تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس كار نيكى انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد و از جمله آنها سه روز روزه در هر ماه ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816727101




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پایان رابطه شوم


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

پایان رابطه شوم ناباورانه بود، ولی کاری که نباید می‌شد، شده بود و جوانی به نام آرمان که تنها 23 بهار از زندگیش را سپری کرده بود، نام قاتل را با خود یدک می‌کشید. در آغاز بهار زندگی چه زود و ناشیانه به پاییز زندگی رسیده بود و پشت میله‌های زندان روزهای باقی مانده را برای روز موعودی که در آن تاوان اشتباه خود را بپردازد، سپری می‌کرد با گام‌های آهسته وارد اتاق بازجویی شد. شاعر است و با لحنی غیر از مجرمانی که تا حالا دیده‌ام به پرسش‌ها پاسخ می‌دهد. فرصتی پیش آمد تا گفت‌وگویی با او داشته باشیم.
 

ماجرا از کجا شروع شد؟ من همیشه بلندپرواز و نامعقول به زندگی می نگریستم. دوست داشتم پله های زندگی را زودتر و در یک چشم به هم زدنی طی کنم و همین موضوع باعث شد از آغاز ناگهان به پایان برسم، به پایان آرزوها. تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخواندم و بعد از آن مجبور شدم برای همیشه ترک تحصیل کنم. پدرم راننده کامیون بود و بر اثر تصادف از بین رفت و سایه یتیمی در نوجوانی بر سرم افتاده شد و برای امرار معاش زندگی مجبور شدم به کارهای مختلف مشغول شوم، از نوکری گرفته تا دستفروشی. چند خواهر و برادر داری؟ یک خواهر و یک برادر. مادرت هم کار می کرد؟ اوایل نه، ولی بعدها که هزینه زندگی بیشتر شد، او هم مجبور شد کار کند تا بتواند بچه هایش را سر و سامانی دهد. او همیشه مادر خوبی بود. گرچه من فرزند خوبی برای او نبودم. چرا فکر می کنی فرزند خوبی برای مادرت نبودی؟ نمی دانم. دوست داشتم انتقام خودم را از همه بگیرم. فقر و بدبختی را دشمنی می دانستم که نمی توانستم بسادگی با آن کنار بیایم. به همین دلیل بعد از مدتی هر کاری کردم تا بتوانم از این زندگی فقیرانه نجات پیدا کنم و برای خودم کسی بشوم، ولی افسوس که همه اش سراب بود. چه کارهایی منظورت است؟ هر اسمی می خواهی روش بذار. چون به قول معروف سیر از گرسنه هیچ گاه خبر ندارد. من و خانواده ام در دریای فقر غوطه ور بودیم. کسی درد ما را نمی فهمد، به دریا رفته می داند مصیبت های دریا را! سابقه هم داری؟ می شود کسی را پیدا نکرد که سابقه نداشته باشد، یکی مثل من سابقه سرقت و مصرف مواد دارد، دیگری هم سابقه ظلم و پایمال کردن حق مظلوم را. ولی همه فقیر ها دست به کارهایی که تو زدی نمی زنند، قبول داری؟ بله. قبول دارم، ولی سرنوشت زندگی من چنین شد. من هیچ گاه منکر ندانم کاری ها و اشتباهات خودم نیستم. شاید هم تقدیر بخت من، جز این سرنوشت تلخ چیز دیگری برایم به ارمغان نداشت. از بچگی مادرم همیشه می گفت: گلیم بخت کسی را که بافته اند سیاه/ به آب زمزم و کوثر سپید نتوان کرد از چه هنگامی شروع به مصرف مواد کردی؟ دقیق به خاطر ندارم. شاید از وقتی که پدر دیگر به خانه برنگشت یا هنگامی که مادر برای سیر کردن شکم فرزندان خود، ظلم زمانه را به جان خرید و سخنی نگفت، شاید از آن زمانی که خواهرم به دلیل تنگدستی خانواده نتوانست جهیزیه ای آبرومندانه داشته باشد و طعنه و زخم زبان دیگران گل وجودش را خشکاند و هزاران شاید دیگر. از نحوه آشنایی ات با سپیده بگو؟ از طریق چت کردن با او آشنا شدم. با او دیدار هم داشتی؟ بله. پس از دوستی اینترنتی، توانستم اعتماد او را جلب کنم و از طریق تلفن هم با او ارتباط داشته باشم. رابطه مان صمیمی شد. سپیده چندین بار به شهر ما آمد و من هم چندین بار زمانی که شوهرش سرکار بود، نزد او رفتم. چه اطلاعاتی از سپیده داشتی؟ همه چیز. از نحوة ازدواجش که چندان مایل به این ازدواج نبوده و به اصرار خانواده اش تن به ازدواج با همسرش رضا داده تا خیلی چیزهای دیگر از قبیل عکس های خصوصی، فیلم و... . سپیده فرزند داشت؟ نه. می گفت چون شوهرش را دوست ندارد برای همین تمایلی به داشتن فرزند ندارد. او را دوست داشتی؟ در ابتدا نه، ولی رفته رفته عشق سپیده در دلم نشست و بسیار به او علاقه مند شدم. چه شد که دست به قتل همسر سپیده زدی؟ من قصد چنین کاری را نداشتم و تنها می خواستم سپیده طلاقش را از همسرش بگیرد و با هم ازدواج کنیم. پس چرا این کار را نکردید؟ سپیده می گفت دوست ندارد مهر طلاق در شناسنامه اش بخورد و به عنوان زنی مطلقه شناخته شود. نقشه قتل رضا را چه کسی کشید؟ سپیده نقشه را طراحی کرد و یک کلید یدک از خانه اش به من داد و قرار شد زمانی که در خانه خواب است، به من اطلاع دهد و سراغ او بروم و کارش را تمام کنم. همین کار را هم کردی؟ سپیده زنگ زد و گفت به بهانه ای به خانه پدرش رفته و شب همسرش در خانه تنهاست. من هم نیمه های شب به منزل آنها رفتم و با ضربات چاقو، رضا را در خواب کشتم. بعد از قتل چه کردی؟ قرار شد مدتی به یکی از استان های جنوبی بروم و پس از افتادن آب ها از آسیاب و آرام شدن اوضاع نزد سپیده برگردم و با یکدیگر زندگی مشترکمان را شروع کنیم. چطور دستگیر شدی؟ پس از مدتی سپیده با من تماس گرفت و گفت اوضاع آرام است و دوست دارد که به دیدنش بروم و من هم همین کار را کردم و وقتی نزد سپیده رفتم، با ماموران روبه رو شدم. سپیده در جریان تحقیقات پلیس مجبور به اعتراف شد و همه چیز را فاش کرده بود. پشیمان نیستی؟ پشیمانی دگر سودی ندارد. چرا سعی نکردی به جای ارتباط پنهانی با سپیده با دختری ازدواج کنی و بی دردسر زندگی کنید؟ چه کسی به یک فرد معتاد بیکار دختر می دهد. سپیده هم بعد از دستگیری ادعا کرد قصد نداشته با من ازدواج کند و هدفش کشتن شوهرش بوده است. من هم قربانی شدم. هشدار کارشناس پلیس بی تردید زندگی آمیخته ای از حوادث گوناگون است که انسان ها باید همواره خود را برای مقابله با آن آماده کنند و هیچ گاه روحیه خود را از دست نداده و راه های نابهنجار را برای حل مشکلات خود و رسیدن به آرزوها انتخاب نکنند. ازدواج یکی از مهم ترین فرآیند های تصمیم گیری هر فرد در طول زندگی اش است که می بایست هر فردی با شناخت کامل و به دور از احساسات زودگذر و براساس آموزهای دینی و فرهنگی جامعه خود قدم در مسیر آن بگذارد و از آن تنها به عنوان وسیله ای برای تغییر شرایط موجود و رهایی از مشکلات استفاده نکند. آرمان برای برون رفت از مشکلاتش به ارتباطی پنهانی و نابهنجار از طریق شبکه های اجتماعی تن داده بود که نه تنها مشکل او را حل نکرده بلکه او و خانواده اش را در سرابی دیگر فرو می برد و اگر تا دیروز آرمان تنها با فقر مالی و اعتیاد دست به گریبان بود و از مشکلات خود و خانواده اش رنج می برد، حالا دیگر خانواده او می بایست تا یک عمر بار روانی عمل گناه آلود او را به دوش بکشند. استفاده بهینه از امکانات و نهادینه کردن فرهنگ بکارگیری شبکه های اجتماعی نیز از ضروریات جامعه امروزی ماست که نهادهای مسئول و متخصصان، شناخت کافی از این قبیل امکانات را در اختیار کاربران قرار دهند و آنان را با انوع فواید و تهدیدات فضاهای مجازی آشنا کنند تا والدین با داشتن آگاهی بتوانند فرزندان خود را نسبت به فرهنگ صحیح استفاده از شبکه های اجتماعی گوناگون آشنا کنند و به سهولت به هر فضای مجازی اعتماد نکنند. سید مجتبی میری هزاوه / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)


 


پنج شنبه 19 شهریور 1394 ساعت 22:18





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن