واضح آرشیو وب فارسی:الف: زلزله ای سیاسی در تاریخ معاصر انگلستان/ گردش دنیا به سمت عدالت و جا ماندن ما
ایلیا سالار، 22 شهریور 94
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۵۹
جرمی کوربین رئیس حزب کارگر انگلیس شد. کوربین به خاطر حضورش در پرس تی وی و خصوصیاتش از او به عنوان "حزب اللهی ترین" سیاستمدار انگیس یاد می کنند. ۳۲ سال عضو پارلمان و نماینده حزب کارگر بوده است. او مخالف جنگ عراق بوده و موسس کمپین بزرگی به نام ائتلاف ضد جنگ است. حامی طبقه مستضعف بوده تا آنجا که وقتی همسر سابقش اصرار داشته فرزندشان را در مدرسه خصوصی ثبت نام کند، از همسرش جدا می شود زیرا در برابر چشم کارگرانی که به او رای داده اند نمی تواند مسئولیت چنین اقدامی را بپذیرد. بیشتر طرفداران او را جوانان تشکیل می دهند. مخالف سرسخت اسرائیل و طرفدار قاطع فلسطین می باشد. گوشت هم نمی خورد حتی. گیاه خوار است. با دوچرخه رفت و آمد می کند. معمولا بجای کت و شلوار کاپشن می پوشد. انتخاب او به رهبری حزب کارگر، زلزله ای سیاسی در تاریخ معاصر انگلستان است. در طرف دیگر سناتور کهنه کار ورمونت، برنی سندرز بر خلاف تمام گمانه زنیها در حال پیشی گرفتن از هیلاری کلینتون باسابقه و قدرتمند است. مخالف جنگ بوده، طرفدار عدالت اجتماعی است و خود را تنها سوسیالیست کنگره می داند. کمکهای مالی از طرف شرکتهای بزرگ و کورپوریشن ها را قبول نکرده و تکیهاش بر مردم عادی و کمکهای کوچک است. هرچند دیدگاههایش در خصوص مسئله فلسطین هنوز به قاطعیت کوربین نیست، اما از اولین سناتورهایی بوده که سخنرانی نتانیاهو را ترک کرد. سندرز که در شروع کمپین تبلیغاتی ۳۰ الی ۴۰ درصد از سناتور کلینتون عقب بود، امروز با گذشت کمتر از چند ماه در دو ایالت آیووا و نیوهمشایر از او پیشی گرفته و در کل کشور هم اختلاف را به ده درصد رسانده است. از چپهای نوی دیگری که اخیرا به قدرت رسیدهاند می توان به قدرت گیری سیرزا در یونان و پدوموس در اسپانیا اشاره کرد که خصوصیات مشابهی دارند. آمریکای جنوبی هم که یک دهه از گردش به چپ آن میگذرد.خصوصیات مشابه تمام این جریانهای نوظهور با غلظت متفاوت، گرایش به سمت عدالت اقتصادی و اجتماعی، استقلال در سیاست خارجه، ضدجنگ بودن و تا حد زیادی حمایت از فلسطین است.با وجود چنین تحولاتی در دنیا، به نظر میرسد جریانهای سیاسی و نخبگان کشورمان کمترین آگاهی یا توجهی به این تحولات ندارند. زمان اینکه اصطلاح چپ معادل کمونیست و استالینیسم و شوروی و بی خدایی، در جهت منزوی کردن جریان عدالتخواه استفاده میشد به پایان رسیده است. چپ نوین که در این مقاله به بعضی از مصداق های سیاسی آن پرداخته شد، وامدار تئوریهای کهنه مارکس نبوده و از تمام امکانات و تئوریهای قدیم و مدرن در جهت بازتوزیع عادلانه ثروت، کاستن از اختلاف طبقاتی و برقراری عدالت اجتماعی استفاده میکند. در کشور ما با اینکه حمایت از مستضعفان و برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی از اهداف اولیه انقلاب بود، چنین جریانی به معنای واقعی نه در بین جریانهای سیاسی و نه در بین نخبگان وجود خارجی ندارد. به نظر می رسد پس از دوران کوتاه دهه شصت که کشور با جنگ و مسائل متعدد هم همراه بود، دیگر جریان چپ به معنای جریان اقتصادی پیش رو و عدالت خواه در کشورمان ناپدید گردید. ظهور دولت نهم و دهم هم با شعار عدالت و البته اقتصاددانان پشت پرده اولترا لیبرال و سیاستهای اقتصادی عجیب، کمکی به زنده شدن این جریان نکرد. در حال حاضر جریانهای مرسوم در رابطه با این موضوع در کشورمان به چند دسته تقسیم میشوند:چپ های سنتیای که همچنان کتاب سرمایه مارکس را میخوانند و به انقلاب کارگران باور دارند. این عده اکثرا در خارج از کشور بوده و در فضای انقلابی جریانهای چپ قبل انقلاب ماندهاند و منتظر انقلاب دیگری هستند! این جریان گاها از آمریکا و اسرائیل هم انتقاداتی میکنند!جریان متدین و به اصطلاح حزباللهی که دغدغه عدالت دارد و لزوما بایستی در پیگیری اهداف اولیه انقلاب پیشرو باشند. این عده بجای درک هوشمندانه جریانات عدالتخواهانه دنیا و تحولات آن، در پی کشف تئوریهای کاملا جدیدی برای مدیریت اقتصاد کشور هستند. در همین زمان هم که در پی کشف فرمول توسعه عدالت محور هستند، جریان های سیاسی و اقتصادی مختلف هرچه که میخواهند انجام میدهند. جریانی که مدعی است اگر برنامه ششم با معیارهای آنها تدوین شود تمام مشکلات کشور حل شده و انقلاب به اهدافش می رسد!جریان دیگر، بیشتر در بین اقتصاددانان دانشگاهی هست که تمایلات نرم چپ دارند. این عده معمولا در اقلیت بوده و قدرت اجرایی نداشته و ندارند.جریانهای دیگری که شامل اکثریت لیبرال ها و راستی ها (از منظر اقتصادی) میشوند بر عقیده رشد اقتصادی به هر قیمتی تاکید کرده و معتقدند مدل آمریکایی توسعه و وضعیت فعلی آن (چهارصد پولدار کشور به اندازه نیمی از جمعیت کل آمریکا سرمایه دارند) طبیعی بوده و حتی به بهبود عدالت هم کمک کرده است. در مورد جرمی کوربین گفتهاند که او بمانند سندرز، لرزه بر اندام جریانهای اصلی و غالب سیاسی انگلیس انداخته است. چه زمانی جریانی جوان و نو، کاملا متخصص و حرفهای با گرایشات سیاسی مستقل و اقتصادی عدالتخواهانه، مجهز به علم روز و انرژی جوانی در کشور ظهور خواهد کرد و لرزه بر اندام جریانهای سیاسی سنتی و غالب خواهد انداخت، بایستی صبر کرد و دید.اما چیزی که نشانهها و شواهد آن مبرهن است، دنیا به سمت عدالت گردش کرده و با موفقیت غیرمنتظره سندرز در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، دوره جدیدی در فضای اقتصادی و سیاسی دنیا آغاز خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]