واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: چشمهاي بسته سينماي ايران
بيتفاوتي سينماي ايران نسبت به وقايعي كه در منطقه در جريان است، اعتراض يكي از فيلمسازان باسابقه كشورمان را برانگيخت.
نویسنده : محمدصادق عابديني
بيتفاوتي سينماي ايران نسبت به وقايعي كه در منطقه در جريان است، اعتراض يكي از فيلمسازان باسابقه كشورمان را برانگيخت.
جمال شورجه كارگردان فيلم «سي و سه روز» كه با موضوع شكست رژيمصهيونيستي از حزبالله لبنان ساخته شده است، ميگويد: «بعد از انقلاب اسلامي به صورت بسيار محدود فيلمهايي در حوزه مقاومت، افشاي جنايتها و فجايعي كه استكبار در منطقه مرتكب شده و ميشود، ساخته شده است، با اين حال نتوانستيم در حوزه سينما به اين مقولات بپردازيم؛ چراكه حوزه فرهنگ و سينماي ما از سياستهاي برونمرزيمان كاملاً جداست و به هيچ وجه فرهنگ ما با اوضاع سياسي و مباحث كلان نظام از جمله استكبارستيزي و حمايت از مظلومين جهان همپوشاني ندارد.»
امريكا براي عراق فيلم ميسازد
بحث مقاومت در برابر استكبار كه يكي از شعارهاي اصلي جمهوري اسلامي به شمار ميرود تا به حال نسبت به ساير موارد كم و موردي در سينماي ايران ديده شده است. اين در حالي است كه سينماي هاليوود تنها در مورد تسخير عراق چندين فيلم توليد كرده است و اين روند نيز همچنان ادامه دارد.
با وجود اينكه جمهوري اسلامي تلاش دارد تا تأثيرگذاري خود را در مسائل منطقه حفظ كند، سينماي ايران كمتر درگير چنين مواردي ميشود. جمال شورجه با انتقاد از اين وضعيت ميگويد: «همين حالا ميبينيم كه چه ظلمي در دنيا عليه مسلمانان به خصوص مردم سوريه، عراق و يمن ميشود، ولي متأسفانه گوشهاي حقوق بشر جوامع بينالمللي كر شدهاند و هيچ كدام از فريادهاي كودكان و زنان را نميشنوند؛ علاوه بر آن سينماي جهان و سينماي ما نيز در اين حوزه كر و كور هستند و فجايعي كه در منطقه و جهان رخ ميدهد را نميبينند؛ قطعاً اين موضوع دردآور و نشاندهنده يك نوع تفرعن سياستزده و شبهروشنفكري در جامعه هنري كشور است. جامعه هنري چه در دنيا و چه در كشورمان چشمهايشان را در مقابل جنايتهاي رژيمصهيونيستي و همچنين جنايات عربستان عليه مردم يمن بسته و سكوت اختيار كردهاند؛ اين در حالي كه مسئولان كشور و نظام جمهوري اسلامي در نماز جمعهها و مقام معظم رهبري نيز بارها به اين ظلمها اشاره كردهاند ولي متأسفانه ميبينيم كه در حوزه فرهنگ در همه شئون آن هيچ اثري از دادخواهي وجود ندارد.»
يكي از مواردي كه مدتهاست به عنوان پاسخ كمكاريهاي سينما در پرداختن به بحرانها و چالشهاي بينالمللي مطرح بوده اين است كه زمان توليد يك فيلم سينمايي طولاني و زمانبر است و نميتواند به سرعت هنرهاي تجسمي از خود واكنش نشان دهد، اما با طولاني شدن برخي از بحرانهاي منطقهاي مانند بحران سوريه، عراق، انقلاب مردم بحرين و تحولات يمن، باز هم شاهد هستيم كه سينما تمايلي به ساخت فيلم مرتبط با اين موضوعات ندارد. شورجه در اين باره ميگويد: بخشي از اين مسئله متوجه مسئولان فرهنگي و سياستگذاران فرهنگي و هنري كشور است، متأسفانه براي اين مسائل در كشور سياستگذاري كلان نميشود و بودجههاي خاص و ويژه به اين مهم اختصاص داده نميشود؛ البته بخشي نيز به خود فيلمسازان بازميگردد. البته تصور ميكنم اگر سياستگذاري و بودجه لازم در خصوص توليد آثار در حوزه مقاومت، جهان اسلام و استكبارستيزي و... وجود داشته باشد و اين بودجه نيز به دست اهل فن سپرده شود، ميتوان در اين حوزه شاهد توليد آثاري بود. البته مجلس نيز بايد بر اين امور نظارت كند؛ چراكه مجلس ما به نوعي منعكسكننده نگاه آحاد ملت است؛ هنوز فرياد مرگ بر امريكاي مردم بلند است؛ ولي چون سينما و فرهنگ رسمي ما مردمي نيست از اين مسائل غافل ميشود. در حقيقت هنوز فرهنگ ما از خاستگاه مردم نيست و هنرمندان ما با يك نگاه متفرعنانه هميشه از بالاي كاخهاي شيشهاي مردم پابرهنه را نگاه ميكنند و تصورشان اين است كه از اين طريق ميتوانند آمال و آرزوهاي مردم را به تصوير بكشند.
