جهت اطلاع شما و مردم شریف ایران عرض می‌کنم، در انجام مأموریت به‌همراه سه‌نفر از همکارانم به ارتفاعات دنا اعزام شدیم. یکی از شکارچیان به‌طور ناخواسته در درگیری میان مأموران و شکارچیان، که چهار نفر بودند، به قتل رسید ... نظر به اینکه حاضرم در هر محکمه‌ای که صلاح بدانید، سوگند یاد کنم نقشی در قتل مرحوم نداشته‌ام و اگر همکاران نزد مرجع امنیتی‌قانونی بازجویی می‌شدند، اثبات می‌شد که چگونه و در چه شرایطی به قتل رسیده است. هیچ دلیل و مدرکی و حتی اقرار هیچ فردی که بتواند اتهام را به اینجانب نسبت دهد در پرونده، که هم‌اکنون در دادگاه کیفری می‌باشد، وجود ندارد و حسب شکایت اولیای‌دم علیه اینجانب در زندان بوده و محکوم شده‌ام. دادگاه کیفری ... حکم به قصاص بنده داده‌اند که البته شعبه‌ی محترم ۲۷ دیوانعالی کشور به ایرادات دوصفحه‌ای بر قضاوت قضات، دادگاه کیفری قصاص را نقض کرده و پرونده را جهت رسیدگی مجدد و اثبات بیگناهی اینجانب به همان شعبه‌ی صادر‌کننده‌ی رأی محکومیت قصاص اعاده کرده است. بنابراین به استحضار می‌رساند، مشکلات شدید خانوادگی، نظیر نداشتن هیچ سرپناهی برای خانواده‌ام و بلاتکلیفی و اضطراب ناشی از زندان، افسردگی شدیدی را برایم به‌وجود آورده و بیش از این تحمل این چهاردیواری و فشارهای عصبی و روحی و روانی را ندارم.» این روزها یار خالدی تلفن عمومی زندان است که او را به خانه‌‌ی کوچکش در میمند وصل می‌کند. «گوش من به تلفن است، شاید خبر خوبی برایم برسد. پناه بر خدا!» ۴۷۴۷

کلید واژه ها: سازمان محیط زیست - دوستداران محیط زیست -




سه شنبه 24 شهریور 1394 - 21:37:16





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن