واضح آرشیو وب فارسی:الف: بنربازیهای بیفایده؛ چرا و به چه علت؟!
مرتضی رضائیان، 14 شهریور 94
تاریخ انتشار : شنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۷:۵۹
چند سالی است که به موازات تشدید تحریمهای ظالمانه بر ضد ملت ایران، موضوع «اقتصاد مقاومتی» نیز در زمره پربسامدترین تعابیر در فضای عمومی قرار گفته است. اقتصاد مقاومتی ابعاد و لایههای گوناگونی دارد و بیگمان، دقت در برداشت و هزینهکرد از بیتالمال، در زمره بدیهیترین اصول اقتصاد مقاومتی به شمار میرود؛ امری که متاسفانه مورد کملطفی بسیاری از نهادها و مسئولان قرار دارد.از باب مشت نمونه خروار، کافی است در سفر اخیر رئیسجمهور محترم به استان همدان و هزینه استقبال از ایشان تأمل شود؛ هزینههایی که جلوههایی از آن در انبوه بنرهای «سفارشی» نمایان بود؛ همان بنرهایی که استانداری همدان «با صدور بخشنامهای به کلیه مدیران دستگاههای اجرایی استان همدان» دستور داده بود در آنها «هرگز نام سازمانها و نهادهای نصبکننده ذکر نشود بلکه این بنرها تحت عنوان «ستاد مردمی استقبال از کاروان تدبیر و امید» نصب شود»! بنربازیها گاه چنان تأسفآور میشود که حتی برای بازدید معمولی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از طرحی در بیابان هم بساط نصب بنر خوشآمدگویی گسترده میشود؛ بنرهایی که هزینه تهیه و نصب آنها هرچند اندک، از بیتالمالی پرداخت میشود که محرومان جامعه نیز در آن سهم دارند و نفس اینگونه هزینهکردها نهتنها هیچ نفعی برای مردم ندارد، بلکه ناخواسته پیامدهای منفی قابل توجهی را به دنبال خواهد داشت.شاید برخی خرده بگیرند که در این وانفسای سوءاستفادههای کلان، چه جای اینگونه خردهگیریهاست؛ غافل از این که به مصداق «الناس علی دین ملوکهم» متصدیان برجسته در جمهوری اسلامی باید خود پیشتاز رعایت «احتیاط» در مصرف بیتالمال باشند تا بتوانند زیردستان اداری و سپس تودههای جامعه را هم به این مهم فراخوانند.فراموش نکنیم کسانی در این بیتالمال سهم دارند که گاه از تأمین «ابتداییترین» نیازهای خود نیز ناتوان هستند و بیگمان هرگونه هزینهکرد غیرضروری-هرچند اندک- از بیتالمال، به نوعی تضییع حقوق این عده به شمار میآيد. در این سخن مهندس فتاح – رئیس کمیته امداد- تأمل کنید:«پس از انتصابم در کمیته امداد به چهار منطقه بشاگرد، خوزستان، قم و جنوب تهران رفتم که متاسفانه شاهد محرومیتهای بسیار زیادی در برخی خانوادههایی که حتی تحت پوشش کمیته امداد هستند بودم... در قم پس از سرکشی به چند خانواده تحت پوشش در این شهر به خانهای رسیدیم که داخل یخچال آن چیزی وجود نداشت و ما از خجالت آب شدیم. این در حالی است که این خانواده تحت پوشش کمیته امداد هم بود و این نهاد خدمات زیادی ارائه کرده؛ اما نیازمندیهای فقرای ما بسیار زیاد است.»آقایان محترم! اگر بر اینگونه هزینهکردها اصرار دارید وآنها را ناچیز میدانید، لطفاً از جیب خود هزینه کنید و از بیتالمال مایه نگذارید. فراموش نکنید که ما پیرو امام معصومی هستیم که به کارگزاران خود میفرمود: «قلمهای خود را نازک کنید و سطرها را نزدیک به هم گیرید و زیادتی کلمات را حذف کنید و مقاصد و منظورها را در نظر بگیرید! بر حذر میدارم شما را از پُرحرفی و پُرنویسی؛ زیرا، اموال مسلمانان نمیتواند این گونه خسارتها را تحمل کند.»(بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۴۹)توصیهای که امام امت نیز با تاسی به آن، به دولتمردان فرمودند: «کسانى که در حکومت هستند و در دستگاههاى دولتى هستند، سیره آن بزرگوار را در نظر بگیرند و ببینند که باید چه بکنند. البته قدرت اینکه آنطور کسى عمل بکند، ماها نداریم، کسى ندارد. به طورى که نقل کردند در یکى از چیزهایى که به بعض از عمال خودشان نوشتند، نوشتهاند که: «سر قلمها را نازک بگیرید، سطرها را نزدیک هم بنویسید، از چیزهایى که فایده ندارد، احتراز کنید». این یک دستورى هست براى همه؛ یعنى، دستورى هست براى کسانى که در بیتالمال دست دارند. این طور حضرت امیر- سلاماللَّهعلیه- در وقت حکومتش دستور مىدهد براى صرفهجویى. او مضایقه مىکند که در یک صفحه که مىشود ده سطر نوشت، پنج سطر نوشته بشود؛ یک قلم که مىتواند آن مرکّبى که در آن وقت بوده است صرف کند، سرش ریزه باشد تا کم صرف بشود، حرفهاى غیراصولى نوشته نشود که صرفه واقع بشود. باز از ایشان نقل شده است که حساب بیتالمال را مىکشیدند، چراغى روشن بود، شمعى روشن بود و کسى آمد با ایشان حرف دیگرى مىخواست بزند، شمع را خاموش کردند، فرمودند که این مال بیتالمال است، تو مىخواهى حرف دیگر بزنى.» کارگزاران حکومت اسلامی! لطفاً «بیت المال مسلمین را بزرگ بشمارید... بیتالمال مسلمین صرف آن چیزى بشود که براى مسلمین است... به اندازه ضرورت مشاور بگیرند، به اندازه ضرورت خدمتگزار بگیرند، نه به اندازه دلخواه؛ و این معنا را باید همه ما بدانیم که دلخواههاى ما آخر ندارد.» (صحیفه امام، ج۱۹، ص ۳۷۵- ۳۷۳) آقایان محترم! به جای توجیه هزینهکردهای بیفایده از بیتالمال، این پاسخ رهبری به توجیهتراشیهای یک وزیر تجملاتی را نصبالعین خود قرار دهید: «یكی از وزرا انواع و اقسام سنگهای گرانقیمت كشور را در نمای وزارتخانهاش به كار برده بود. من او را خواستم و به او گفتم: شما چرا این كار را كردی؟ او گفت: مسافران خارجی وقتی به وزارتخانه میآیند و سنگها جلو چشمشان قرار میگیرد، باعث جذب مشتری میشود! گفتم: شما را به خدا آیا این منطق قابل قبول است؟! این همه خرج كنیم برای اینكه مشتری پیدا كنیم؟! شما میتوانید در سالن اصلی وزارتخانه انواع و اقسام سنگهایتان را به شكل خیلی بدیع و زیبا به نمایش بگذارید، هر مهمانی كه آمد، به عنوان ادای احترام، او را به آنجا ببرید تا سنگها را تماشا كند، هم تماشا و هم جذب مشتری است. این كارها بهانهای است برای تجملسازی و اصلاً مناسب نیست»و بدانید تکیهزدن شما بر کرسیهای ریاست و مدیریت، حاصل فداکاریهای شهدایی است که مرور احتیاطهایشان در رعایت بیتالمال، برای شرمندگی و تنبّه کافی است؛ شهدایی که با تقدیم جان خود، راه را برای عبور رزمندگان از میدان مین میگشودند و شگفت آنکه قبل از قطعهقطعهشدن، متعلقاتشان از بیتالمال را جدا میکردند تا بدینگونه پاسدار آن باشند: «گفتم چرا از محل مینگذاریشده برگشتی؟ گفت: آخه پوتینم نو (تازه) بود خواستم اون رو در بیارم و با جوراب برم تا بیتالمال حیف و میل نشه. اون پوتین بمونه یکی دیگه ازش استفاده کنه» و با پای برهنه به روی مینها رفت و به شهادت رسید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]