واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بوي تند خشكسالي مشام را ميآزارد
نویسنده : محمدرضا هاديلو
شايد اگر به چند دهه قبل برگرديم و از خشكسالي در برخي استانها صحبت كنيم، كسي باورش نشود اين حرفها روزي به واقعيت خواهد پيوست. در دهه 40 و 50 و حتي 60 خندهدار بود اگر ميگفتيم روزي از راه خواهد رسيد كه بخشهايي از آذربايجان غربي، آذربايجان شرقي، اردبيل، كردستان، كرمانشاه، ايلام، زنجان و گلستان درگير خشكساليهاي شديد خواهند شد. استانهايي كه براي رسيدن به آب، فقط كافي بود چند متري زمين را ميكندي، حالا نه تنها آب كافي براي شرب و استفاده در زمينهاي زراعي شان ندارند، بلكه بار سنگين خشكسالي را هم بر دوش ميكشند.
همين ديروز بود كه رئيس مركز خشكسالي و مديريت بحران سازمان هواشناسي، از بروز خشكسالي شديد در ۱۰ استان طي هفت سال گذشته و ۱۷ استان طي سه ماه گذشته خبر داد.
بر اساس شاخص كوتاهمدت SPEI كه به نوعي هم ميزان بارش و هم ميزان تبخير و تعرق را در نظر ميگيرد، در دوره سه ماهه گذشته تا پايان مرداد ۹۴ عمده مناطق كشور با خشكسالي مواجه بوده است. در همين راستا و در مدت ياد شده بخشهايي از آذربايجان غربي، آذربايجان شرقي، اردبيل، كردستان، كرمانشاه، ايلام، زنجان، قزوين، گلستان، خراسان شمالي، خراسانرضوي، خراسانجنوبي، سيستانوبلوچستان، كرمان، هرمزگان، فارس و سمنان با خشكسالي شديد دست و پنجه نرم كردهاند.
البته بازي كمآبي فقط به استانهاي فوق ختم نميشود بلكه در كنار آنها استانهاي همدان، مركزي، البرز، تهران، گيلان، مازندران، اصفهان، چهارمحالوبختياري، كهگيلويهوبويراحمد، بوشهر و خوزستان خشكسالي خفيف تا متوسط را پشتسر گذاشتهاند. بر اساس اين شاخص، ساير مناطق كشور كه البته بخش بسيار كوچكي را تشكيل ميدهند، در اين مدت در شرايط نرمال بودهاند. اگر به اوايل دهه 80 بازگرديم مشخص ميشود كه از آن سال به بعد بوي كمآبي مشام بسياري از استانها را ميآزارد.
اما از سال 85 به بعد بسياري از استانها دچار خشكسالي شديد شدند كه شامل بخشهايي از استانهاي سمنان، تهران، مركزي، مازندران، خراسانرضوي، خراسانجنوبي، فارس، بوشهر، خوزستان و كرمانشاه ميشود. اگر بخشي از كمآبي و خشكساليها را به وضعيت جوي و كاهش بارشها ربط بدهيم بايد بخش ديگر را نيز ناشي از سوء مديريتها و ناديده گرفتن اصولي دانست كه اتفاقات امروز را رقم زدهاند. به جرئت ميتوان گفت درياچه اروميه در نتيجه ناديده گرفتن اصول توسعه پايدار خشك شده است. چندي قبل آقاي كردواني گفته بود كه درياچه اروميه ديگر خشك شده و بايد آن را رها كرد؛ اين حرف زماني درست بود كه درياچه را طبيعت خشك ميكرد، اما آنچه مسلم است، اين درياچه را انسانها به سمت بيآبي سوق دادهاند. تأسفبار اينكه اگر يك درياچه اروميه در روي زمين خشك شده، صدها درياچه همانند آن در زيرزمين از بين رفتهاند.
در تمام دنيا سقف بهرهبرداري از آبهاي تجديدپذير نهايتاً 40 درصد است اما ايران جزو معدود كشورهايي به شمار ميآيد كه بيش از اين مقدار از آبهاي تجديدپذير استفاده ميكند. در حوزه درياچه اروميه 70 درصد و در كشور 86 درصد آبهاي تجديدپذير استفاده ميشود. خشكساليها تبعات زيادي به همراه دارند كه در تشريح آنها كافي است فقط به يكي از عوارض خشك شدن درياچه اروميه بپردازيم، آنهم اينكه در هشت سال جنگ تحميلي، حدود 1/1 ميليون نفر در كشور جابهجا شدند كه در همان زمان شاهد وقوع برخي ناهنجاريهاي اجتماعي و اخلاقي در بين اين مردم بوديم اما با خشك شدن درياچه اروميه دست كم 4 ميليون نفر مجبور به مهاجرت خواهند شد. حالا ببينيم عمق فاجعه را در ابعادي كليتر.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۲۰:۵۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]