تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):روزه و حج آرام‏بخش دل‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834575336




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

همسویی بیت مرجعیت شیعه با اسرائیل / انحرافات فکری نوه ناخلف مرجعیت شیعه + تصاویر


واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
همسویی بیت مرجعیت شیعه با اسرائیل / انحرافات فکری نوه ناخلف مرجعیت شیعه + تصاویر
برآورد کارنامه سیاسی آیت الله خویی و بیتش؛
همسویی بیت مرجعیت شیعه با اسرائیل / انحرافات فکری نوه ناخلف مرجعیت شیعه + تصاویر جدای از شان، منزلت و قداست مرجعیت در جهان تشیع، نگاهی به تاریخ معاصر حکایت از آن دارد که بهره گیری و سو استفاده از بیوت و وابستگین به مراجع تقلید همواره جزو مطامع قدرت های استعماری و سرویس های امنیتی بیگانگان بوده است.


گروه سیاسی فرهنگ نیوز، مرجعیت شیعه همواره یکی از ارکان جوامع اسلامی به خصوص جوامع شیعه نشین بوده است. مراجع شیعه همواره و در تمامی مقاطع تاریخ ساز کشورهای اسلامی تلاش نموده اند با ارائه رهنمودهای خود زمینه ی سعادت دنیوی و اخروی مردمان آن جوامع را فراهم آورند. اجتهاد مراجع تقلید در رابطه با مسائل نوظهور و همت شان جهت رفع شبهات مقلدین آن ها را به مورد وثوق ترین افراد جامعه تبدیل نموده است. با این حال و با برآورد تاریخ مرجعیت به ویژه در طول یک قرن اخیر می توان اذعان نمود که کم نبوده است که مراجع تقلید نظرات متفاوتی را نسبت به یک مسئله در پیش گرفته باشند.نهضت انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام راحل را می توان به واقع یکی از بزرگترین و موفق ترین اقدامات جهان تشیع در طول قرن های سپری شده دانست. نهضتی که راس آن را یک مرجع بلامنازع شیعه بر عهده داشته است. وقوع انقلاب اسلامی از آن جهت حائز اهمیت است که با وجود سابقه طویل المدت نظریه ولایت فقیه، برای اولین مرتبه شرایط برای عملیاتی شدن آن محقق گردید. با این حال و در رابطه با حیطه اختیارات ولی فقیه گاها و به ویژه پس از انقلاب اسلامی در ایران میان شماری از مراجع تقلید اختلاف نظر بوده است.فارغ از اختلافات و اشتراک های موجود میان مراجع وقت و پیشین، آن چه ما را به نوشتن این وجیزه واداشت، سیاست های متفاوت و گاها متعارض برخی بیوت و وابستگان به مراجع تقلید به ویژه پس از رحلت این شخصیت های بزرگوار با اندیشه ی آن مرجع اعلم می باشد. نگاهی به اظهارات وابستگان به بیوت مراجع در خود ایران به وضوح بیانگر مسبوق به سابقه بودن این امر است، به طور نمونه اظهارات و اقدامات نعیمه اشراقی نوه امام خمینی (ره) در رابطه با مقوله ی حجاب با اندیشه آن امام همام در تعارض کامل است، اشراقی در این باره مدعی می شود: «مسئله حجاب هر گز جزو دغدغه‌های امام نبوده و نسبت به این موضوع، بدوا کمتر اظهار نظر کرده است، مگر با اولویت و محوریت موارد اساسی یا به عنوان پاسخ به برخی پرسش ها به این مورد به صورت حاشیه ای ورود داشته اند». وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا شما چادر را به عنوان پوشش انتخاب کرده‌اید؟ می گوید: «بله، چادر سر می‌کنم. من نسبت به حجاب نگاه مثبتی دارم و شخصا حجاب را دوست دارم. اما حقیقتا به چادر علاقه ندارم، چون هم سختی برایم ایجاد می‌کند و هم وقتی سر تا پای یک خانم سیاه است، چندان دید قشنگی در نگاه آدم ایجاد نمی‌کند. همچنین راحتی چادر خیلی کم است و فرد گاهی با چادر برای خودش خطر ایجاد می‌کند.» با این حال چنین شخصیت هایی که متاسفانه تعداد آنان کم نیز نمی باشد با سواستفاده از جایگاهی که در آن قرار گرفته اند در راستای منافع شخصی و جناحی خویش پیش رفته و گاها خلاف نظر مرجعی پیش رفته اند که تمامی شهرت شان برگرفته از مجاهدت های ایشان می باشد. در جدیدترین این اقدامات مریم فقیه ایمانی نوه ی دختری آیت الله العظمی خوئی و از شخصیت های گرداننده بیت آن را مرجع اعلم به اسرائیل سفر نموده و در دیداری با شیمون پرز خواستار دوستی میان ایرانیان و اسرائیلی ها شده است.

نعیمه اشراقی نوه بنیان گذار جمهوری اسلامی از جمله ی اشخاصی است که علی رغم بهره مندی از چنین جایگاهی (به جهت پیوند خانوادگی با امام راحل) بر خلاف اندیشه های جد بزرگوارش رفتار می نماید.

تصویر فوق نعیما طاهری (نتیجه امام راحل) و فرزند نعیمه اشراقی را در کانادا نشان می دهد. تصویری که با فتوشاپ به شکل زیر درآمده است(سمت راست). تصویر شطرنجی سمت چپ تصویر واقعی می باشد.اهمیت چنین دیدارهایی و تلاش برای رفع این معضلات ما را بر آن داشت در این نوشتار ضمن بررسی شخصیت علمی و دینی آیت الله العظمی خوئی به ترسیم چهره و فعالیت های مخرب برخی وابستگان به بیت ایشان به ویژه در مقطعی که این مرجع اعلم در قید حیات نبوده اند پرداخته و از صدمات تداوم چنین رویه ای سخن بگوییم، امری که موارد مشابه ای از آن را می توان در میان بیوت برخی مراجع تقلید در مقطع عدم حیات شان مشاهده نمود، اگرچه نویسنده خود به مواضع سیاسی و اقدامات این مرجع تقلید به ویژه در تفاوت دیدگاه شان با امام راحل منتقد است، اما عمل کرد بیت شان را در تعارض مطلق با سیره آن شخصیت بزرگ می پندارد.

آیت الله سید ابوالقاسم خویی در 28 آبان 1278 در شهرستان خوی دیده به جهان گشود. ایشان علوم مقدماتی را تا 13 سالگی در زادگاه خویش و نزد پدر بزرگوارش آیت اللّه سید علی اکبر خویی فراگرفت. او در سال 1330 ق، همراه برادر بزرگ تر خویش سید عبداللّه به نجف عزیمت کرد و مشغول تحصیل در حوزه علمیه آن جا شد. سید ابوالقاسم به دلیل هوش و حافظه قوی، در مدت کوتاهی توانست ادبیات عرب، منطق و درس های مقدماتی فقه و اصول را فراگیرد و در 21 سالگی، در درس خارج آیت اللّه شیخ فتح اللّه شریعت اصفهانی، معروف به شیخ الشریعه حضور یابد و خوشه چین علوم و معارف دینی گردد.

روش آیت اللّه خویی در بحث و مناظره علمی، همان روش سقراط بود که در برابر طرف بحث و گفت و گوی خود به ظاهر تسلیم گردیده، گفتار و رأی وی را می پذیرفت و سپس مانند یک نفر شاگرد که در مقام دانش پژوهی است، اشکالات را به عنوان سؤال علمی پیش می کشید و طرف او نیز بدون توجه و از روی سادگی، به سوالات وی پاسخ می داد و حقایقی را به زبان می آورد که گفتار سابق خود را نقض می کرد و بدین روش، در تناقض گویی و بن بست قرار می گرفت و راهی جز اعتراف به اشتباه و جهل خویش نداشت. تصویر فوق جوانی آیت الله خویی را نشان می دهد. نفر چهارم از سمت راست آیت الله علی سیستانی است.

با رحلت آیت الله سید محسن حکیم، آیت الله خویی عملا به پر نفوذترین مرجع شیعیان در عراق تبدیل شده بود. از آیات عظام سید علی سیستانی، محمدتقی بهجت، میرزا جواد تبریزی، حسین وحید خراسانی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، موسی شبیری زنجانی، سید صادق روحانی، سید موسی صدر ، سید محمدباقر صدر، سید جعفر شهیدی، محمدتقی جعفری و سید محمدحسین فضل‏الله به عنوان شاگردان ایشان نام برده می شود.

 ایستادگی ایشان در برابر مکتب های مادی گری و الحاد به طور فتوای تاریخی ایشان در مبارزه با مکتب خانه سرخ کمونیستی را می توان از فعالیت های ایشان در سال های پربار عمرشان دانست.  ایشان بارها با صراحت مخالفت خود را با اسرائیل غاصب بیان داشته و از حق مسلم فلسطینیان مظلوم دفاع می کرد. با این حال و علی رغم انتقادات ابتدایی بر علیه نظام شاهنشاهی با سبک انقلابیون 57 آن چنان که باید و شاید همراه نبود.

با تشدید فعالیت های سیاسی امام در سال های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷، علمای محتاط و سیاست گریز نجف زاویه های بیشتری با امام پیدا می کردند و تلاش های معتمدینی چون مرحوم شیخ نصرالله خلخالی هم سودی نداشت. با این حال قوی ترین جریان های نجف که آیت الله العظمی خویی و آیت الله شیخ حسین حلی آن ها را نمایندگی می کردند، با امام از نظر مبانی فقهی و رفتار سیاسی سازگاری چندانی نداشتند و امام نیز متقابلا منتقد آن ها بود. سیاست متفاوت آیت الله خویی نسبت به امام در حالی است که ایشان کارنامه درخشانی در قبال مقابله با رژیم در ابتدای دهه 40 شمسی برجای گذاشته بود.

ساواک در سال 47 گزارش می دهد که باطناً بین آیت الله خمینی و خویی اختلافات شدیدی به وجود آمده... اگر چه ظاهراً با آقای خمینی اختلاف سلیقه دارند، ولی به علت این که آقای خمینی حقوق ماهیانه هفتاد درصد محصلین علوم دینی حوزه های علمیه نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و همچنین شهریه اکثر طلاب شهرستانهای قم، مشهد و تهران را مرتباً و به موقع پرداخت می نماید، از مشارالیه حمیات می کند. گزارش ساواک اگر چه مغرضانه به نظر می رسد، اما اختلافاتی میان مرحوم خویی و آیت الله امام خمینی نیز به وجود آمده بود. تصویر فوق آیت الله خویی را در کنار آیت الله سیستانی نشان می دهد.

عدم اقبال ایشان به فعالیت های سیاسی در اواسط دهه پنجاه، مخالفت هایی را از جانب روحانیون انقلابی به همراه آورد. این اختلافات به تنش میان طرفداران آیت الله العظمی خمینی و مرحوم خویی نیز منجر می شد.عمید زنجانی در این خصوص می گوید: «...من دقیقاً الان در خاطرم نیست که از چه تاریخی یک مرتبه یک تغییر رویّه ای در بیت آقای خویی بوجود آمد و کم کم اطرافیان آقای خویی از جمله بعضی از فرزندان ایشان شروع به بدگویی از نهضت و بی مهری نسبت به امام کردند و اعلامیه ها قطع شد. این مسأله مطرح شد که چطور این نهضت فقط فایده اش برای امام امت است و تنها مقلّدین و علاقمندان ایشان زیاد می شوند، بقیه هم در این نهضت سهیم هستند و می گفتند اگر نهضت برای اسلام است چطور فقط ثمره و آثارش برای یک نفر است.»

اختلاف میان طرفداران امام خمینی و آیت الله خویی به گونه ای بود که برگزاری مراسم های مذهبی نیز از جانب هوارادان این دو به تنش کشیده می شد. در مرداد ماه 1351 که مصادف بود با سالروز ولادت حضرت فاطمه(س)، قرار بود که جشنی در مدرسه علمیه سامره برگزار شود. در این جشن طلاب 3 مرجع تقلید آیت الله خویی، شاهرودی و خمینی شرکت داشتند. قبل از شروع جشن طرفداران امام خمینی تکلیف نمودند که باید در این مجلس علیه حکومت ایران به شدت و مفصلاً سخنرانی گردد. این امر با مخالفت طرفداران خویی و شاهرودی قرار گرفت چرا که آن ها معتقد بودند که جشن به خاطر ولادت حضرت فاطمه (س) برگزار می شود و جشن مذهبی است نه میتینگ سیاسی. در نتیجه زد و خورد در میان آن ها رخ می دهد.

 در اسناد ساواک گزارش می شود که در عراق میان طرفداران آیت الله خویی و خمینی شدیدا اختلاف افتاده است. آیت الله گرامی در این باره می گوید: «شنیدم برخی از علاقمندان آقای خویی به دکان کسبه می رفتند و بدگویی امام را کرده، می گفتند امام وابسته به خارج است.»

اعتراض انقلابیون بر سر سکوت سیاسی آیت الله خویی بود. آنها بر آیت الله خرده می گرفتند که چرا سابقاً انقلابیون را همراهی می کرده اما به مرور از حمایت های خود کوتاهی ورزیده است؟ حمید روحانی از روحانیون طرفدار آیت الله خمینی (ره) بر آیت الله خویی اعتراض می کند که « آیت الله خویی که در سال 1342 پیام داده بود که نهال اسلام رو به خشکی است و احتیاج به خون دارد و من خونم را در این راه اهدا می کنم، اما روز دیگر خون شهیدان را پایمال کرده به شاه انگشتر می دادند.»  حمید روحانی در جای دیگر و تحلیل اوضاع جریان های وابسته به مرجعیت در عراق می گوید: «حزب الدعوه عراق نیز به دلیل آن که آن روز با امام خمینی حقد و کینه ویژه ای داشته است، مرجعیت آیت الله خویی را می پذیرد و عناصری از اعضاء و هواداران حزب را برای تبلیغات به نفع خویی به کشورهای مختلف گسیل می دارد.»

عبدالمجید معادیخواه  نیز از اختلاف دیدگاه ها میان طرفداران آیت الله خمینی (ره) و مرحوم خویی یاد می کند. وی می گوید در مسجد جامع سیرجان طرفداران آیت الله خویی حضور داشتند که با شعار سیاست گریزی، در تقابل با جنبش اسلامی قرار داشتند. به واقع این تقابل در دیگر مساجد و اماکن مذهبی نیز وجود داشته است. انقلابیون و حامیان امام، به سیاست های آیت الله خویی در عراق نیز معترض بودند. آن ها سکوت مرحوم خویی را در قبال فعالیت های شهید صدر مورد اعتراض قرار می دادند. آیت الله خاتم یزدی بر این باور است که سکوت مرحوم خویی منجر به شهادت یاران شهید صدر شده بود. به تعبیر او «رژیم بعثی عراق ...  در مدت کوتاهی به شناسایی و قلع و قمع آنان(یاران شهید صدر) که با سکوت مرحوم آقای خویی و عدم موضع گیری ایشان همراه بود پرداخت...». تصویر فوق شهید محمد باقر صدر را در کنار آیت الله سیستانی نشان می دهد.

شروع درس های حکومت اسلامی توسط امام خمینی شدت اختلافات میان طرفداران طرفین را بیشتر نمود. آیت الله خویی و به تبع وی طرفداران ایشان، بحث حکومت اسلامی را آن گونه که امام داعیه دار آن بود بر نمی تابیدند.

اوج اختلاف فی مابین را می بایست در دیدار فرح پهلوی با آیت الله خویی جستجو نمود. حامیان امام راحل از این واقعه برافروخته بودند. آیت‌الله مسعودی خمینی یکی از کسانی است که بر این رفتار آیت‌الله خویی نقد می‌آورد و می‌گوید: «این ملاقات حتی اگر انگشتر یا چکی رد و بدل نشده باشد، نه به سود آقای خویی بود و نه علمای ایران. این انتقاد همواره به مرحوم خویی وارد بود و منتقدین هم تا آخر عمر، ایشان را رها نکردند و حاکمان و وابستگان به حکومت از سادگی آقایان سوء استفاده کردند. آقایان هم در درک مسایل پشت پرده و این‌که رفتارهایی از قبیل این ملاقات، چه تبعات منفی می‌تواند به‌دنبال داشته باشد، زیرکی و ذکاوت حضرت امام را نداشتند و از این جهت اغوا و اغفال می‌شدند…».

در اسناد ساواک و پس از وقوع دیدار میان آیت الله خویی و فرح آمده است: «گفته می‌شد که در قم رهبران مجاهدین – از قبیل ربانی شیرازی و شیخ علی مشکینی و آقای محمد یزدی – گرفتن شهریه خویی را تحریم کرده‌اند و حتی گفته شد که مشکینی در این مورد اعلامیه‌ای نیز صادر کرده است». حواشی زیادی نیز حول این دیدار ایجاد شد. شایعات به‌گونه‌ای بود که هر روز جنبه‌ای از این دیدار نیم‌ساعته برملا می‌شد. شایعه شد که مرحوم خویی هدایایی را از فرح پهلوی دریافت کرده است و متقابلاً هدایایی را برای شاه ایران ارسال کرده است. سید حسین نصر در مورد انگشتر اهدایی مرحوم خویی می‌گوید: «… یک انگشتر عقیق بود، طلا و این‌ها نبود، از این انگشترهای مذهبی که خودش نقره است، چون مسلمانان متدین طلا به‌کار نمی‌برند به‌عنوان زینت. نقره بود و یک نگین زیبا که عقیق قرمز کم‌رنگ بود. من همان وقتی که آیت‌الله خویی آن را به شهبانو دادند آن را دیده بودم و فکر می‌کنم رویش نوشته بود: یدالله فوق ایدیهم. آیت‌الله خویی اما در مقابل این شایعات گفته بود: «کسانی که این تهمت را به من زده اند، در آن دنیا در پیشگاه عدل الهی خواهند دید چه بر سرشان می‌آید و چه عذابی در انتظارشان است».

آیت‌الله سید صادق روحانی از شاگردان مرحوم خویی، سال‌ها بعد در پاسخ به پرسشی از دیدار آیت‌الله و فرح پهلوی می‌گوید: «مرحوم خویی در آن زمان نامه‌ای برای من نوشته و مرقوم فرموده بودند که فرح این‌جا آمد و من رفتار ظالمانه شاه را به‌عنوان اعتراض با او مطرح کردم و او هم با ناراحتی خیلی زود از منزل خارج شد». پس از این دیدار بود که سید جلال فقیه‌ایمانی (داماد و نماینده آیت‌الله خویی) عنوان کرد که آیت‌الله خویی در این دیدار که بدون مقدمه و در کوفه صورت گرفته، به مسایلی از قبیل نفوذ بهاییان در ایران، ازدیاد کشته‌شدگان در حوادث اخیر ایران، تبعید علما و روحانیون و اهانت نسبت به آقایان علما در موقع بازداشت اشاره کرده است. تماس‌ها با سید جمال (پسر آیت‌الله خویی) نیز خبر را این‌گونه گزارش می‌داد: «شهبانوی ایران در حالی که آقای خویی مریض بوده و خوابیده بوده است، بدون اطلاع قبلی با چندتن مسلح عراقی ناگهان غافلگیر پیش آقای خویی رفته و ایشان در مقابل عمل انجام‌شده قرار گرفته است و سخنانی هم که آقای خویی به شهبانوی ایران گفته است، کاملاً با گفته‌ی رادیو مخالفت دارد.»

آیت الله خاتم یزدی می گوید: «امام خمینی در چند مورد به گلایه از آیت الله خویی پرداختند. مورد اول ملاقات ایشان با فرح همسر محمد رضا پهلوی مربوط می شد که حضرت امام ضمن بازگو کردن این قضیه برای ما که در پاریس در خدمتش بودیم آن را کار چندان درستی ندانست. مورد دوم نیز درباره یکی از جوانان انقلابی اهل قم بود که برادرش در حین تظاهرات در دانشگاه کشته شده بود و ایشان ضمن تشرف به نجف اشرف خدمت آقای خویی رفته وماجرای شهادت برادرش را بوسیله مزدوران رژیم بیان کرده اما آقای خویی به جای تجلیل از آن شهید و تسلیت به ایشان گفته بود: برادرت چرا با دست خالی به مقابله با توپ و تانک و سربازان تا دندان مسلح شاه رفته است؟ آدم عاقل که به چنین کاری دست نمی زند. به هر حال این شخص برادر شهید شده، در سفری که به فرانسه آمد و با امام ملاقات کرد، ما وقع را به اطلاع ایشان رساند که باعث ناراحتی و تکدر خاطر شدید معظم له گردید، به همین جهت در اعتراض به آقای خویی فرمود: اگر واقعاً تصور شما این است که فردی بر اساس اعتقاد و عقیده اش به اسلام، مقابل گلوله دشمن قرار گرفته و به شهادت رسیده، کار ناصوابی انجام داده است، حداقل انتظار این بود که شما تصورتان را، آن هم به این صورت برای برادر شهید بازگو نکنید.»

با خروج امام از عراق و عزیمت ایشان به پاریس، آثار مرزبندی های دوران ۱۳ ساله حضور امام در نجف پایان نیافت و با ابعاد دیگری به ایران و حکومت جدید منتقل شد. حامیان آیت الله خویی و آیت الله شیرازی در کنار حامیان آیت الله شریعتمداری مرزبندی خود را با اندیشه های امام حفظ کردند. ولی در این میان، شاگردان و هوادران شهید آیت الله سید محمد باقر صدر پس از حمایت های جدی وی از امام و انقلاب در اواخر عمرش، به جمع مدیران جمهوری اسلامی پیوستند و تا عالی ترین سطوح همکاری و هم فکری پیش رفتند. به واقع دیدگاه آیت الله خویی در باب ولایت فقیه متفاوت از دیدگاه مرحوم امام بوده و ایشان چنین ولایتی را صرفا در حدود سرپرستی یتیمان، مجانین و بی سرپرستان قلمداد می نموده اند.

روابط آیت الله خویی با دولت وقت عراق نیز تیره بود و در اوایل دهه ۸۰ میلادی، اموال او مصادره و شاگردان او دستگیر، شکنجه، و کشته می‌شدند. در جریان حمله ی عراق به کویت او شیعیان را از خریداری کالاهایی که از کویت آورده شده بودند منع کرد. در خیزش شعبانیه شیعیان ایشان حمایت خود را از مجلس اعلای اسلامی عراق اعلام کرد که در قبال آن صدام حسین او را تا آخر عمرش در حبس خانگی نگه داشت.

آیت الله خویی پس از شکست انتفاضه شعبانیه در عراق، به دلیل حمایت از قیام مردم و تعیین شورای رهبری، توسط حزب بعث دستگیر و به بغداد فرستاده شد. پس از دو روز بازداشت، ایشان را به اجبار نزد صدام حسین بردند و فیلم این دیدار از تلویزیون پخش شد. آیت الله خویی برای حفظ جان مردم و علمای شیعه و حوزه نجف به این دیدار و مصاحبه اجباری تن داده بود.

سرانجام این مرجع شیعه در سن 94 سالگی و در سال 1371 شمسی پس از ارائه آثار گهربار در حوزه علمیه و پرورش شاگردانی بزرگ دارفانی را وداع گفت. رژیم بعث عراق، حتی در نجف اشرف هم اجازه تشییع جنازه نداد و آن مرجع بزرگ، در نیمه های شب و با حضور ماموران امنیتی رژیم بعث و تعداد بسیار اندکی از شاگردان و خانواده اش، پس از اقامه نماز توسط آیت اللّه سید علی سیستانی، غریبانه در صحن شریف مولی الموحدین علی بن ابی طالب علیه السلام در مسجد خضراء که جایگاه درسش بود، به خاک سپرده شد. مقام معظم رهبری به مناسبت درگذشت آیت العظمی خویی پیامی بدین شرح بیان نمودند: «عمر طولانی و پربرکت این مرد بزرگ که نزدیک به یک قرن امتداد یافت، سرشار از آزمایش‌های الهی و نشانگر سعی و تلاش یک انسان مومن و پرهیزگار است. ایشان در بسیاری از علوم اسلامی رایج در حوزه‌های علمیه از اساتید مسلم و کم‌نظیر به حساب می‌آمد. فقیهی بزرگ و اصولی‌ای عمیق و مفسری نوآور و رجالی‌ای صاحب مکتب و متکلمی زبر دست بود.»

تصویر فوق عبدالمجید خویی یکی از فرزندان آیت الله خویی را در کنار پدر نشان می دهد. در رابطه با برخی اعضای بیت معظم له حرف های زیادی مبنی ارتباط با بیگانگان بیان شده است. گفته می شود که عبدالمجید با نقشه و طراحی آمریکایی ها پس از اشغال عراق در سال 2003 وارد این کشور شده و خود را رقیبی برای جناح نزدیک به ایران (طیف حکیم و صدر) می پنداشته است. عبدالمجید در همان سال و در جوار حرم امیر المومنین به قتل می رسد، برخی منابع امنیتی قتل او را به عناصر انقلابی عراق نسبت می دهند. عبدالمجید پیش از قتل سال ها در لندن اقامت داشته و بنیاد الخویی را اداره می نمود.

