واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
همسرتان افسرده است؟ نويسنده:دکتر محمد مجد* گاهي در زندگي مشترک اتفاقاتي رخ ميدهد که به آساني قابل حل نيست و گهگاه به جدايي همسران منجر ميشود. يکي از اتفاقات ناخوشايند اين چنيني، ابتلاي يکي از زوجين به بيماري افسردگي است که تنها با همکاري بيمار براي درمان و همچنين درک متقابل طرف مقابل قابل کنترل و درمان است. در اين باره با دکتر محمد مجد، روانپزشك و عضو هيات علميدانشگاه علوم پزشکي ايران گفتگويي انجام دادهايم که خلاصهاي از آن را ميخوانيد. آقاي دکتر! افسردگي بيشتر سراغ خانمها ميآيد يا آقايان؟ تحقيقات نشان ميدهد که آمار زنان مبتلا به افسردگي دو برابر مردان است و حتي خانمها بيشتر به فکر درمان بيماري خود هستند و به روانپزشک مراجعه ميکنند اما درجات بالايي از افسردگي نيز با آقايان مرتبط است و جالب است بدانيد که افراد متأهل بيشتر از مجردها افسرده ميشوند. افسردگي هر يک از زوجين چه تاثيري بر زندگي مشترکشان دارد؟ متاسفانه زماني که يکي از زوجها در زندگي مشترک دچار افسردگي ميشود، اين بيماري روي همه جنبههاي زندگي مشترک تأثير ميگذارد، به طوري که گاهي رابطه آنها به حدي آسيب ميبيند که ادامه زندگي ناممکن است اما از طرفي يک رابطه خوب ميتواند روند درمان را کوتاهتر کند. در عين حال، اغلب افرادي که افسرده هستند، به مرور زمان تمايل خود را به رابطه زناشويي از دست ميدهند اما همه اين مشکلات با بهبود بيماري افسردگي به مرور زمان و به کمک مشاور، حل خواهد شد. حتي ميتوان گفت که ايجاد علاقه مجدد به برقراري رابطه زناشويي يکي از علايم اوليه بهبود بيماري است. اين بيماري با چه علايمي بروز ميکند؟ برخلاف باور عموم، افسردگي تنها گريه کردن نيست بلکه کاهش يافتن احساسات است. بنابراين اگر همسر شما از افسردگي رنج ميبرد، لزوما او را در حالت گريه کردن مشاهده نخواهيد کرد بلکه علايم خستگي مفرط، بيحوصلگي، منزوي بودن يا احساس درهم شکستن را در او خواهيد ديد. حتي تغيير رفتاري بدون علت، کنارهگيري از برقراري ارتباط، فکرهاي بياساس يا هراس که به طور روزافزون آشکار است و يا عدم رسيدگي به وضعيت ظاهري و بهداشت فردي از ديگر نشانههاي ابتلا به افسردگي در يکي از زوجين است. در اين بين همسر فرد افسرده بايد چگونه رفتار کند؟ براي قدم اول، اگر همسر يک فرد افسرده هستيد نبايد طوري وانمود کنيد که شرايط همسر بيمارتان را کاملا درک ميکنيد و بايد واقعگرايانه رفتار کنيد تا فرد بيمار مطمئن شود تمام تلاشتان را براي درک شرايط وي خواهيد کرد. البته بسياري از مواقع احساس ميکنيد که تلاشتان به هيچ جايي نميرسد اما مطمئن باشيد که اظهار محبت دايمي بالاخره تأثير خود را ميگذارد و ميتوانيد به همسرتان ثابت کنيد که براي درماناش حاضر به انجام هر کاري هستيد. مثلا ميتوانيد با استفاده از کلمات محبتآميز مانند عزيزم قبل از شروع جملات و يا با هديه خريدن به همسرتان نشان دهيد که بيماريش ذرهاي از احساس شما نسبت به او کم نکرده است. در اين شرايط فرد بيمار سعي ميکند به درمان خود کمک کند اما نبايد انتظار داشته باشيد که به سرعت تلاشهايتان نتيجه بدهد. از طرفي، گاهي آقايان از افسردگي همسرشان خسته و کلافه ميشوند و از الفاظي همچون رواني، افسرده و ... براي توهين به طرف مقابل استفاده ميکنند و همين موضوع موجب ميشود که فرد افسرده از درمان اجتناب کند زيرا اگر براي درمان به روانپزشک مراجعه کند به اين معنا است که بيماري خود را پذيرفته و توهينها را قبول کرده است و به دليل لجبازي با خود و حتي همسر خود ابتلا به افسردگي را انکار ميکند. گاهي نيز ديده ميشود که فرد افسرده به تنهايي و بدون اطلاع همسرش به روانپزشک مراجعه ميکند و به دليل ترس از سرزنشهاي همسرو اطرافيان به تنهايي روند درمان را طي ميکند اما در اين بين موثرترين روش درماني، زوج درماني است که کمک زيادي به بهبود سريع فرد ميکند. بيشتر در اين خصوص توضيح ميدهيد؟ بله؛ يکي از موثرترين روشها براي درمان افسردگي زوجين، شرکت در جلسات درماني مشترک است. به اين معنا که زن و شوهر با هم در جلسات درماني شرکت کنند و راهکارهاي پزشک معالج را به کار ببرند. به اين روش زوج درماني گفته ميشود. در واقع فرآيند زوج درماني شامل يک جلسه مشترک با حضور زن و شوهر و يك روان درمانگر است و هدف در زوج درماني كمك به زنان و مردان است تا همديگر را بهتر درك كنند و با همکاري يکديگر بيماري را از بين ببرند. مسري نيست؟ منظورم اين است که آيا ممکن است بر اثر زندگي با يک فرد افسرده، دچار افسردگي شويم؟ البته زندگي با يک فرد افسرده خستهکننده است و به همين دليل هميشه توصيه ميشود که به فکر خودتان هم باشيد. مثلا ميتوانيد با دوستانتان قرارهاي دستهجمعي بگذاريد و براي مدتي دور از هياهوي بيماري همسرتان باشيد تا از رسيدگي به وضعيت او نااميد نشويد زيرا بيماران مبتلا به افسردگي ترجيح ميدهند که در خانه بمانند و هيچ کاري انجام ندهند و اگر شما هم بخواهيد اين کار را انجام دهيد ممکن است خودتان نيز دچار مشکل شويد. تحقيقات اخير نشان ميدهد که افسردگي در زنان ميتواند حاصل زندگي با شوهران پرخاشگر باشد. همين طور است؟ کاملا درست است. بر اساس تحقيقات انجام شده زنان بيشتر از مردان دچار افسردگي ميشوند و اين افسردگي ميتواند حاصل زندگي با شوهران عصباني، پرخاشگر و تندخو باشد و حتي خشونت شوهران به ميزان قابل توجهي، علايم افسردگي را در همسران آنها افزايش ميدهد اما عکس اين موضوع صدق نميکند. چگونه ميتوان به همسر افسرده کمک کرد تا مراحل درماني را پشت سر بگذارد؟ اين به شدت بيماري و ميزان پذيرش بيمار بستگي دارد؛ چرا که به علت انگ زدن اجتماع و افراد، انکار بيماري توسط بيمار امري عادي است. ابتدا بايد اطلاعاتي درباره اين بيماري به دست بياوريد و بگذاريد همسرتان بفهمد که متوجه مشکل او شده ايد و هرگز با گفتن «افسرده نباش» او را خوار نکنيد؛ بلکه براي حريم او احترام قايل شويد. از طرفي فرد افسرده شباهت زيادي به يک فرد معتاد دارد، يعني قبل از اين که بخواهيد کمکاش کنيد، او بايد اين کمک را قبول کند و هرگز نبايد با او مانند يک کودک بيمار رفتار کنيد و تمام مسووليتها را به عهده بگيريد يا وضعيتي ايجاد کنيد که او همچنان افسرده بماند و کمک نخواهد، بلکه بايد تعادلي بين حفظ حريم او و تشويق او به درمان بيماري ايجاد کنيد. فقط بايد فرد افسرده را متقاعد کنيد که نزد يک پزشک برود. در واقع، تنها پزشک ميتواند ماهيت بيماري را تشخيص داده و درمان را آغاز کند اما توصيه ميکنم که هرگز بدون موافقتاش از دکتر وقت نگيريد و فقط به او يادآوري کنيد که رنجکشيدن هيچ فايدهاي ندارد و مطمئنا براي ناراحتي و بيمارياش چاره و علاجي وجود دارد و متخصصاني هستند که ميتوانند به او کمک کنند. در عين حال، حتما به او پيشنهاد دهيد که او را همراهي خواهيد کرد زيرا از اين طريق ثابت ميکنيد که به او توجه داريد. پي نوشت ها : * روانپزشك منبع:www.salamat.com منبع: /ج
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 609]