واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
ستایش کوچولو قربانی خشم پدر شد مرد جوان در اقدامی جنونآمیز پس از قتل دختر پنج سالهاش، همسرش را با چاقو زخمی کرد و گریخت. پلیس 24 ساعت پس از این جنایت متهم را دستگیر کرد.
به گزارش جام جم، ساعت 9 و 14 دقیقه چهارشنبه گذشته مردی با مرکز فوریت های پلیسی 110 شهرستان بابل تماس گرفت و از درگیری خانوادگی در یکی از روستاهای جنگلی حومه بخش بندپی شرقی این شهر خبر داد. ماموران انتظامی سجادرود با اعزام به محل حادثه مشاهده کردند مردم روستا مقابل خانه ای تجمع کرده اند. ماموران به تحقیق از اهالی پرداختند که آنها گفتند صدای کمک خواهی زن همسایه و دختر پنج ساله اش ستایش را شنیده اند و بعد از آن به یکباره صدای آن دو خاموش شد و دقایقی بعد نیز پدر خانواده در حالی که سر و صورت و لباس هایش خون آلود بود، سراسیمه از خانه خارج شده
و فرار کرد. گمان می کنیم بلایی بر سر این مادر و دختر آمده باشد. ماموران وارد خانه روستایی شده و مشاهده کردند پیکر بی جان ستایش پنج ساله غرق در خون در اتاق افتاده اما مادر خانواده هنوز نفس می کشید که با آمبولانس اورژانس به بیمارستان منتقل شد. همزمان با تشکیل پرونده قضایی، مشخصات پدر خانواده به عنوان قاتل فراری در اختیار گشت های انتظامی قرار گرفت تا وی دستگیر شود. این در حالی بود که گزارشی از مسئولان بیمارستان در اختیار کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی قرار گرفت که نشان می داد زن جوان در جدال با مرگ زنده مانده است. جنایت شوهر از زبان زنش کارآگاهان جنایی با اطلاع از زنده ماندن زن جوان به نام فاطمه 27 ساله برای ادامه تحقیقات از وی در بیمارستان حاضر شدند. وی در اظهاراتش گفت: من و همسرم از مدتی پیش دچار اختلاف هایی شده بودیم و شوهرم حاضر نبود به این اختلاف ها و بدرفتاری هایش پایان دهد و دامنه این درگیری و اختلاف هر لحظه بیشتر می شد تا این که او روز حادثه دخترم را کشت و مرا زخمی کرد. شوهرم با کشتن فرزند بی گناهم جان مرا هم گرفت. با مرگ دختر کوچولویم امیدی برای ادامه زندگی ام نمانده است. باورم نمی شود شوهرم که این قدر به دخترمان علاقه داشت، عشق پدرانه را زیر پایش گذاشت و جان ستایش را گرفت. در این مرحله با ثبت اظهارات تنها شاهد جنایت، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد و مخفیگاه های احتمالی قاتل فراری به طور نامحسوس زیر نظر گرفته شد تا این که یک روز بعد از این جنایت، مخفیگاه متهم به قتل به نام ولی 35 ساله، در حومه روستا شناسایی و پیش از آن که فرصتی برای فرار پیدا کند، دستگیر شد. متهم به قتل با انتقال به پلیس آگاهی شهرستان بابل بازجویی شد و اظهارات ضد و نقیضی را بیان کرد و مدعی شد نمی داند چه کسی دخترش را کشته و همسرش را زخمی کرده است. روز حادثه نیز در خانه حضور نداشته است. در این مرحله از تحقیقات، متهم به قتل زمانی که متوجه شد چند نفر از همسایه ها او را با لباس خون آلود هنگام خارج شدن از خانه اش دیده اند، بناچار سکوت خود را شکست و به قتل دختر پنج ساله اش و زخمی کردن همسر جوانش اعتراف کرد. اعتراف پدر خشمگین به قتل دخترش متهم به قتل در اظهاراتش گفت: من و همسرم از مدتی پیش اختلاف و درگیری پیدا کردیم و همین موضوعات دست به دست هم داده بود تا دامنه اختلاف هایمان بیشتر شود. دیگر حاضر به ادامه این زندگی نبودم تا این که چند روز پیش از حادثه با همسرم دعوایمان شد و حتی او را کتک زدم. همسرم دیگر حاضر به ادامه این زندگی نبود و مدام می گفت برای وجود ستایش است که تاکنون طلاق نگرفته و با من زندگی می کند. روز حادثه بار دیگر من و همسرم با هم دعوا کردیم. آن قدر عصبانی شده بودم که نمی فهمیدم چه کاری انجام می دهم. متهم به قتل اضافه کرد: در حال درگیری با یکدیگر بودیم که ستایش با شنیدن صدای دعوایمان و فریادهای کمک خواهی مادرش از خواب بیدار شد. او با خروج از اتاق گریه می کرد و مادرش را صدا می زد. همسرم به سمت دخترمان رفت تا او را که بشدت ترسیده بود، آرام کند که دستان همسرم را گرفتم و او را به کناری پرت کردم. همان موقع در حالی که خشم سرتاپای وجودم را گرفته بود به سمت دخترم رفتم. او را محکم به دیوار کوبیدم که سرش زخمی شد. در همان حال دخترم را محکم به زمین کوبیدم که دیگر صدای گریه هایش قطع شد. بعد با برداشتن چاقو همسرم را زخمی کرده و متواری شدم. عذاب وجدان یک لحظه رهایم نمی کند، از کشتن دخترم پشیمان هستم. زودتر مرا مجازات کنید، دیگر نمی خواهم زنده بمانم. فرمانده انتظامی شهرستان بابل در این باره گفت: با اعتراف متهم به قتل و انتقال وی به محل جنایت، او صحنه حادثه را در حالی بازسازی کرد که بشدت از مرگ دختر پنج ساله اش شوکه بود. سرهنگ محسن جعفری با هشدار به خانواده ها، اختلاف های خانوادگی را زنگ خطری مهم دانست و خاطرنشان کرد: متاسفانه شاهد آن هستیم زوج ها زمانی که اختلاف هایی میانشان رخ می دهد، به جای این که به حل و فصل آن بپردازند، دست به اقدام هایی می زنند که عواقب شومی را برای خود و خانواده هایشان در پی خواهد داشت. بنابراین از خانواده ها می خواهیم به جای این که تصمیم های لحظه ای و آنی بگیرند که سرانجام ناخوشایندی در پی خواهد داشت، از بزرگان خانواده یا کارشناسان کمک بگیرند.
 
شنبه 7 شهریور 1394 ساعت 08:39
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]