تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 3 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):باعلما همنشینی کن تا سعادتمند شوی
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812320507




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

از تایتانیک تا آواتار؛ پیوند دوباره «جیمز»‌ها!


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: هورنر یکی از خاطره‌های جذاب ساخت موسیقی متن تایتانیک را این طور تعریف می‌کند: «زمانی که داشتم موسیقی تایتانیک را می‌ساختم ایده ای به سرم زد؛ این که...  جیمز هورنر با ساخت موسیقی متن آواتار این روزها دوباره به اوج رسیده. او همان کسی است که موسیقی ماندگار تایتانیک را هم ساخت «آواتار» بالاخره اکران شد و همان طور که انتظار می‌رفت اثر عظیم و سه بعدی(3D) جیمز کامرون رکوردهای فروش را جا به جا کرد. کامرون با فیلم جدیدش ابعاد تازه ای به صنعت سینما بخشید و حالا با خیال راحت از ساخت قسمت‌های دوم و سوم فیلم حرف میز‌ند. اما آواتار سوای تصاویر چشم نواز و حیرت انگیزش، صدای چند بعدی و تمامی حواشی مربوط به ساخت و نمایشش، یک حکایت دیگر هم دارد؛ این فیلم دوباره جیمز هورنر- یکی از بااستعدادترین و نام آورترین سازندگان موسیقی متن فیلم- را در کنار جیمز کامرون قرار داد. این دو یک بار با ساند ترک «تایتانیک» بازار فروش و جوایز موسیقی را فتح کردند و قطعاتی ماندگار به موسیقی متن تاریخ سینما افزودند و حالا زوج هورنر- کامرون برگشته‌اند تا دوباره همان موفقیت قدیمی را تکرار کنند؛ هر چند این بار دیگر از جک و رز و نوای سلین دیون کانادایی خبری نیست اما هر چه باشد هورنر ثابت کرده که در کنار هم قرار دادن حماسه و رمانس خبره است. جیمز هورنر و جیمز کامرون 30 سال پیش سر ساخت فیلم «نبرد ماورای ستارگان» با هم آشنا شدند. این فیلم بدون هیچ بودجه درست و درمانی توسط راجر کورمن- سلطان ساخت فیلم‌های کم خرج- تهیه شد و در اصل بازسازی علمی – تخیلی فیلم «هفت دلار» بود. در آن زمان، هورنر و کامرون هر دو در آستانه ورود به عرصه حرفه‌ای ‌هالیوود قرار داشتند؛ کامرون- که ناظر جلوه‌های ویژه فیلم بود- خیلی زود با ساخت «ترمیناتور» نام خودش را سر زبان‌ها انداخت و هورنر هم با ساخت موسیقی فیلم «سفر ستاره ای» برای خودش شهرتی دست و پا کرد.   اما دست سرنوشت هورنر و کامرون را در سال 1986 و سر ساخت «بیگانگان» کنار هم قرار داد؛ هر چند این فیلم به تجربه ای نه چندان خوشایند برای هر دوی آن‌ها بدل شد. شعار تبلیغاتی فیلم این بود: «این بار نوبت جنگ است.» و به نظر می‌رسید که همین شعار دامن عوامل تولید فیلم را هم گرفته باشد. درهمان اولین تجربه همکاری مستقل هورنر و کامرون میان آن‌ها شکراب می‌شود. کامرون سر ساخت فیلم مدام وسواس به خرج می‌دهد و باعث می‌شود کارهای تولید از برنامه تنظیم شده فراتر بروند. وقتی هورنر وارد لندن می‌شود تا با ارکستر سمفونی لندن موسیقی متن را ضبط کند، متوجه می‌شود که هیچ فیلمی در کار نیست. کامرون هنوز کار فیلم برداری را هم تمام نکرده، چه برسد به نسخه نهایی! این طور می‌شود که هورنر زمان بسیار کمی پیدا می‌کند تا بیش از دو ساعت موسیقی را بنویسد و ضبط کند. کار به پایان می‌رسد اما تعجیل در به پایان رساندن کار و حواشی دیگر تولید فیلم نمی‌گذارد آب خوش از گلوی کامرون و هورنر پایین برود. بااین حال هورنر می‌گوید که سر تولید آواتار از این مورد خبری نبوده است.   