تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 22 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خدايا روزى كن مرا محبّت خودت و محبّت دوستدارانت را و محبّت آنچه مرا به تو نزديك مى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806312408




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دلنوشته مهتاب کرامتی برای آیلان


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری پانا: دلنوشته مهتاب کرامتی برای آیلان خبرگزاری پانا: مهتاب کرامتی در یادداشتی درباره کشته شدن پسر سه ساله در سواحل ترکیه گفت: باید روی ساحل دراز می‌کشید و به صدای موج‌ روی شن‌ها گوش می‌داد. باید دنبال گوش‌ماهی‌ها می‌گشت...
۱۳۹۴ شنبه ۱۴ شهريور ساعت 10:24

خبرگزاری پانا+

به گزارش سرویس فرهنگی پانا؛ مهتاب کرامتی در یادداشتی آورده است؛ باید روی ساحل دراز می‌كشید و به صدای موج‌ روی شن‌ها گوش می‌داد. باید دنبال گوش‌ماهی‌ها می‌گشت و بزرگ‌ترین آنها را در دست‌های كوچكش می‌گرفت و لبخندزنان صدای دریا را می‌شنید. حتی می‌توانست خانه شنی بسازد یا با پاهای برهنه كوچك سرشار از خوشی، به سمت آب بدود و ذوق كند. باید بازی می‌كرد؛ شبیه همه بچه‌های خوشبختی كه جهان میدان بازی آنهاست. همه بچه‌هایی كه شب‌ها با صدای آرام لالایی مادر و قصه‌های افسانه و پری می‌خوابند و صبح، با جهانی در صلح در آغوش، برای یك روز تازه چشم باز می‌كنند.

شبیه بچه‌هایی كه نمی‌دانند جنگ چیست یا صدای ترس را نشنیده‌اند. باید شبیه یك كودك خوشبخت بود؛ سرشار از كودكی، صلح، آرامش، خوشبختی و زندگی. باید تعریف زندگی می‌شد؛ نشانه زنده بودن. مرگ خیلی بزرگ‌تر از آغوش كوچك خوابیده در ساحل است.

مرگ خیلی بزرگ‌تر از دست‌های كوچك بی‌پناه نشسته در ساحل است. مرگ خیلی بزرگ‌تر از كودكی است كه همه كودكی‌اش، همه زندگی‌اش را در پناه یك ساحل جا داده و پشت دریاها تنها تصویر جنگ و هراس و درد دارد. دست‌های كوچكش نباید اینقدر بی‌پناه روی شن‌های خیس می‌نشست و دریا آغوشش را برای هراس و مرگ او باز می‌كرد.

اما انگار تنها مرگ، هدیه دست‌های كودكانه‌ای است كه زندگی طلب می‌كرد. تنها مرگ عروسك میدان بازی معصومانه او در جهان پر از خشونت و درد است. انگار تنها مرگ است كه می‌داند ترس چیست و هرشب با قصه تازه‌ای از هراس خوابیدن یعنی چه. تنها مرگ است كه آنقدر دقیق و دوستانه، می‌داند زندگی در جهانی كه آدم‌هایش چشم‌ها را به روی هراس و تنهایی كودك وحشت‌زده از ویرانی و جنگ بسته‌اند، یعنی چه.

این مرگ عزیز، این مرگ آرام نشسته در جهان كودكی‌اش، شبیه یك خواب طولانی پر از رویای ماهی‌ها و صدف‌ها، خودش را در آغوش كودك او جا كرده تا جهان، نه از ترس او كه از فراموشی خودش در اندوه و غم برود. جهانی كه برای صلح، برای زندگی می‌خواستیم و حالا، تنها پناهش ساحل دریایی است كه پری‌وار كودك هراسیده‌اش را در آغوش می‌گیرد و تمام. مرگ دوست خوبی است برایش؛ نه آنقدر بی‌وفا كه هراس‌های او را نبیند و نه آنقدر فراموشكار كه چشم روی تمام سیاهی‌ها ببندد.

مرگ دوست خوبی است، آنقدر كه می‌داند در جهانی خالی از صلح، در جهانی با فراموش‌كاری و بی‌تفاوتی آدم بزرگ‌ها، در جهانی كه باید مدام و مدام از مرزهایش به سوی ساحلی امن فرار كرد، تنها دوست بی‌ریای كودكی است كه هرروز صبح چشم‌هایش را با ترس باز می‌كرد و هرشب با نوای لالایی ترسیده مادر می‌خوابید. مرگ دوست خوبی است، ببنید چقدر آرام سر بر ساحل آرامشش گذاشته و دیگر نه می‌ترسد و نه فرار می‌كند. خواب است، بگذاریم آرام بخوابد و آرام آرام زیرلب زمزمه كنیم: «ما نگاه، ما هیچ».













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری پانا]
[مشاهده در: www.pana.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن