واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد
زندگی دردناک مادر و دختر سرطانی در زیر زمین نمناک+عکس
مادر بیماری پوستی لاعلاج و دخترش سرطان ریه دارد که تنها سهمشان از زندگی، بودن در زیر زمینی نمناک است. در این بین برای تهیه دارو، اجاره و غذای خود در مضیغه هستند و نهادی نیست تا از آنها حمایت کند!
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری فارس، در همین نزدیکیهای و بیخ گوش شهرمان، مادر و دختری زندگی میکنند که روزهای سختی را به دلیل فقر و نداری میگذرانند. روزگاری که علاوه بر نداری و فقر، بیماری هم به آن اضافه شده است و مادر از بیماری پوستی لاعلاج و دختر از سرطان ریه رنج میبرنند. مادر 58 ساله به همراه دختر 37 سالهاش در یک زیرزمین 12 متری نمناک و تاریک در یکی از خیابانهای شهرستان رباط کریم روزگار خود را سپری میکنند اما هیچگاه نا شکری نکردهاند! مادر دیگر توان راه رفتن ندارد و در بستر بیماری افتاده است و هزینههای درمانی وی بسیار بالا رفته و روز به روز بدتر میشود، این جملات را طاهره (دختر) این مادر میگوید و ادامه میدهد: هیچ کسی را نداریم کمک مان کند. وی می گوید: ما یک خانواده 6 نفر به همراه پدر و مادر بودیم که حدود 5 سال قبل پدرم که یک کارگر ساده بود، فوت کرد و هزینههای زندگی بر دوش من و مادرم افتاد. طاهره تصریح میکند: مادرم آن زمان توانایی کار کردن را داشت و من به همراه وی به خانههای مردم میرفتیم و کارهای منزل آنها را انجام میدادیم و در قبال آنها پول میگرفتیم و در این سالها توانستیم سه خواهرم را به خانه بخت بفرستیم. وی در ادامه این طور میگوید: متأسفانه حدود 2 سال پیش مادرم بیماری پوستی لاعلاجی را گرفت و دیگر نتواست کار کند و در بستر بیماری افتاد و بیماری وی به گونهای است که پوست تمام بدنش خشک میشود و میریزد. وی ادامه داد: مادرم به خاطر بیماری، درد و رنج بسیاری را تحمل میکند ولی وقتی که دارویش را نمیتوانم تهیه و خریداری کنم، دردهایش صدها برابر میشود.
وی در خصوص داروهای مادرش توضیح میدهد و میگوید: پزشکان دو نوع پماد برای بیماری مادرم تجویز کردهاند که یکی از آنها خارجی و دیگری ایرانی است که داروی خارجی آنقدر گران است که با توجه به شرایط مالی نمیتوانم آن را برای مادرم تهیه کنم. طاهره در حالی که اشک میریزد، نگاهش را به مادرش می دوزد و اضافه میکند: "مادرم است" و نمیتوانم ببینم که درد میکشد، او را خیلی دوست دارم تو را خدا کمکش کنید!
اما این تنها بخشی از مشکلات این خانواده دو نفره است چرا که طاهره خود هم از بیماری سرطان رنج میبرد. اگر چه در ابتدا مایل نبود در خصوص بیماری خود توضیح بدهد اما به اصرار سخن گفت و بیان داشت: من نیز حدود 3 سال است که سرطان ریه گرفتهام و تحت درمان هستم. وی افزود: با توجه به اینکه بیماری من سرطان ریه است و این بیماری جزء بیماریهای خاص محسوب میشود، هزینههای درمانی من رایگان است. طاهره در ادامه به کمکهای بهزیستی اشاره کرد و گفت: این سازمان تنها مستمری به ما پرداخت میکند و دیگر هیچ کمکی را به ما نمی دهد. وی به مراجعات مکررش به سازمان بهزیستی کشور جهت دریافت ودیعه مسکن اشاره کرد و ادامه داد: علی رغم همه پیگیریها و رفت و آمدها، مسئولان بهزیستی شهرستان توجهای را به ما ندارند و به ما اعلام کردند که برای دریافت ودیعه بایستی به نهاد ریاست جمهوری مراجعه کنیم. طاهره گفت: ما ماهیانه 80 هزار تومان مستمری از بهزیستی میگیرم که همراه با یارانهمان مبلغی حدود 170 هزار تومان میشود که بایستی 10 هزار تومان روی این پول بگذاریم و به صاحبخانه بدهیم. پس از صحبتهای او خواستم با مادر وی صحبت کنم اما وی توان صحبت کردن را نداشت و تنگی نفس و درد این فرصت را نداد و این مادر تنها به چند جمله بسنده کرد. وی بیان داشت: از بیماریم خسته شدم، از دخترم خجالت میکشم که به خاطر من از زندگی و آرزوهایش گذشت! در حالی که مادر اشک میریخت، از جایم بلند شدم و به سمت پلههای زیر زمین رفتم و نگاهی را مجدداً به این مادر و دختر انداختم و با خود گفتم حتماً انسانهای نیکوکاری هستند که به این خانواده کمک کنند. انتهای پیام/
94/06/16 - 09:40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]