آوای تارهورنر اصلا آدم‌های روزهای سخت است. به جز فیلم «بیگانگان» باز هم پروژه‌هایی بوده که او در یک چشم به هم زدن توانسته آن‌ها را با کیفیت خوب به پایان برساند؛ محض نمونه، چه کسی حین تماشای فیلم «تروی» (2004) و شنیدن موسیقی متن آن می‌تواند حدس بزند که کار ساخت و ضبط آن موسیقی گوش نواز تنها در دو هفته شروع شده و به اتمام رسیده است. جریان هم ازاین قرار بوده که مسوولان کمپانی وارنر برادرز یک ماه قبل از اکران فیلم از موسیقی متن حاضر شده توسط آهنگساز قبلی خوششان نمی‌آید و این هورنر است که فرشته نجات آنها می‌شود. اما ببینید کار روی آواتار چه دشواری‌های داشته که هورنر- با آن که تازه زمان کافی برای ساخت و ضبط آن را داشته – می‌گوید: «آواتار دشوارترین و عظیم ترین پروژه سینمایی عمرم است.» وقتی از او درباره دلیل این موضوع پرسیده می‌شود جواب می‌دهد: «من با یک فیلم حماسی دو ساعت و نیمه طرف بودم که موسیقی یکی از ارکان اصلی تاثیرگذاری آن بود. به همین خاطر بود که به جیم (هورنر در عالم رفاقت جیمز کامرون را این طور صدا می‌زند) قول دادم که یک سال و نیم هیچ پروژه دیگری را قبول نکنم و کار روی آواتار دقیقا همین مدت وقتم را گرفت. از ماه مارس 2009 تا روز پایان کار، ساعت چهار صبح کارم را شروع می‌کردم و ده شب به پایان می‌رساندم»   ... ولی افتاد مشکل‌هااما زیاد کار کردن تنها برگ برنده هورنر در ساخت موسیقی متن آواتار نبوده. او باید بر مشکلات بسیاری غلبه می‌کرد و حل آن‌ها ذکاوت خاصی می‌خواست که او با اتکا به تجربه‌های قبلی‌اش موفق به کشف آنها شده است؛ «بزرگ‌ترین دردسری که داشتم این بود که بتوانم محدوده تحمل تماشاگران را حدس بزنم. تماشاگران سینما از نظر بصری قادرند هر چیز بدیعی را بپذیرند و خودشان را با آن وفق بدهند اما در زمینه موسیقی من این این امکان را نداشتم که قطعاتی متناسب با سال‌های بسیار دور در آینده بسازم و انتظار داشته باشم آن‌ها بتوانند با آن رابطه برقرار کنند» حالا راحت می‌شود تصور کرد مشکل کجا بوده است. کامرون به وسواس و دقت بیش از حد در کارهایش معروف است واین که هورنر بتواند موسیقی مورد نظر او- که هم حس حماسی و رمانس داشته باشد و هم این که متعلق به جهان دور از ذهن فیلم باشد – را از کار در بیاورد،‌ کار بی‌نهایت دشوار بوده است. هورنر و کامرون ساعت‌ها درباره جنس موسیقی فیلم پشت در‌های بسته بحث می‌کنند و دست آخر به نتیجه دلخواهشان می‌رسند. هورنر تصمیم نهایی را این طور اعلام می‌کند: «ما به این نتیجه رسیدیم که تماشاگران عادی اصلا به موسیقی آواتار گوش نمی‌دهند و‌ آواتار هم که فیلمی هنری نیست. پس بهتر است موسیقی طوری ساخته شود که به گوش بیشتر تماشاگران در سراسر جهان آشنا باشد.» ترانه‌های تایتانیکیسوای این بحث‌های تازه مگر می‌شود هورنر و کامرون سر فیلمی مثل تایتانیک باهم کار کرده و هیچ خاطره ای نداشته باشند. هورنر یکی از خاطره‌های جذاب ساخت موسیقی متن تایتانیک را این طور تعریف می‌کند: «زمانی که داشتم موسیقی تایتانیک را می‌ساختم ایده ای به سرم زد؛ این که ترانه‌ای عاشقانه برای عنوان بندی پایانی فیلم بسازم. جیم اول شدیدا از بیخ و بن با نظرم مخالفت کرد. استدلال او هم این بود که فیلم باید همان حس وقار پایان «فهرست شیندلر» را داشته باشد. اما من به حس شش خودم ایمان داشتم؛ به همین خاطر به صورت پنهانی ترانه ای ساختم.» ترانه ای که هورنر از آن حرف میز‌ند، همان ترانه my heart will go on است. ترانه ای که جایزه اسکار برد و در طول سال 1998 درسراسر دنیا پر فروش ترین ترانه بود. به همین خاطر است که وقتی کار ساخت موسیقی متن آواتار دوباره به هورنر پیشنهاد می‌شود او مثل سابق ایده ترانه را پیش می‌کشد «این بار از همان اول ایده ترانه را با جیم مطرح کردم. با این که ایده تازه ای نبود، اما به جیم وقت دادم تا با آن کنار بیاید، چون آواتار فیلمی عاشقانه نیست. اما من دلم می‌خواست که عنوان بندی پایانی فیلم ترانه ای داشته باشد؛ درست به همان دلیل که معتقد بودم تایتانیک باید ترانه ای پایانی داشته باشد. فیلم سه ساعت موسیقی دارد؛ به همین خاطر باید قطعه ای روی تیتراژ پایانی قرار بدهم که تماشاگران را در صندلی‌هایشان نگه دارد و بدون شک قطعه ای ارکستری از پس این کار بر نمی‌آمد. می‌خواستم فیلم با حسی شخصی به پایان برسد.» ترانه عنوان بندی پایانی فیلم «می‌بینمت» (I see you) نام دارد و لئونا لوئیس انگلیسی آن را خوانده است. سوپراستار