خوراك تبليغاتي براي دشمنان
در مقابل اين بيتفاوتي نسبت به تحولات جهان اسلام برخي از فيلمسازان ايراني علاقه وافري دارند تا اوضاع داخلي را به مراتب سياه و اسفناك جلوه دهند، اتفاقي كه مدتهاست با استقبال جشنوارههاي خارجي روبهرو بوده است. كارگردان «سي و سه روز» معتقد است: «برخي فيلمها مستمسكي براي جهان استكبار و استعمار است تا ايران را كشوري عقبافتاده و ناتوان در اداره حكومت خود و فقير و نااميد نشان دهد كه بخشي از اين مسائل به سياستگذاري و عدم مديريت صحيح و انقلابي برميگردد. در حقيقت ما در حوزه فرهنگ مسئولان انقلابي ميخواهيم نه ديپلمات. در واقع ما مسئولان دلسوز و دغدغهمند در خصوص موضوعات و مضامين انقلاب و شهدا لازم داريم و نيازي به مسئولان روشنفكر زده منفعل نداريم؛ چراكه اگر كشور بخواهد فرهنگ و هنرش در خدمت انقلاب و جامعه مسلمان باشد، بايد مسئولان در اين راه باشند تا بتوانند هنرمندان را در مسير جهتگيري كلان انقلاب هدايت كنند.»
توانايي سينماي مستند متعهد
عدم سياستگذاري استراتژيك در سينماي ايران باعث شده تا جريان شبهروشنفكري سينما حميت خود را وقف اين كند كه ايران را كشوري عقبمانده جلوه دهد. يعني نقطه مقابل آنچيزي كه از سينما انتظار ميرود. چشمهاي بسته ايران در مقابل وقايع منطقه و عينك سياه دربرابر شرايط داخلي كشور، اين شبهه را به وجود آورده است كه عدهاي به نام فيلمساز تلاش ميكنند تا خط فكرياي كه در خارج از كشور نسبت به ايران وجود دارد را تقويت كنند. تهيهكننده سينماي ايران ميگويد: كشورهاي استكباري و استعماري ميخواهند ايران را كه توانسته 30 و چند سال در مقابل استكبار بايستد و گردن كج نكند را كشوري ذليل و ناتوان نشان دهند و متأسفانه ما خودمان فيلم ميسازيم و به آنها ميدهيم. به عبارت ديگر خوراك تبليغاتي كشورهاي استكباري را ما با دستهاي خودمان تهيه ميكنيم و آنها اين آثار را در جشنوارهها و دانشگاههاي خود نشان ميدهند. البته نبايد از اين موضوع گذشت كه هماكنون سينماي مستند ايران با حضور فيلمسازان جوان، متعهد و مستعد خود توانسته تا حد قابل قبولي كمكاريهاي سينماي داستاني را در پرداختن به شرايط بينالمللي پوشش دهد. هماكنون گروههاي مستندساز ايراني توليدات متنوعي درباره حضور داعش در سوريه، عراق، تحولات بيداري اسلامي در منطقه و حتي رصد نيروهاي خارجي در خليجفارس توليد كردهاند، اين جريان خودجوش توانسته است با توليد آثاري با استانداردهاي بينالمللي پتانسيل سينماي مستند ايران را به رخ بكشد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۶:۵۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]