واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۶
در جلسه نقد و بررسی رمان "وقت جنگ دوتارت را کوک کن" نوشته یوسف قوجق، این رمان، رمانی هویتی توصیف شد و نه صرفا تاریخی. در عین حال برخی منتقدان به کمتوجهی این اثر به زنان اشاره کردند. به گزارش خبرنگار ایسنا، در جلسه نقد و بررسی رمان "وقت جنگ دوتارت را کوک کن" که عصر سوم شهریور در محل سرای اهل قلم برگزار شد رضا امیرخانی به عنوان یکی از منتقدان گفت: کاستن این رمان به یک رمان تاریخی و قومی ظلمی فاحش است. این رمان یک رمان هویتی است و مهمترین کاری که میتواند انجام دهد این است که در جهت تمدنسازی است. نگاه قوجق در این رمان صرفا تاریخی نیست بلکه سعی کرده هویت بخشی از فرهنگ بزرگ ما را بازیابی کند و از این منظر به شدت قابل تامل و افتخار است. این نویسنده با تاکید بر اهمیت توجه به قومیتهای مختلف در ایران در آثار ادبی، همچنین گفت: یکی از کارهای ویرجینیا وولف در فاصله ضربه زدن به سازی اتفاق میافتد. این قصه هم درست از این منظر شبیه آن است. با یک زخمه تار هویتی به عنوان جانمایه این اثر نمایان میشود. او در ادامه تاکید کرد: در این کار یک نگاه خودآگاه و یک نگاه ناخودآگاه وجود دارد. نگاه ناخودآگاه این اثر قویتر است. نگاه خودآگاه در قالب طرح و ظاهر اثر دیده میشود. نویسنده در بخشی از این کتاب به این موضوع اشاره میکند که شخصیت اصلی داستان یک دستش تار است و یک دستش خنجر. این قسمت، قسمت برنامهریزیشده ماجراست و اگر چه کار خوبی است ولی من فکر میکنم که خوبتر از آن صحنهای است که "داش بخشی" از شخصیتهای محوری این اثر به سمت روسها میرود و خنجر میزند و برای آنچه برای این مرز و بوم مهم است ازخودگذشتگی میکند. این همان کهنالگوی صحرای محشر است که در این اثر به خوبی نشان داده شده است. بنا به گفته امیرخانی، آشنایی با بخشی از موسیقی ترکمن که در قالب دو سه مقام در این اثر گنجانده شده از دیگر ویژگیهای برتر کتاب "وقت جنگ دوتارت را کوک کن" است. او همچنین گفت: برخی از اشعار ترکمن به فارسی موزون تبدیل شده که نوعی احترام به زبان فارسی است اما ای کاش این اثر بیشتر به رنگها، اسبها و غذاهای ترکمن میپرداخت. اگر چه در این صورت این رمان بیشتر وجهه بومی پیدا میکرد. مجید قیصری یکی دیگر از منتقدان حاضر در این جلسه گفت: این رمان یک رمان حماسی و غیرتمند است و سعی کرده مقاومت یک قوم را نشان دهد. در زمان قاجار قطعا بیمهریهایی بوده است. قوجق خشم خود را از دولتمردان آن دوره با حرف نزدن درباره آنها در این اثر به خوبی نشان داده است. نویسنده در این رمان کاری به تاریخ ندارد. دغدغه نویسنده کوک کردن تار است. داستاننویس میخواهد فقط قصه بخشی را بگوید و اینها از نکات مثبت این اثر است اما در این اثر 400 صفحهای حضور زنان بسیار کمرنگ است و نویسنده به جای آن که در قامت یک رماننویس حوادث را یک به یک به ما نشان دهد، گویی در جایگاه یک نقال قرار گرفته و سعی میکند حوادث را برایمان تعریف کند در حالی که تصویر کردن هر صحنه به قوت آن منتهی میشود. این نویسنده افزود: از سوی دیگر اطلاعاتی که قوجق از قرارگاه دشمن در اختیار ما میگذارد بسیار کم است در حالی که ماجرا از زاویه دید راوی دانای کل رقم میخورد. در رمان تاریخی هیچ اصل قطعی مسجلی وجود ندارد و نویسنده همان نقشی را بازی میکند که مولانا در قصه فیل خود به آن پرداخته است. رماننویس واقعیتی از تاریخ را مورد توجه قرار میدهد و با روایت خود آن را بیان میکند. هیچ الزامی در انطباق آنچه داستاننویس میگوید