اتفاقیاینکه هورنر از حسی شخصی درباره ترانه پایانی فیلم‌ها حرف میز‌ند تصادفی نیست. او برای این کارش دلیلی دارد که به نوعی کلید ورود به جهان پر رمز و راز اوست: «من خیلی احساسی با قضایا برخورد می‌کنم. برای ساخت موسیقی متن فیلم هم همیشه این بعد قصه را مورد توجه قرار می‌دهم. بقیه کار خودش می‌آید. این بعد احساسی دقیقا همان بخشی است که بیشتر از همه مردم را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این همان چیزی است که آن‌ها به خاطر می‌سپارند، همان چیزی که آن‌ها را به گریه وا می‌دارد»اصلا همین میل به برقراری ارتباط با تماشاگران دلیل آهنگساز شدن هورنر است. پدر جیمز- هری هورنر- یکی از مدیران سرشناس تولید فیلم زمان خودش بوده و دو بار هم جایزه اسکار گرفت اما هورنر(که متولد 14 آگوست 1953 در لس آنجلس کالیفرنیاست) درس موسیقی خواند و به گفته خودش با عالم سینما کاری نداشت اما روزگار تغییر بالاخره فرا می‌رسد؛ «در 23 سالگی ناگهان به خودم آمدم و از خود پرسیدم که دارم چه کار می‌کنم؟ شانس در خانه ام را زد. یکی از کارگردانان موسسه فیلم آمریکا قطعه ای می‌خواست؛ چیزی نوشتم و به آن‌ها دادم و آن‌ها خوششان آمد. این طور بود که وارد اولین فیلم سینمایی عمرم شدم» او برای حدود هشت فیلم از موسسه موسیقی متن می‌سازد اما پولی درکار نیست ولی دست کم راه برای ارتباط او با تماشاگران باز می‌شود.   جمع (شیردل)انهورنر البته این روز‌ها دل و دماغ دوران جوانی را ندارد؛ خودش می‌گوید از موسیقی متن‌هایی که برای بسیاری از فیلم‌های امروزی ساخته می‌شوند چندان دل خوشی ندارد. به نظر او آهنگساز‌های جوان چندان برای ساخت تم مخصوص فیلم‌ها اهمیت قائل نیستند؛ مثلا زمانه را با روزگاران جوانی خودش و سال‌های اوج جان ویلیامز مقایسه می‌کند و افسوس می‌خورد. با این همه او امیدوار است که این وضع تغییر کند. خودش که می‌گوید هنوز کلی ذوق می‌کند وقتی کارگردانی درست و حسابی سر وقتش می‌آید و می‌گوید که موسیقی فیلم بعدی ام را می‌سازی؟ احتمال دارد نفر بعدی یکی دیگر از دوستان قدیمی او باشد؛ مل گیبسون. رابطه این دو از فیلم اولی که گیبسون کارگردانی کرد شروع شد؛ «مردی بدون چهره» در سال 1993. این رابطه بعد با «شیردل» (1995) ادامه پیدا کرد و به اوج رسید. این دو در «آپوکالیپتو» (2006) هم با هم همکاری کردند. به طور کلی، هورنر به جز فیلم «مصائب مسیح» (2004) موسیقی متن تمام فیلم‌هایی را که گیبسون کارگردانی کرده ساخته است. حالا باید منتظر ماند و دید آیا این دو یار قدیمی دوباره با هم همکاری می‌کنند یا خیر؟ آیا زوج هورنر- گیبسون هم دوام زوج هورنر- کامرون را خواهند داشت؟ باید منتظر ماند.   همه کارگردان‌های منحتی اگر گیبسون هم سراغ هورنر نیاید، هستند کارگردان‌های دیگری که هر از گاهی یادی از او و نت‌هایش بکنند.ژان ژاک آنو یکی از این چهره‌هاست که حداقل در دو اثر سینمایی اش (نام گل سرخ و دشمن پشت دروازه‌ها) از موسیقی نافذ جیمز استفاده کرده. نفر دیگری که سراغ بیشتری از هورنر می‌گیرد ادوارد زوئیک کارگردان است که بیشتر، ‌او را با فیلم «افسانه‌های پاییزی‌اش» می‌شناسیم. به غیر از این فیلم،‌ زوئیک با هورنر در دو فیلم دیگر هم همکاری پایاپایی داشتند: «افتخار» و «شجاعت زیر آتش» نقاط اوج پرونده جیمز هورنر1981«دست»1982«سفر ستاره ای 2: خشم خان»1986 «بیگانگان» ( نامزد اسکار و گلدن گلاب)1986«نام گل سرخ»1989 «افتخار» (نامزد گلدن گلاب)- « کشتزارهای رویا» ( نامزد اسکار)1994«افسانه‌های پاییز» (نامزد گلدن گلاب)1995«شیردل» (نامزد گلدن گلاب واسکار) - «آپولو13» (نامزد اسکار)- «جومانجی»1997«تایتانیک» (برنده گلدن گلاب، گرمی و اسکار)1998«ماسک زورو»2001«یک ذهن زیبا» (نامزد گلدن گلاب و اسکار)2004«تروی»2005«افسانه زورو»2009«آواتار» (نامزد گلدن گلاب و اسکار)    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 433]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن