تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):راست ترين سخن و رساترين پند و بهترين داستان، كتاب خداست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826237116




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ترانه ای برای پایان جهان


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: در اثنای جنگ جهانی دوم و اشغال ورشو به دست نازی‌ها در چاپخانه ای زیرزمینی کار می‌کرد. در پایان جنگ به عنوان فرستاده‌ی دولت کمونیستی لهستان به امریکا رفت و... شسلاو میلوشCzelaw Miloszاز پدری به نام الکساندر و مادری بنام ورونیکا در سال 1911 در لیتوانی در گستره‌ی فرمانروایی دولت تزاری روسیه بود. پس از آغاز جنگ جهانی اول، الکساندر به عنوان مهندس پل و سنگر به خط اول جبهه فراخوانده شد. تا 1918 خانواده نتوانست به روسیه برگردد و پس از آن در بخشی از لهستان موسوم به ویلینو مستقر شدند. شسلاو در 1929 دبیرستان را به پایان برد. در 1930 نخستین سروده اش در یک هفته نامه‌ی دانشگاهی به نام آلمامتر به چاپ رسید. در 1939 میلوش به جنبش فرهنگی هنری زاگری که در لهستان از گروه‌های پیشگام فرهنگ بود، پیوست. نخستین مجموعه سروده‌هایش در 1933 به چاپ رسید. در 1924 با درجه‌ی دکتری حقوق آموزش را به پایان برد و با کمک هزینه آموزشی بنیاد فرهنگ ملی رهسپار پاریس شد. در 1936 برنامه‌ریز فرهنگی رادیو ویلنو شد و در اثنای جنگ جهانی دوم و اشغال ورشو به دست نازی‌ها در چاپخانه ای زیرزمینی کار می‌کرد. در پایان جنگ به عنوان فرستاده‌ی دولت کمونیستی لهستان به امریکا رفت و در کنسولگری لهستان به کار پرداخت. در 1950 به پاریس رفت و درخواست پناهندگی سیاسی کرد. دهه‌ی بعد را به سان نویسنده ای آزاد در پاریس به سر برد. مجموعه‌های شعر «اندیشه‌ی دربند» 1953 و «چیرگی برخویشتن» برنده‌ی جایزه‌ی اروپا از بنیاد کتاب سوئیس شد. در سال 1960 به امریکا رفت و در دانشگاه کالیفرنیا فرهنگ و هنر لهستان را تدریس کرد. میلوش همچنین کرسی استادی گویش‌های گوناگون زبان اسلاوی را در دانشگاه کالیفرنیا در اختیار داشت. او که تا سال 1981 نتوانسته بود به لهستان بازگردد، جایزه‌ی ادبیات بین المللی ورشو را دریافت کرد. او همچنین جایزه‌ی پن را کسب کرده است. او با نگاهی تیزبین جهان را سرود و در سال 2004بر سینه‌ی مهربان خاک آرام گرفت. ترانه ای برای پایان جهانروزگاری که جهان به پایان می‌رسدزنبوری برفراز شبدری می‌چرخدماهیگیر تور کوچک خویش را پینه می‌کند وال‌ها با شادمانی جست و خیز می‌کنند در دریاگنجشک‌های کوچک در کنار ناودان بازی می‌کنند و آن مار زرین پوست همان گونه هست که همیشه می‌زید. در روزگاری که جهان به پایان می‌رسد زنان میان کشتزاران در زیر چترهای شان با ناز گام بر می‌دارنددر خیابان سبزی فروشان دوره گرد فریاد می‌زنندو قایق رنگ و رو رفته ای نزدیک می‌شود به ساحلو پیشتازان در شب پرستاره ای. واپسین ویولون در هوا ناله می‌کند و آنان که چشم به راه آذرخش و تندرانددلسرد گشته اندو آنان که، چشم به راه اشاره‌ها و شیپورهای درگاه اندباور نمی‌کنند آن چه را که اکنون روی می‌دهدتا زمانی که آفتاب و ماه در آسمان چرخ می‌خورندتا زمانی که زنبور انگبین در هوای گل سرخ چرخ می‌زندتا زمانی که کودکان گلفام زاده می‌شوندهیچ کس باور نمی‌کند آنچه را اکنون روی می‌دهد تنها شاید مرد پیر سپیدمویی که آینده را می‌بیندبا این همه او پیشگویی نمی‌کند، چون مجال سرخاراندن ندارد. هنگامی‌که گوجه‌هایش را گرد هم می‌آورد پیاپی می‌گفت:پایان دیگری نیست جهانی را که آن جا خواهد بود.پایان دیگری نیست جهانی را که آن جا خواهد بود. سوداگراندر شهری که فرجود روی می‌دهد. سوداگران برپا می‌کنند کیوسک‌های خویش را پهلو به پهلوی هم راستای خیابانی که سراسر از دیداریان پر است کالاهای شان را به نمایش می‌نهند و شگفت زده می‌نگرند. به خریداران خرفت چلیپاهای کوچک و دستگردها و خرت پرت‌های ریز حتی شیشه‌های پلاستیکی که نگاره ای از مدونا هستندسرشارند از آب شفابخش. بیماران بر روی تخت روان شان، چلاق‌ها برفراز چرخک‌های شان سوداگران استوار گردانده اند برباور آنان آیینی را که خود مایه دلخوشی است بر پایه ی آن که درمانگر است و نجات بخش. دست‌های شان را شادمانه بهم می‌مالند و به فهرست کالاهای خویش می‌افزایند چلیپاها و سکه‌هایی با نقاش و نگار پاپ را. و دیداریان در جست و جوی خویش می‌نگرندبه چهره‌هایی که به سختی شکر خنده ای در آن هویدا می‌گرددترس و هراس در آیین شان ولوله می‌کند.همچون هراس کودکان از بزرگسالانیا بهتر بگویم رازداران از افشای رازبا وجود این همچنان سردرگم.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 474]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن