واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
رئیس کمیسیون عمران شورای شهر تهران: خدا نکند شهردار شوم! احمد دنیامالی رئیس کمیسیون عمران شورای شهر تهران مهربان است و خوشرو. او یکی از کمتذکرترین اعضای شورای شهر است، زیرا اعتقاد دارد باید مشکلات شهر را عملی حل کرد و با حرف زدن کاری از پیش نمیرود. شایعه کاندید شدن برای ریاست شورا از سال دوم همراه وی است که او هر بار از آن سر باز میزند.
خودتان را تعریف کنید. در کار بسیار جدی و بداخلاق اما... اما چه؟ سعی می کنم احترام همه را هم داشته باشم. دنیامالی یعنی چه؟ به زبان ترکی یعنی همه دنیا را داشتن. بچه بودید دوست داشتید چه کاره شوید؟ مهندس ساختمان. اهل ورزش هم بودید؟ بسیار. چه ورزشی؟ شنا، فوتبال و قایقرانی. قایقرانی و مدیریت شهری چه شباهت هایی
با هم دارند؟ شباهت ندارد، تفاوت دارد. تفاوت شان چیست؟ در ورزش شما با جوانان طرف هستید، در این حوزه، کار با عواطف و احساسات است؛ اما فضای مدیریت شهری کالبدی و زیربنایی است. از ورزش به سمت مدیریت رسمی رسیدید یا بالعکس؟ هیچ کدام. پس از کجا به کجا رسیدید؟ ما هرچه بلدیم از حضور هفت، هشت ساله در جنگ است. در قایقرانی می شود مدال المپیک گرفت؟ بله. چطوری؟ با یک برنامه ریزی جامع. چه موانعی هست؟ ما کشور کم آبی هستیم. دریا که داریم. دریا مناسب کار قایقرانی نیست، برای قایقرانی هم نیاز به آب های آرام و شیرین است. بالاخره اصلاح طلب هستید یا اصولگرا؟ اصلاح طلبی که در دلش اصولگرایی نباشد و اصولگرایی که میل به اصلاح نداشته باشد، ناقص است. گفتند از فهرست اصلاح طلب ها وارد شورا شده اما به قالیباف رای داده؟ نه من در فهرست قالیباف هم بودم. چون در فهرستش بودید به او رای دادید؟ نه، در انتخاب شهردار گرایش سیاسی برایم مهم نبود. چه چیزی مهم بود؟ توانایی فرد برای من اصل اساسی بود. بزرگراه را دوست دارید یا کوچه باریک؟ کوچه باریک. آدم احساس صمیمیت و درونگرایی می کند. تهران شهر خوبی برای زندگی است؟ بسیار. از چه لحاظ؟ از بسیاری از کلانشهرهای دنیا زیباتر است. این را به عنوان یک شهروند می گویید دیگر؟ بله، به عنوان یک عضو شورای شهر که هنوز تکالیف انباشته شده بسیار داریم. ماده 100؟ قانون. پاساژ علاءالدین؟ متخلف. مرتضی گرد؟ آسیب های اجتماعی. تراکم؟ خیلی بد. پول؟ بد نیست. چقدر حقوق می گیرید؟ پنج میلیون. کار اقتصادی هم می کنید؟ نه بلد نیستم. محمد جواد ظریف؟ سردار دیپلماسی ایران. مدیریت شهری؟ ناقص. الهه راستگو؟ خواهر خوبم. سیروس قایقران؟ همیشه جاوید. بهترین محله تهران؟ هرکدام از محله ها به دلیل یک ویژگی شاخص هستند، اما خیابان ایران را دوست دارم. بدترین محله تهران؟ اجازه بدهید به دلیل این که عضو شورای شهر هستم، نگویم. درآینه چه می بینید؟ مشتی مو و صورتم! با خودتان چه می گویید؟ من اهل حرف زدن جلوی آینده با خودم نیستم. اسمتان را سرچ می کنید؟ نه مگر خودم را گم کرده ام؟ برای این که بدانید در مورد خودتان چه نوشته یا چه گفته اند؟ مهم نیست دیگران چه می گویند. مهم آن است که انسان خودش باشد. سالی چند بار مصاحبه می کنید؟ زیاد اهل مصاحبه نیستم، اما اهالی رسانه از دوستانم هستند. مصاحبه های خودتان را در روزنامه می خوانید؟ نه، مگر این که برداشت اشتباهی از حرف هایم شده باشد. اگر شهردار بودید. خدا نکند، کار سختی است. اگر رئیس جمهور بودید؟ با مرور کارنامه برخی روسای جمهور، می بینم بهتر از برخی شان می توانم کشور را اداره کنم. اگر دستفروش بودید؟ جایی را انتخاب می کردم که بیشترین مشتری را داشته باشد. آخرین باری که گل خریدید؟ برای تولد خانمم بود. فال چطور؟ فکر کنم سر یکی از چهارراه ها، سه سال قبل. دوست داشتید هنرپیشه بودید؟ سخت است؛ توانایی هایی می خواهد که در وجود من نیست. مهم ترین چالش این روزهای شورای شهر؟ انتخاب رئیس شورا. مسجد جامعی بهتر ریاست می کرد یا چمران؟ احمد مسجدجامعی خیلی خوب بود. چمران هم شورا را در این مدت خوب اداره کرده است. بالاخره تضارب آرا از برکات شوراست. اگر صبح ببینید جلوی خانه تان یک چاله عمیق درست شده است؟ من چون مدیر اجرایی بودم، با چال و چوله زیاد سرکار دارم. کارتن خواب ها؟ (آه می کشد) آدم دلش می گیرد. چرا؟ ما باید به جامعه خود و آدم هایی که در آن زندگی می کنند، حساس باشیم. آخرین بار که آه کشیدید؟ همین حالا. قرار بود مصاحبه کوتاه و پینگ پنگی باشد! خیلی نمانده، بزرگ ترین کمبود تهران؟ حوزه حمل و نقل عمومی. اگر حالا خودتان را روی یک نیمکت روبه روی ساحل تصور کنید، توی ذهنتان چیست؟ لایتناهی. آبی عمیق. از کار کردن خسته نمی شوید؟ خستگی فیزیکی چرا، اما روحی و روانی نه. پاییز؟ زردی و ریزش برگ ها، فصل زیبایی است. اوج عصبانیت شما؟ صلوات می فرستم. کی عصبانی می شوید؟ زمانی که دیگران نسبت به تعهدی که دادند، درست عمل نمی کنند. آخرین بار برای چه کسی دعا کردید؟ برای محمدرضا قادری قهرمان دوچرخه سواری و دخترم که دچار سرطان است. آخرین باری که به کسی گفتید دوستت دارم؟ دختر بزرگم که سرطان دارد. مگر دخترتان حالشان خوب نشده بود؟ پس از درمان اولیه، پزشکان گفتند اگر پنج تا هفت سال بیماری بازنگردد، به طور قطعی بیماری بهبود یافته، اما دقیقاً بیماری دخترم در سال پنجم برگشت. آخرین باری که گریه کردید؟ هفته پیش صحن امام رضا(ع). آخرین باری که کسی را کتک زدید؟ تا حالا این کار را نکرده ام. پس کتک خور بودید؟ بیشتر بازی کودکانه بود. آخرین بار که از کسی کتک خوردید؟ آخرینش را یادم نیست، اما یکی از جالب هایش قبل از انقلاب، بازی ملوان و استقلال بود که یکی از تماشاگران به داور چیزی گفت و من اعتراض کردم؛ یک کتک حسابی از آن تماشاگر خوردم. واکنش اهل خانه چه بود؟ پدرم همیشه توصیه می کرد که دعوا نکن و اگر دعوا کردی و کتک خوردی، من هم تو را خواهم زد؛ به خاطر همین از دعوا پرهیز می کردم. در گذشته کاری کرده اید که اگر برگردید انجام نمی دهید؟ بله طبعا، اما واقعاً خاطرم نیست. شاید اگر برگردم به آن دوران، قدر جوانی و نوجوانی ام را بیشتر بدانم. اگر همین امشب بگویند تا شب زنده ای؛ مهم ترین کاری که می کنی؟ سعی می کنم با دعا و خلوت با خدا و حلالیت طلبیدن وقت را بگذرانم. یک نفر که دوست داری از آن حلالیت بطلبی؟ مدیون کسی نیستم. آخرش چه می شود؟ امیدوارم عاقبت به خیری شود. اهل سفر هستید؟ بله بسیار. کجا دوست دارید بروید؟ بیشتر دوست دارم کشورهایی که پیشینه فرهنگی دارند، بروم؛ نپال و کشورهای آفریقایی مانند کنیا و کشورهایی که تمدن دیدنی دارند. من سه هفته قبل از زلزله نپال آنجا بودم. به نظرم کشور بسیار زیبایی بود. معلوم است سفر خارجی زیاد می روید به دلیل مسئولیت هایی که دارم، هر سال شش تا هفت بار سفرهای خارجی می روم. در داخل ایران چطور؟ همه جای ایران را دوست دارم. دریا، کویر، جنگل، کوه، جنوب، شمال، غرب و شرق، همه جای ایران
زیباست. آخرین سفرتان؟ به مقصد کاشان بود و کویر. زمانی که رسیدیم، باران شدیدی آمد که بسیار دلچسب و خاطره انگیز شد. معمولا در کویر باران نمی آید و ما این شانس را داشتیم که باران زیبای کویری را ببینیم. چه سوالی دوست داشتید از شما بپرسم که نپرسیدم؟ روحیه پرسشگری رسانه ها را دوست دارم و باید در جامعه فراگیرتر شود. نورا حسینی - چمدان
 
شنبه 14 شهریور 1394 ساعت 09:57
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]