تونی بلر نخست‌وزیر وقت بريتانیا در پی قتل سید عبدالمجید خویی ضمن محکومیت آن گفته بود: «خویی رهبری بود که در فکر منافع ملت عراق بود و قصد داشت عراق را آباد و آینده بهتری را تقدیم ملتش کند». جک استراو وزیر امور خارجه وقت انگلیس نیز پس از اعلام خبر مرگ خویی این حادثه را فاجعه دانست و گفت: «وی برای شیعیان عراق بسیار مفید بود و می‌توانست برای آینده مسلمانان عراق مثمرثمر باشد و باید به افکار وی در آینده عراق جامه عمل پوشاند».

گویا رویه عناد آمیز بیت آیت الله خویی با گذر زمان و به گونه ای آشکارا تداوم یافته است. تصویر فوق مریم فقیه ایمانی نوه ی آیت الله خویی را نشان می دهد که با تاسیس بنیادی تحت عنوان «مرکز دیپلماسی فرهنگی و پیشرفت» در اسلو نروژ و تحت عناوین انسان دوستانه کاملا رویه ای بر خلاف منافع مسلمین و حتی سیره جدش در پیش گرفته است.

رسانه های رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر از سفر مریم فقیه ایمانی نوه ی آیت الله خویی به اسرائیل خبر داده اند. به نوشته ی مطبوعات اسرائیل شیمون پرز، رئیس‌جمهوری پیشین اسرائیل، با مریم فقیه ایمانی، بنیان‌گذار و مدیر «مرکز دیپلماسی فرهنگی و پیشرفت»، دیدار و گفت‌وگو کرده است. روزنامه اسرائیلی جروزالم پست می‌گوید در دیدار میان آقای پرز و خانم فقیه ایمانی، رئیس‌جمهوری پیشین اسرائیل، کوروش، پادشاه هخامنشی را ستوده و افزوده است «ما دقیقا نمی‌دانیم چرا ایران با ما دشمنی می‌کند چون ما با ایران دشمنی نداریم.». روزنامه فوق دیدار فوق را نادر نامیده است.

مریم فقیه ایمانی در این دیدار در عین حال گفته است جوانان ایرانی، به ویژه زنان می‌توانند به برقراری صلح در منطقه کمک کنند. او که ساکن نروژ است و اکنون برای دیداری به اسرائیل رفته، می‌گوید به عقیده‌اش «وقتی ما همه مردم را از همه طرف‌ها، در روند صلح دخیل کنیم، صلح به منطقه می‌آید». در این دیدار، ریتا، خواننده اسرائیلی، زاده ایران، نیز حضور داشته است.

مریم فقیه ایمانی فرزند آیت‌الله فقیه ایمانی یکی از شاگردان برجسته آیت الله خویی است. او در اصفهان بزرگ شده و به نوشته ی وب سایتش زندگی متفاوتی در پیش گرفت. سی ان ان در گزارشی به احوال زندگی او پرداخته و آورده است: « مریم تابستان‌های خود را در اصفهان و با بازی کردن با فرزندان آیت‌الله‌های برجسته سپری می‌کرد. فرزندان آیت‌الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی از جمله هم بازی‌های او بودند. در طول سال تحصیلی نیز وی به یک نهاد مذهبی می‌رفت٬ جایی که به دانش‌آموزان نفرت از یهودیان را آموزش می‌دادند. اسراییل از نقشه کتاب‌های درسی پاک شده بود و در هیچ کدام از دروس تاریخ آن ها حرفی از هولوکاست نبود. امروزه اما مریم بر خلاف آن آموزش‌ها  از ارزش تحمل می‌گوید و مردم منطقه را تشویق به گفت و گو و تفاهم می‌کند. «خاورمیانه سرزمین تفاوت‌ها است» جمله‌ای است که او در کنفرانس مدرسه کسب و کار که اخیرا در هاروارد برگزار شده بود بیان کرد. مریم کودکی با اراده و سرکش بود. زمانی که می‌خواست با پسرها هم بازی شود و زمانی که می‌خواست روسری از سر بردارد بارها از سوی  پدر و مادرش سرزنش می‌شد.»

مرکزی که مریم فقیه ایمانی بنیان گذاشته، هدفش را در وب‌سایت خود این گونه اعلام کرده است: «تبادل نظر، اطلاعات، هنر و دادوستد میان کشورها و مردمان شان، برای افزایش و بهبود تعامل بیشتر میان آن ها.» او بر خلاف خواست پدرش که یک آیت‌اله متنفذ بود از ابتدای جوانی از ایران  خارج شد و مدت‌ها در کشورهای مختلف مشغول آموزش و پژوهش بود. در این مدت با یهودیان زیادی آشنا شد و با آن ها دوستی کرد و به گفته ی خود  متوجه شباهت‌های فراوان دو فرهنگ شد. مریم فقیه ایمانی باور دارد که وقت آن رسیده است که ایران و اسرائیل وارد مسیر جدیدی در روابط‌شان بشوند. او امیدوار است عرب‌ها اسرائیلی‌ها و ایرانی ها را به هم نزدیک تر بکند و به جای نگریستن به سیاه چاله‌های گذشته، به آینده فکر بکنند! با این حال فقیه ایمانی و مرکز به اصطلاح صلحش تا کنون قدمی را در راستای حقوق فلسطینی ها بر نداشته است.
دانلود فیلم



فیلم دیدار فقیه ایمانی با پرز.

آیت الله جلال الدین فقیه ایمانی شاگرد برجسته آیت الله خویی و داماد ایشان پدر مریم فقیه ایمانی می باشد. آیت‌الله فقیه ایمانی پس از بازگشت به ایران، ضمن تصدی سمت نمایندگی آیت‌الله خویی در شهر اصفهان، به تدریس رسائل و کفایه در مدرسه علمیه  ملا عبدالله مشغول شد و از اساتید برجسته در این امر به شمار می‌آمد. تصویر فوق ایشان را در کنار آیت الله خویی نشان می دهد.

فقیه ایمانی در طول حضورش در سرزمین های اشغالی بارها بر ضرورت دوستی میان ملت ایران و اسرائیل تاکید کرده و این روزها را مهمان شخصیت های بلند پایه رژیم صهیونیستی بوده است. تصویر فوق فقیه ایمانی را در کنار عمیر پرتز از مقامات ارشد اسرائیل که چندین بار سابقه وزارت در کابینه را دارد را در یک نهار دوستانه نشان می دهد!

سخنرانی های ساختار شکنانه فقیه ایمانی به جهت جایگاهش (نوه ی آیت الله خویی) همواره مورد استقبال رسانه های مطرح غربی قرار گرفته است.

مریم فقیه ایمانی در کنار اماکن مقدس در قدس اشغالی.

فقیه ایمانی در خلال کنفرانس هایش مدام بر مقوله حجاب را محکوم کرده و خواستار آزادی مطلق زنان شده است.

فقیه ایمانی در حال تفریح در مناطق خوش آب و هوای سرزمین های اشغالی.

فقیه ایمانی با ارتباط گیری با عناصر فرهنگی و هنری در اسرائیل در پی دستیابی به اهداف شوم خود است.

فقیه ایمانی اولین عضو وابسته به بیوت مراجع نیست که همسو با خواست سرویس های بیگانه و فرهنگ استحاله شده غربی گام برداشته و آخرین آن ها نیز نخواهد بود. نکته حائز اهمیت آن که می بایست مراجع عظام همواره تلاش نمایند مانع از ورود چنین عناصری به بیوت خویش گردند، چرا که می توانند در بودن و حتی پس از درگذشت شان با سواستفاده از نام مبارک آن ها در راستای مقاصد خویش و دشمنان اسلام گام بردارند. به واقع اگرچه آیت الله خویی در برخی موارد دارای اختلاف سلیقه با امام راحل بود، اما بی گمان ایشان یکی از اساتید برجسته حوزه در طول قرن های اخیر بوده که خدمات شایانی را به جوامع مسلمان ارائه داده و بدون تردید آرا و اندیشه هایش با آن چه امروز عناصری مانند مریم فقیه ایمانی با بهره گیری از نام شان بیان می کنند در تعارض کامل است.



لینک را کپی کنید دانلود فیلم


94/6/16 - 08:10 - 2015-9-7 08:10:52





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن