واضح آرشیو وب فارسی:فارس: مودب در جمع بانوان شعر «آفتابگردانها»:
شعر هویت ما را حفظ خواهد کرد/ شاعران نباید شعر گفتن را از روی دست شاعران بیاموزند
مدیر عامل موسسه شهرستان ادب با بیان اینکه مهمترین خطی که همه هویت ما را حفظ خواهد کرد، شعر است، افزود: در حقیقت اگر سینمای ما شیطانی شود به اندازه شیطانی شدن حوزه شعر مهم نیست؛ چرا که شیطانی شدن شعر بسیار خطرناک خواهد بود.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، علی محمد مودب در دومین روز از چهارمین اردوی آموزشی شعر آفتابگردانها ویژه بانوان که در مجتمع آدینه در حال برگزاری است، با بیان اینکه همه شاعران آمدهاند تا از یکدیگر متمایز باشند، گفت: شاعران باید هم از کودکی خود خارج شوند و هم به نوعی در دوران کودکیشان بمانند؛ چرا که کودکان خلاقیتهای رهایی دارند و این مسئله در شعر بسیار مورد نیاز است. *شعر گفتن از روی دست شاعران در بهترین حالت ما را حافظ دوم میکند وی با بیان اینکه شاعران نباید هنر شعر گفتن را تنها از روی اشعار و کتابهای دیگر شاعران بیاموزند، افزود: چرا که هیچ کدام از شاعران تنها از روی کتاب شاعر نشدهاند، البته این موضوع بدان معنا نیست که خواندن آثار حافظ، سعدی، نظامی و ... خوب نیست، ولی اگر تنها به صرف این آثار بخواهیم شاعر شویم، در حقیقت به یک شاعر تکراری تبدیل شدهایم که در بهترین حالت حافظ دوم است. مدیر عامل موسسه شهرستان ادب با اشاره به مبحث گونههای شعری افزود: یکی از مولفههایی که باعث نوآوری در شعر میشود، توجه شاعر به همین بحث گونههای شعری است و شاعران حتما باید گونههای مختلفی شعری را بشناسند بعضیها در تمام عمر شاعری در یک اتاق از هزاران اتاق شعر میمانند و حتی به اتاقهای مجاور سر نمیزنند. *غمهای واقعی در شعرها مطرح نمیشود مودب با بیان اینکه غم واقعی، غمهایی نیست که بسیاری از شاعران در شعرهایشان مطرح میکنند، اظهار داشت: چند روز پیش زمانی که از مترو خارج میشدم، متوجه زنی تقریبا 50 ساله شدم که دختر معلولی داشت و میخواست او را از پله های مترو بالا ببرد؛ ولی ظاهرا چون زن از پله برقی وحشت داشت، مجبور شد کودکش را بغل گرفته و نفس نفس زنان پلههای سنگی را بالا برود؛ ,من جلو رفتم و در بالا بردن کودکش به او کمک کردم از این نوع غمها در زندگی ما کم نیست، چرا ما باید از غمهای انتزاعی حرف بزنیم. وی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: چرا ما حضرت یوسف را تنها با زلیخا میشناسیم، مگر داستان زندگی زلیخا را برایمان تعریف کردهاند؟ داستان حضرت یوسف فرازهای درخشانی دارد چرا به آنها توجه نمیکنیم؟ چرا مثلا هیچگاه ما به یوسف به همان چشم یوسف چاه و بردارانش نگاه نمیکنیم؟ در پاسخ به این سوالات باید گفت که چون بزرگان شعری ما یعنی نظامی و جامی یوسف را برایمان یوسف و زلیخا ترسیم کردهاند و چون نمیتوانیم در عرصه شعر به فردی مانند نظامی دوم تبدیل شویم و همیشه در صفی که این شاعر ایجاد کرده، قرار میگیریم؛ نمیتوانیم بسیاری از مسائل را از نگاه خودم بنگریم و روایت کنیم، رسالت شاعر حتی بر هم زدن این صفها نیست بلکه بوجود آوردن صف های جدید است. *شعر هویت ما را حفظ خواهد کرد مدیر عامل موسسه شهرستان ادب با بیان اینکه مهمترین خطی که همه هویت ما را حفظ خواهد کرد، شعر است، افزود: در حقیقت اگر سینمای ما شیطانی شود به اندازه شیطانی شدن حوزه شعر مهم نیست؛ چرا که شیطانی شدن شعر بسیار خطرناک خواهد بود. وی با اشاره به مضامین شعری ادامه داد: بسیاری از مضامین شعری تکراری است در حالی که اگر به اتفاقات ساده و احساسیای که در اطرافمان و در روستاها اتفاق میافتد، نگاه کرده و درباره آنها شعر بسازیم، موضوعات جدیدتری خواهیم داشت. مودب گفت: در روستای ما زمینی بود که بچهها در آن فوتبال بازی میکردند یک وقت یکی از بچههای روستا را بازی نداده بودند این بچه شبانه کار عجیبی کرده بود. فردا صبح وقتی بچهها برای بازی آمدند با منظره جالبی مواجه شدند، دیدند کل زمین از خرده شیشه پر شده، این بچه رفت بود تعداد زیادی بطری شیشه ای را آورده بود و در زمین شکسته بود. بسیاری از اتفاقات هستند که اگر برای آنها فیلم ساخته شود و به خوبی پرداخت شوند، حتما اسکار خواهند گرفت. انتهای پیام/و
94/06/06 - 15:35
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]