با واقعیتهای تاریخی وجود ندارد. کما این که در این اثر به بخشی از تاریخ اشاره شده است که در نهایت در عالم واقعیت ترکمنها شکست میخورند اما در رمان قوجق به مدد قلم او در نهایت این دوتار است که پیروزی را از آن خود میکند. غلامرضا امامی نیز با حضور در این نشست گفت: من ترکمنها را با چهار چیز میشناسم، زنان، اسب، دوتار و غیرتمندی. در قوم ترکمن زنان بار هویتی را بر دوش دارند. آنان همچنان از البسهای استفاده میکنند که نمادی از قوم ترکمن است. اسب با زندگی ترکمنها پیوند عجیبی دارد. کما این که دوتار برای قوم ترکمن آلتی شناختهشده است . این کار خیلی ساده و قشنگ بود. یک کار هویتی که باید تداوم پیدا کند. اما ای کاش در آن به زنان، رنگهای شاد و اسبها توجه بیشتری میشد. جواد محقق که در این برنامه به عنوان مجری حضور داشت از جمله نقاط ضعف این اثر را تبدیل کردن شعرهای ترکمن به فارسی منظوم عنوان کرد و گفت: ای کاش این کار اصلا صورت نمیگرفت و یا حداقل اشعار ترکی به نثر تبدیل میشد. مضاف بر این که فکر میکنم میتوان با قرار دادن سیدی دوتار با صدایی از صدای نویسنده این کار را خواندنی کرد. محسن چینیفروشان مدیر انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی که مسوولیت نشر این کتاب را بر عهده داشته نیز با حضور در این برنامه گفت: من فکر میکنم در بحث دفتر فرهنگ نشر اسلامی باید فرهنگ را کلانتر نگاه کرد. این شروع و اتفاق تازهای در این دفتر بود. سیدی دوتار این اثر آماده شده است اما در مورد خود کتاب من فکر میکنم ما کتابهایی را که به بهانههای تاریخی نوشته شده باشند، بسیار کم داریم و آنچه تحت عنوان رمان تاریخی نامیده میشود عمدتا به بحث تاریخ معاصر ما تعلق دارد و بیشتر دربرگیرنده خاطرات است تا یک رمان. به هر حال ما در زمینه تالیف کتابهای رمانی که به بهانههای تاریخی نوشته شده باشند به منظور هویتبخشی بیشتر به اقواممان نیازمندیم. اگر چه قوجق به عنوان یک نویسنده، نویسندهای کمکار است ولی به شدت خوب مینویسد. در انتهای این برنامه یوسف قوجق درباره کمتوجهی به زنان در اثر خود گفت: من در این کتاب تلاش کردهام که زنان را آنچنان که در قوم ترکمن دیده میشوند، ظاهر کنم. زنان ترکمن عمدتا ظهور اجتماعی قوی ندارند. اگر چه در زمانهای خاص در نقش مردانه ظاهر میشوند و هیبتی مردانه به خود میگیرند؛ تفنگ در دست میگیرند و پیکار میکنند. این نویسنده تاکید کرد: من خیلی راحت میتوانستم در مورد شخصیتهای داستانم حادثهسازی کنم و بیشتر در مورد آنها بگویم ولی فکر کردم این موضوع ممکن است کار را مخاطبگریز کند. مضاف بر این که پیشتر درباره هر یک از شخصیتها توضیحاتی دادهام. من سعی کردهام در این داستان روحیه وطنپرستی و حماسی مردم ترکمن را نشان دهم و در کنار آن به زندگی اجتماعی آنها بپردازم. بنابراین داش بخشی در میان دوتار و خنجر درگیر میشود. او اگرچه از خنجر استفاده میکند اما در کلیت کار این دوتار است که پیروز میشود و داستان روی دوتار او سوار است. او در پایان گفت: روحیه ترکمنها و نگاهشان به هنر و فرهنگ بخشی از نیت من برای نوشتن این اثر بوده است و میخواستم طی آن نشان دهم که اگر چه ترکمن قومی جنگجو است ولی حرف آخرش با زبان هنر و با هنر پایان میگیرد؛ چهرهای که کمتر در میان ترکمنها دیده شده است. متاسفانه بخشهایی از تاریخ این مرز و بوم در کتابهای درسی بچهها راه پیدا نکرده و قرارداد آخال یکی از قراردادهای ننگینی است که از این وضعیت برخوردار است. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]