تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نيت خوب صاحب خويش را به بهشت مى برد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819650114




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آسیب‏ شناسى تربیت معنوى ـ عبادى فرزند در خانواده - بخش اول آسیب هاى پیش از ازدواج


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: آسیب‏ شناسى تربیت معنوى ـ عبادى فرزند در خانواده - بخش اول
آسیب هاى پیش از ازدواج
موفقیت در تربیت عبادى ـ معنوى فرزند، به نبود عوامل آسیب زا در امر ازدواج و گزینش همسر بستگى دارد. ازاین رو، شناخت زمینه ها و عوامل آسیب زاى این عرصه، هنگام ازدواج و پیش از آن، امرى سرنوشت ساز مى باشد.

خبرگزاری فارس: آسیب هاى پیش از ازدواج



  چکیده از دیدگاه اسلام، تشکیل خانواده و تربیت صحیح فرزند، جایگاه ویژه داشته و نردبان صعود شمرده شده است. موفقیت در تربیت عبادى ـ معنوى فرزند، به نبود عوامل آسیب زا در امر ازدواج و گزینش همسر بستگى دارد. ازاین رو، شناخت زمینه ها و عوامل آسیب زاى این عرصه، هنگام ازدواج و پیش از آن، امرى سرنوشت ساز مى باشد. این پژوهش بر آن است که عوامل آسیب زا در تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان آینده خانواده را، هنگام ازدواج و پیش از آن، از دیدگاه منابع دینى و از منظر کارشناسان امر، باز کاوى کند تا براى کسانى که در مسئله ازدواج، نسبت به همسر و تربیت فرزندان آینده شان دغدغه دارند راهگشا باشد. این تحقیق با رویکرد توصیفى ـ تحلیلى، عوامل آسیب زاى تربیت معنوى ـ عبادى را مورد ارزیابى قرار مى دهد. مواردى همچون: عدم تدین همسر، نابرابرى اعتقادى و فرهنگى داوطلبان ازدواج، بداخلاقى، شراب خوارى، نابرابرى فکرى زوجین، و نیز برخى بیمارى هاى ارثى، ازدواج هاى تحمیلى و... از یافته هاى این تحقیق و از عوامل آسیب زا به شمار مى آیند. کلیدواژه ها: ازدواج، خانواده، عوامل آسیب زا، تربیت، فرزند، عبادى و معنوى. این مقاله بخشى از طرح پژوهشى «تربیت دینى و شاخص‏هاى آن است که براى مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهورى در حال انجام است. مقدّمه حفظ سلامت خانواده و تربیت عبادى ـ معنوى فرزند، باید پیش از تشکیل خانواده و زمان ازدواج، پیش بینى شود. بدین روى، اسلام به پرهیز از گزینش همسران بى ایمان، بداخلاق، ناپاک، فاسق و... توصیه هایى دارد. دین همان گونه که ضوابطى را براى گزینش همسر شایسته ذکر کرده، صفت هاى ممنوعه و نابایسته هاى همسر را نیز تذکر داده است؛ و این، با هدف حفظ سعادت خانواده و تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان آینده مى باشد. ازدواج، بزرگ ترین حادثه زندگى است که موفقیت یا شکست در آن، سرنوشت ساز مى باشد. بر هر پسر و دخترى لازم است که پیش از ازدواج، درباره ویژگى هاى همسر نامناسب و غیر لایق، اطلاعات لازم را به دست آورند تا در دام آنان گرفتار نیایند؛ چراکه اگر زن یا شوهر به وظایف اسلامى و اخلاقى خود ناآگاه باشند و یا بدان عمل ننمایند، کانون خانواده، گرم و با صمیمیت نبوده و فرزندان خانواده نیز بى شخصیت و بیگانه از مسائل عبادى ـ معنوى، به بار خواهند آمد. اگر سردى و بى رغبتى بر خانواده سایه افکند، فرزندان نیز بى معنویت و دین گریز، پرورش مى یابند. اسلام، از گروه هایى نام مى برد که باید از پیوند با آنان خوددارى شود. «فلسفه این نهى آن است که فرزند امانت الهى است. براى حفظ این امانت الهى باید در برگزیدن همسر ـ که پدر و مادر آینده است ـ دقت کرد تا این امانت الهى هدر نرود (ایمانى، 1381، ص 68). افزون بر دقت داوطلب ازدواج به شناخت نبایدهاى همسر، والدین پسر و دختر نیز باید بکوشند فرزندان خود را به کسانى نسپارند که آنان را از اسلام، ایمان و اخلاق نیک، و تربیت معنوى ـ عبادى باز دارند. برخى داوطلبان ازدواج، بدون توجه به پیامدهاى منفى آن، از روى سلیقه، به این امر سرنوشت ساز اقدام مى کنند، درحالى که از ویژگى هاى بد یک همسر بى اطلاعند. آنان چه بسا صفتى را از شرایط ضرورى همسر مى پندارند، حال آنکه آن ویژگى از مزایاى ضرورى نیست. نیز گاهى در اثر جهالت، ویژگى هاى منفى همسر را، مورد غفلت قرار مى دهند، در نتیجه، ازدواج و تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان آینده شان، با دشوارى هایى مواجه مى شود. نوشتار حاضر، با بیان ویژگى هاى ناشایسته همسران و عوامل آسیب زاى تربیت عبادى ـ معنوى فرزندان، به جوانان کمک خواهد کرد تا در پیوند زناشویى، در کمند همسران ناباب گرفتار نیایند. همان گونه که افراد هنگام ازدواج، براى پیوند با همسر شایسته، تلاش مى کنند، لازم است همان گونه نیز از ازدواج با افراد داراى اوصاف ناشایست، خوددارى ورزند؛ زیرا ازدواج باید استحکام بخش پایه هاى ایمان باشد. فرزندان آینده، به مثابه میوه هاى پیوند زناشویى هستند، و همسر ناشایست همانند درخت ناسالم میوه سالم نخواهد داد. والدین زمانى مى توانند فرزندان بالنده برجاى گذارند و آنان را به مقامات معنوى و عبادى برسانند که خود نیز داراى اوصاف نیک باشند. اگر پدر و مادر، ناشایسته باشند، بعید است که فرزندانشان به خوبى تربیت شوند. بدین روى، در آموزه هاى دینى، به پرهیز از انتخاب همسران ناباب، تأکید شده است. پرسش اصلى پژوهش عبارت است از: اگر قرار است فرزندانى با هویت معنوى ـ عبادى پرورش یابند، از دیدگاه اسلام، عوامل آسیب زاى این مهم، یا نبایدهاى زن و مرد در ازدواج کدام هستند؟ در پى این پرسش، سؤالات فرعى دیگرى نیز مطرح است؛ ازجمله: 1. اسلام براى نیفتادن به کام نااهل در ازدواج و جلوگیرى از شکست زوجین، در تربیت عبادى - معنوى فرزندان آینده، چه راه کارهایى پیشنهاد مى کند؟ 2. مسئولیت پدران، مادران و خویشاوندان، در باب پیوند زناشویى دختر و پسر، براى جلوگیرى از آسیب هاى تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان آنها چیست؟ 3. راهکار پیشنهادى اسلام در همسرگزینى، در چه عرصه هایى قابل بیان است؟ اهداف پژوهش مهم ترین اهداف این پژوهش عبارتند از: ـ کشف و به دست دادن راه هاى پیش گیرى از ابتلا به عوامل آسیب زا در تربیت عبادى ـ معنوى فرزندان خانواده، پیش از ازدواج و هنگام آن، با تکیه بر آموزه هاى اسلامى؛ ـ بازشناسى داده هاى وحیانى، در پرهیز از گزینش همسرانِ با اوصاف بد و پیرایه هاى پلید؛ ـ آسیب شناسى ازدواج، از نگاه درون دینى و کارشناسان امور، و ارائه راه حل هاى عملى و نظرى، به زوجین و پدران و مادران؛ ـ توصیف و شناسایى ناهنجارى ها و نبایدهاى زوجین که مى تواند خانواده نوبنیاد را به سقوط بکشاند و به شکل گیرى فرزندان دور از معنویت و عبادت منتهى شود. درباره موضوع موردنظر، هرچند مطالبى بسیار کم و پراکنده در کتاب هایى که پیرامون تشکیل خانواده نگارش یافته اند، وجود دارد. کتاب ها و مقالات منتشرشده در این زمینه، بیشتر به عوامل و جنبه هاى مثبت زوجین، پرداخته اند. برخى از این آثار عبارتند از: انتخاب همسر و ازدواج؛ موانع و راه حل ها، تألیف آیت اللّه ابراهیم امینى؛ شیوه همسردارى، نوشته علّامه فضل اللّه؛ بررسى ابعاد تربیتى و روان شناختى دوران عقد از محسن ایمانى؛ نظام خانواده در اسلام نوشته احمد بهشتى؛ نظام خانواده در اسلام تألیف باقر قرشى؛ همسران سازگار و مهارت هاى سازگارى، نوشته على حسین زاده؛ پیوند آسمانى، از احمد حبیب زاده؛ و نقش مادران در تربیت دینى نوشته محمد احسانى. این پژوهشگران غالبا به عوامل تربیت در خانواده پرداخته اند. با بررسى کتاب ها، مقالات و پایان نامه ها، مى توان گفت: متأسفانه در زمینه عوامل آسیب زا و یا موانع تربیت عبادى ـ معنوى فرزند در خانواده، هنگام ازدواج و پس از آن، تحقیق مستقلى انجام نیافته است. این مقاله از میان مسائل پراکنده که در پژوهش ها دنبال شده، بیشتر به بیان عوامل آسیب زاى تربیت عبادى ـ معنوى در خانواده هنگام ازدواج، ارائه راه هاى پیش گیرى از آنها، و پرهیز از گزینش همسران ناباب پرداخته است. شاید رویکرد آسیب شناختى همسرگزینى، بیشتر از منظر دینى، از ویژگى هاى این نوشتار باشد. آسیب هاى پیش از ازدواج آسیب هاى موردنظر، برخى به مقام نظر و برخى به عمل مربوط است. این از آن روست که انتخاب همسر، تار و پودى درهم تنیده از نظر و عمل است. برخى از لغزش هاى ازدواج، حاصل کج اندیشى در مقام نظر و برخى دیگر نتیجه کج روى در عرصه عمل است. با توجه به تعامل و درهم تنیدگى عمل و نظر، آسیب هاى شناختى به صورت بافت هاى پیچیده و تودرتو آشکار مى گردند که در آنها، عمل و اندیشه یکدیگر را تقویت نموده و سبب لغزش در گزینش همسر مى شوند. در خانواده دینى، سعى بر آن است که ازدواج با موفقیت همراه باشد، اما گاهى این سعى، با بن بست هایى روبه روست. بسیارى ناکامى هاى تربیت معنوى ـ عبادى فرزند، از سوء فهم و عمل در هنگام ازدواج نشئت مى گیرد. بررسى این ناکامى ها، در گرو شناخت منشأ آسیب هاى ازدواج است، همچنان که رفع این آسیب ها در گرو مشخص ساختن شاخصه هاى ازدواج سالم است. ازاین رو، مى توان آسیب هاى تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان، هنگام ازدواج و پیش از آن را به دو ساحت شناخت و رفتار به صورت ذیل تقسیم نمود: الف. آسیب هاى شناختى اسلام به مرد و زن مسلمان، اجازه انتخاب هر همسرى را نمى دهد؛ چون در ازدواج، باید رضایت خداوند، خیر دنیا و آخرت و پاک ماندن زوجین و نیز تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان، در نظر گرفته شود. اما گاهى داوطلب ازدواج، به دلیل عدم شناخت، در ساحت همسرگزینى مرتکب اشتباه هاى جبران ناپذیر مى شود. در ذیل، به برخى از آسیب هاى شناختى پیش از ازدواج اشاره مى شود: 1. عدم شناخت درباره اصول زندگى مشترک در برخى موارد، به علت عدم شناخت زن و شوهر نسبت به یکدیگر، عدم آگاهى نسبت به اهداف و انگیزه هاى ازدواج، بى انصافى ها، پیش داورى ها، عدم احساس مسئولیت، و بى توجهى به اصول اخلاقى، بنیاد ازدواج متزلزل مى گردد. مهم ترین امرى که سبب آسیب پذیرى مى شود، عدم شناخت اصول زندگى مشترک و یا انحراف از هدف ازدواج است. دختر و پسرى که هدف هاى ازدواج را نشناخته اند و نمى دانند که در کدام مسیر باید حرکت کنند و کدام روش و ابزار را براى نیل به هدف انتخاب کنند، با آسیب جدى روبه رو هستند؛ درحالى که توانایى در دانایى است. براى ازدواج و زندگى مشترک موفق، کسب دانایى هایى لازم است و باید مانند هر امر دیگر، مهارت هایى را کسب کرد، وگرنه ازدواج و سرانجام تربیت فرزندان، به ویژه تربیت معنوى و عبادى آنان، به شکست منتهى خواهد شد. 2. جهل به اوصاف همسر نامناسب یکى از آسیب هاى تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان آینده، جهل به اوصاف همسر نامناسب، هنگام ازدواج مى باشد. این جهالت سبب مى شود که افرادى در ازدواج، به نبایدهاى همسر و تربیت نسل آینده، اندیشه ننمایند. انسان هاى نادان که اسیر هواها و مغلوب شهوت اند، ممکن است بدون شناخت، اقدام به انتخاب همسر کنند و درنتیجه، با افتادن در کمند همسران نااهل، با مشکلاتى روبه رو گردیده و نسلى فاسد به جامعه تحویل دهند. مرد داوطلب ازدواج، باید تأمل کند که سرنوشت زندگى فرزند آینده اش را در دست چه زنى قرار مى دهد، و زن نیز فکر نماید که چه شوهرى را براى زندگى و پرورش فرزندش انتخاب مى کند. بدین روى، اسلام همسر بد را از خاک هم پست تر دانسته است. در این زمینه، امام صادق علیه السلام مى فرماید: «و اما زنان بد، ارزش خاک هم ندارند؛ زیرا خاک از آنها بهتر است (مجلسى، 1379، ج 100، ص 233). 3. گزینش همسر غیر دین مدار یکى از عوامل مهم آسیب زا که استحکام خانواده و نیز تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان آینده را تهدید مى کند، نبود باورهاى دینى و مذهبى در زن و مرد داوطلب ازدواج است. زن و مردى که دچار «بحران ارزش هاى دینى شده اند، ازدواجشان تا چه حد موفق خواهد بود و چه مقدار انتظار تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان آینده از آنان مى رود؟ زن و مردى که خدا از زندگى شان غایب است، چگونه مى توانند فرزندان با معنویت و اهل عبادت به جامعه تحویل دهند؟ از رسم هاى نیک هنگام عقد ازدواج، گذاشتن قرآن بر سر سفره عقد است. این به معناى آن است که زن و شوهر، دستورات قرآن را مبناى عمل خود قرار داده و کتاب خدا را در زندگى مشترک معیار قرار مى دهند. حال اگر آنان در اصل اعتقاد، نسبت به باورهاى دینى سست و بى ریشه باشند، سلامت خانواده و تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان به خطر مى افتد. زمانى که ارزش ها، نگرش ها و باورهاى داوطلبان ازدواج، بر اساس تجمل پرستى، لذت طلبى و مادى گرایى استوار باشد، بى شک، روابط زوجین از معنویت تهى خواهد بود و این از آسیب هاى بزرگ تربیت معنوى ـ عبادى فرزند مى باشد. گزینش همسر غیر دین مدار آفت بزرگ است؛ زیرا دو شریک زندگى، تحت تأثیر افکار و رفتار یکدیگر قرار مى گیرند. همسر بى ایمان، شریک زندگى را به گناه تشویق نموده و زمینه کجروى را فراهم مى سازد. خانواده هایى که زن یا شوهر، و یا هردو، غیر دین مدارند، نمى توانند فرزندانى متدین و با معنویت تحویل جامعه دهند؛ چون سستى در دین مدارى، تربیت معنوى ـ عبادى کودکان را تحت تأثیر قرار مى دهد؛ زیرا دین مهم ترین پشتوانه تربیت عبادى و معنوى است(ساجدى و مشکى،1387،ص42ـ55). از دیدگاه دین، با هر کسى و داراى هر نوع اعتقاد، نمى توان ازدواج کرد. اسلام، پیوند مسلمان با اهل کتاب را به صورت دائم و ازدواج با زنان مشرک را به طور دائم و موقت، مشروع نمى داند؛ زیرا زن مشرک و بى ایمان، کفویت با مؤمن را ندارد. قرآن مى فرماید: «با زنان مشرک ازدواج مکنید، مگر اینکه ایمان آورند. همانا کنیزکى باایمان از زن آزاد مشرک بهتر است، هرچند [زیبایى ]او، شما را به شگفتى آورد (بقره: 221). اگر دخترى، تنها دنبال پسرى خوش قیافه، داراى منزل و شغل پردرآمد باشد یا اینکه پسر، همسرى را برگزیند که جهیزیه خوب و ثروت کلان داشته باشد و از دین دارى چشم پوشى کنند، زندگى گرم و فرزندان اهل طاعت نخواهند داشت. تهى بودن مبناى ازدواج از معنویت، سرانجامى جز پوچى ندارد. والدین هم مؤظفند فرزندان خود را از انتخاب همسر ناشایست و فاسق که نسبت به وظایف معنوى، دینى و اخلاقى اهتمام لازم را ندارد، جلوگیرى کنند. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نسبت به کسى که دخترش را به ازدواج مرد فاسقى درآورد هشدار مى دهد و این عمل او را موجب لعن شدن پدر، مستجاب نشدن دعاهاى او و پذیرفته نشدن اعمال او مى داند. ایمان دارى در روابط زناشویى، از نظر معنادهى به زندگى، انجام واجبات و ترک محرّمات، در خانواده اثرگذار است (حیدرى، 1385، ص 20ـ33). در یک بررسى که گلن و ویور انجام داده اند، انجام اعمال مذهبى ـ ازجمله رفتن به کلیسا ـ بیش از هر چیز، رضامندى از ازدواج را پیش بینى مى کند (غبارى بناب، 1374). از نظر اسلام، ازدواج تنها با هدف برآوردن غریزه جنسى نیست، بلکه باید دژى باشد که از زوجین پاسدارى نماید. همسر بى اعتنا به باورهاى دینى، شریک موفقى نخواهد بود. بدین روى، مؤمنان از ازدواج با زنان بى دین نهى شده اند، هرچند که آنان زیبا باشند (بقره: 221). پیشوایان معصوم علیهم السلام پیروان خود را از انتخاب همسران غیر دین مدار برحذر داشته اند. مردى با پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله درباره همسرگزینى مشورت نمود. حضرت فرمود: «ازدواج کن، ولى بر تو باد که با زن دیندار و باایمان ازدواج کنى (حرّ عاملى، بى تا، ج 14، ص 30). 4. ناهمسویى زوجین در هدف همان گونه که داشتن هدف در ازدواج ضرورى است، وجود هدف مشترک و همسویى آن ضرورى تر مى باشد. بدین لحاظ، کسانى که قصد ازدواج دارند، در قدم اول باید از همسویى و هدف مشترک، توانایى، علایق و استعداد یکدیگر شناخت پیدا کنند و در صورت شناخت از امور فوق و درک متقابل یکدیگر، اقدام به ازدواج نمایند. عدم توجه به شناخت امور فوق، آسیب تربیتى دارد. براى مثال، اگر داوطلبان ازدواج، هدف همگون و مشترکى نداشته باشند، زندگى آینده شان پایدار نبوده و نیز به تربیت معنوى ـ عبادى فرزند نخواهند رسید؛ چون شوهر و همسر، هر یک به راهى خواهند رفت، و به مرور زمان فاصله هایشان بیشتر مى شود و در روابط با یکدیگر دچار مشکل مى گردند؛ چراکه لازمه دست یافتن آنان به هدف خود، دور شدن از دیگرى است. شرط لازم براى دوام حیات خانواده، و تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان، وحدت در هدف و همسویى آن است. بدون داشتن هدف مشترک، امکان ادامه زندگى خانوادگى میسر نبوده و یا دست کم دشوار است. نداشتن عقاید مشترک، تشخیص ندادن حق از باطل، رقم نزدن زندگى مشترک بر اساس عقل و منطق، و عدم همکارى در «برّ و تقوا موجبات ناهمسویى در هدف را فراهم مى کند. براى مثال، اگر زوجین از عقل بهره نگیرند، انتخاب اهداف نامعقول، عدم رضایت از زندگى و یا نزاع خانوادگى پیش خواهد آمد. در چنین فضایى، امید به آینده روشن و یا توفیق یافتن در تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان آینده، تصورى واهى خواهد بود. اما اگر همسویى، منطق و عقل بر رفتار و گفتار طرفین حاکم باشد، هر دو به تعیین اهدافى مشترک، ازجمله تربیت سالم فرزند مى پردازند و براى دستیابى به آن و مقابله با موانع موجود تلاش مى نمایند. هر قدر هدف هاى زوجین، همگون تر باشد، هم کفو تر بوده و امکان بیشترى براى تداوم حیات مشترک و تربیت معنوى ـ عبادى فرزند موجود خواهد بود؛ چراکه آنچه را زن مى گوید، شوهر مى خواهد و آنچه را شوهر اظهار مى دارد، زبان حال زن او خواهد بود. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «به هم شأن [و هم هدف] خود زن بدهید و از هم شأن [و هم هدف] خود زن بگیرید و براى نطفه هاى خود [جایگاه مناسب ]انتخاب کنید (حرّ عاملى، بى تا، ج 14، ص 29). 5. غفلت از توافق اخلاقى یکى از آسیب هاى تربیت معنوى ـ عبادى فرزند، نبود توافق اخلاقى بین زوجین است. اگر دختر و پسر در امور دینى، نحوه زندگى، و در ارزش هاى مورد قبول خانواده، به یکدیگر نزدیک نباشند ـ مثلاً، پسر به حجاب، نماز و احکام شرعى معتقد باشد، ولى دختر چنین عقیده اى نداشته باشد، یا اینکه دختر اهل قناعت، ولى پسر ولخرج باشد ـ چنین زندگى فرجامى ندارد. نبود توافق اخلاقى، افزون بر اینکه آسیب آرامش روحى در خانواده به شمار مى رود، از عوامل آسیب زاى تربیت معنوى ـ عبادى فرزند نیز مى باشد؛ چون در این صورت، زمینه به وجود آمدن تربیت معنوى ـ عبادى فرزند فراهم نمى گردد. امیرالمؤمنین على علیه السلام مى فرماید: «بدترین همسر، زنى است که [با شوهر خود ]ناموافق باشد (نورى، بى تا، کتاب نکاح، باب 7). 6. نابرابرى فکرى و فرهنگى دختر و پسرى که داوطلب ازدواج اند، نباید از نظر فکرى و فرهنگى نابرابر باشند؛ چون نابرابرى فکرى و فرهنگى زن و شوهر، موجب ناسازگارى آنان مى شود. ناهمگونى فرهنگى، یکى از شاخص هایى است که زوجین را از یکدیگر دور مى کند؛ زیرا ازدواج نوعى ترکیب بین دو انسان است؛ هر مقدار زمینه یکسانى بین زوجین بیشتر باشد، ترکیب استوارتر بوده و هر قدر عوامل ترکیبى کمتر باشد استحکام این پیوند، متزلزل خواهد بود. روان شناسى ازدواج حکم مى کند که باید عوامل همسانى بیشتر رعایت شود. اگر زن و شوهر از نظر فکر و فرهنگ نابرابر باشند، زندگى، به نزاع منجر گردیده (حیدرى، 1385، ص 75)، زوجین به اهداف ازدواج، ازجمله تربیت معنوى و عبادى فرزند، دست نخواهد یافت. زن و مردى که نابرابرى فکرى و فرهنگى دارند، در بسیارى از مسائل با یکدیگر توافق ندارند؛ مانند رفتن و یا نرفتن به مراسم مذهبى، و یا مجالسى که در آن هنجارهاى مذهبى نادیده گرفته مى شود، نحوه مراوده با نامحرمان، گذشت و عدم گذشت، تهمت زدن به دیگران و درآوردن پول حلال و یا حرام. عدم موافقت زوجین در این گونه موارد و یا موارد مشابه، مى تواند سبب اختلافات میان آنان شود. در این صورت، زندگى پایدار زن و شوهر، ازجمله تربیت معنوى ـ عبادى فرزند، آسیب مى بیند؛ چون با ناهمسانى فرهنگى، هرکدام از زن و مرد، به روش خود، فرزند را تربیت خواهد کرد. با اختلاف روش، تربیت معنوى ـ عبادى محقق نخواهد شد، چنان که در ساختن ساختمانى یکى از مهندسان بخواهد با قوانین درست، ساختمانى با استحکام بسازد، ولى شریک دیگر، برابر میل خود بخواهد همان ساختمان را به گونه اى دیگر بسازد. ازاین رو، چنانچه میان زن و مرد سنخیت فکرى و فرهنگى وجود داشته باشد، مانعى کمتر براى تربیت فرزند وجود دارد. زمانى زیان نابرابرى فکرى و فرهنگى، نمایان تر مى شود که زوجین، اصلاً اعتقاد همدیگر را قبول نداشته باشند. امام صادق علیه السلام مى فرماید: «زن عارفه بایستى در کنار مرد عارف قرار گیرد و نه در کنار غیر آن. 7. جهل نسبت به اهداف متعالى ازدواج یا غفلت از آنها از دیدگاه دین، مهم ترین هدف ازدواج، حفظ ایمان و تربیت نسل است. در زمانه حاضر، غالب ازدواج ها بر مبناى امور مادى و انگیزه هاى سکولار، صورت مى گیرد، درحالى که در گذشته هدف دینى بیشتر موردنظر بود. به همین دلیل، حرمت خانواده ها محفوظ بود و ازدواج ها کمتر به طلاق منجر مى شد، و نیز پدران و مادران در تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان موفقیت بیشتر داشتند. اما اکنون که هدف ازدواج، به اشتباه موردنظر قرار مى گیرد، فرجام بسیارى ازدواج ها در امور تربیت فرزند و سعادت خانواده به صورت نیک خاتمه نمى یابد. جهل به اهداف ازدواج، در امور ذیل نمود مى یابد: الف. عدم توجه به تولید نسل: ثمره ازدواج، وجود فرزند است. تولید نسل اهمیت شایان دارد؛ زیرا هدف خلقت جهان و کیهان، وجود انسان و پرورش اوست. تربیت فرزند خداپرست و عابد، مطلوب خالق عالم است. وجود فرزند صالح براى والدین، عمل خیر بوده که در سعادت هر دو جهان آنان اثر دارد. فرزند نیک، خانواده را دلگرم مى کند و به زندگى صفا مى بخشد. از همین روست که در احادیث، وجود فرزند به عنوان یکى از اهداف ازدواج بیان شده است. رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: «ازدواج کنید تا صاحب فرزند شوید و بر تعداد شما افزوده شود؛ زیرا من در قیامت با امت هاى دیگر به وسیله کثرت شما مباهات مى کنم. حتى به وسیله فرزندى که ساقط شده است (مجلسى، 1379، ج 103، ص 220). اگر دو همسر هنگام ازدواج، به تربیت فرزند صالح و امور معنوى ـ عبادى او اندیشه ننمایند؛ بلکه تنها در پى ارضاى امور جنسى و خاموش سازى احساسات جوانى باشند، زمینه موانع و آسیبِ تربیت فرزند در خانواده پى ریزى مى شود. ب. غفلت از اطاعت و نیل به ثواب: برخى افراد، در امر ازدواج به مسئله ثواب و نیل به اطاعت خداوند، توجه ندارند، بلکه تنها به امور شهوانى مى اندیشند. درحالى که از منظر اسلام، ازدواج امرى است ارزشمند که اگر با قصد قربت انجام یابد، عبادت محسوب گردیده و پاداش اخروى دارد. افزون آنکه انسان مؤمن، با داشتن همسر مؤمن، مى تواند در طریق انجام وظیفه، از تشویق و کمک هاى او بهره مند گردد. ازاین رو، همسر شایسته و مؤمن از بزرگ ترین نعمت هاى الهى است که براى دنیا و آخرت انسان سودمند خواهد بود، و حتى روابط زناشویى نیز مى تواند با انگیزه الهى، باعث نزدیک شدن انسان به خدا باشد. ابوذر غفارى به رسول خدا صلى الله علیه و آله عرض کرد: آیا ممکن است که ما از نزدیکى با همسرانمان لذت ببریم و پاداش و ثواب هم داشته باشیم؟ حضرت فرمودند: اگر همین عمل را به صورت غیرمشروع انجام مى دادى، آیا گناهکار نبودى؟ عرض کرد: آرى گناهکار بودم. حضرت فرمود: پس اگر از طریق مشروع باشد، اجر و پاداش خواهى داشت (نورى، بى تا، ج 2، ص 531). 8. جهل به پیامدهاى امور وراثتى گاهى در ازدواج، مسئله وراثت مورد غفلت داوطلبان قرار مى گیرد. جهل به عوارض بیمارى هایى که از راه «ژن والدین به فرزندان مى رسند، سبب بیمارى آنان مى شود. عدم آگاهى از این آسیب نیز مانع بزرگ در راه تربیت معنوى ـ عبادى فرزندان مى باشد؛ چون فرزند، نمادى از پدر، مادر و خانواده خویش است. خمیرمایه هر کس، از خانواده به وجود مى آید. نه تنها بیمارى یا سلامتى والدین، در آینه وجود فرزند نمایان مى شود، بلکه دایى و بستگان همسر نیز در تشکل خصوصیات فرزند نقش دارند. با ازدواج، نسل آدمى، مانند حلقه هاى زنجیر، به هم ارتباط مى یابند؛ همسر که جزو خانواده و شاخه اى از همان درخت است، بیمارى خانواده و صفات فامیل را از راه وراثت و محیط زندگى در خود جذب نموده، سپس به فرزند منتقل مى کند. رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «در دامن خانواده اى شایسته (و سالم) ازدواج کنید زیرا عرق (نطفه و ژن ها) تأثیر مى گذارند (طبرسى، 1365، ص 197). آن حضرت در جاى دیگر فرمود: «براى نطفه هاى خود جاى مناسب انتخاب کنید؛ زیرا زنان نظیر برادران و خواهران خود فرزند مى آورند. امور وراثتى، در امور ذیل مى توانند در فرزندان تأثیرگذار باشند: الف. بعد روحى و اخلاقى: فضاى روحى، اخلاقى و عاطفى خانواده، تأثیر ژرف در ساختار شخصیت کودک دارد (فضل اللّه، 1373، ص 35). بدین روى، نباید با افرادى که دچار ناراحتى روحى و خودخورى هستند ازدواج نمود؛ چراکه بیماران روحى، دایم در خود رنج و تلخى احساس مى کنند (قرشى، 1389، ص 41). مرد دیوانه نمى تواند نقش همسر خوب را براى زن و یا نقش پدر آرمانى را براى فرزند ایفا کند، و یا زن غیر عاقل نمى تواند مادر خوبى باشد. بدین خاطر، روایات، ازدواج با افرادى را که از نظر روحى کمبود دارند منع کرده است. از امام باقر علیه السلام پرسیدند: آیا مى توان با زن دیوانه، ولى زیبا ازدواج کرد؟ ایشان فرمودند: خیر (حرّ عاملى، بى تا، ج 14، ص 57). ب. بعد فیزیکى و جسمى: سلامت جسم، از نعمت هاى الهى است و در همسر کمال محسوب مى شود. بیمارى هایى همچون جذام، پیسى و سل نقص بزرگى در همسر هستند. اسلام مى خواهد مسلمانان نسلى سالم داشته باشند. زوجین سالم بهتر مى توانند امور زندگى را اداره کنند، اما نباید از نظر دور داشت که افراد بیمار و یا ناقص العضو نیز انسانند و نیاز به ازدواج دارند. آنان هم مى توانند خود را با شرایط زندگى تطبیق دهند؛ چون مهم ترین معیار در ازدواج، دین دارى، عقل، و نجابت است و افراد معلول و بیمار نیز مى توانند این فضایل را دارا باشند (امینى، 1390، ص 123). چه بهتر که افراد ایثارگر با ازدواج با آنان، رضایت پروردگار را جلب کنند (همان). در عین حال، طبیعى است که معلول و بیمار غالبا نمى تواند در اداره امور خانواده جدیت کند؛ بدین روى، همسر ناگزیر است سختى هاى زندگى را تحمل نماید، و عیب جویى هاى افراد نادان را نیز در نظر بدارد. بدین خاطر، چنین ازدواجى باید بر اساس تحمل استوار باشد، نه بر مبناى احساسات و عواطف زودگذر، تا مبادا، بعدا با بهانه گیرى قلب لطیف انسانى را به درد آورد. باید در آغاز، دشوارى ها را سنجید و سپس وارد عمل شد. اما از ازدواج با افرادى که مبتلا به بیمارى هاى مُسرى و خطرناک هستند، باید دورى گزید؛ چراکه پیامدهاى خطرناکى را، به ویژه از نظر جسمى و تربیتى، براى فرزندان به دنبال خواهد داشت. ب. آسیب هاى گرایشى 1. عشق محورى کورکورانه در مواردى پسر و دختر، تحت تأثیر جاذبه هاى سطحى، بدون شناخت عقلانى، دلباخته یکدیگر مى شوند. مثلاً، پسرى در خیابان و یا اتوبوس دلداده دخترى گردیده، در پى آن ازدواج صورت مى گیرد. پیگیرى دلدادگى زودگذر، فرجام خوبى ندارد. اگر ازدواج، بر پایه احساسات و عوامل سطحى انجام یابد، دوامى نخواهد یافت. مطایبه هاى زودگذر، چند صباحى شیرین کننده زندگى است، اما سرانجام آن سیه روزى است. اگر تشکیل خانواده، بر مبناى درک عقلانى نباشد، زوجین، در تربیت معنوى ـ عبادى فرزند توفیق نخواهند داشت. زوجین در دوره عقد و در تمام دوران زندگى، باید با عقلانیت حرکت کنند و بُعد عقلانى وجود خویش را تعالى بخشند؛ زیرا آنان در پرتو روش هاى عقلانى و اتخاذ رویه هاى مناسب و معقول، فشار روانى کمترى داشته، به آرامش روانى دست مى یابند (ایمانى، 1381، ص 137). ازدواج هایى که تنها با آشنایى در کوچه، دیدن در دانشگاه، تماس تلفنى و یا ملاقات در پارک، پایه گذارى مى شوند، جلوه هایى از ازدواج ناموفق به شمار مى روند (به پژوه، 1388، ص 21ـ22)؛ چراکه در آنها، دیدگاه دینى یا صلاحدید افراد باتجربه لحاظ نشده است. چنین سهل انگارى، عواقبى سوء در پى دارد. از کجا معلوم که پیش تر چنین پیشنهادى از سوى فرد موردنظر، به دیگران داده نشده باشد؟! گاهى انسان براى تهیه یک دست لباس، ساعت ها وقت صرف مى کند و از دیگران نظر مى خواهد، حال آنکه تحقیق درباره همسر، که عمرى باید با او زندگى کرد و مهم تر آنکه نسلى را همراه با تربیت معنوى ـ عبادى، به جامعه تحویل داد، به مراتب ضرورى تر است. 2. ثروت محورى از آنجا که برخى افراد، شناختشان بر مبناى ثروت شکل گرفته، شخصیت دیگران را در دارایى ایشان مى دانند و در پى آن، اقدام به ازدواج با فرد پولدار مى نمایند. مثلاً، چون فلان کس دارایى دارد، مشتاق ازدواج، با او مى شوند، درحالى که ثروت امرى ناپایدار بوده و سعادت واقعى، در سایه آن میسور نیست. مسلمان حق ندارد دختر خود را به خاطر دارایى کسى، به نکاح وى درآورد، هرچند ممکن است دارایى مزیتى محسوب شود. برخى والدین، اگر عروس یا داماد ثروتمندى یافتند، فرزند را مجبور به پذیرش ازدواج مى کنند، گرچه آنان رغبتى به آن نداشته باشند (امینى، 1390، ص 121). اگر همسرى که دلبسته زیورآلات و مادیات است نمى تواند شریک خوب زندگى باشد و آسایش فکرى را براى شوهر و فرزندان فراهم سازد. بدین روى، اگر مال و ثروت انگیزه انتخاب همسر باشد، و نه رضایتمندى خداوند و تربیت معنوى ـ عبادى فرزند، برابر منابع دینى، این مسئله توفیقى را به دنبال ندارد؛ زیرا پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «هر کس با زنى براى ثروتش ازدواج کند، خداوند وى را به همین امر واگذار مى کند. و هر کس به خاطر جمالش ازدواج کند به چیزى مى رسد که از آن کراهت دارد و هر کس براى دین دارى ازدواج کند، پروردگار هر سه را برایش جمع مى کند (حرّ عاملى، بى تا، ج 14، ص 31). با توجه به اینکه هدف خلقت آدمیان، انجام عبادت در محضر پروردگار و تربیت معنوى ـ عبادى است، خداوند مى فرماید: «جنّیان و آدمیان را جز براى عبادت و پرستش نیافریدم (ذاریات: 56). روشن است که عبادت الهى بدون تربیت معنوى ـ عبادى مصداق نمى یابد. ازاین رو، هدفى در کارها، ازجمله ازدواج، شایسته برگزیدن نیست، جز آنکه در مسیر برقرارى معنویت و عبادت خداوند قرار گیرد. اگر انسان به سوى هدف هاى دیگرى مانند مال و ثروت رو مى کند، به این دلیل است که وظیفه خود را در برابر خداوند درک نکرده است. اهمیت عبادت تا بدانجاست که حتى برترین بنده خدا نیز ملزم به انجام آن است. خداوند خطاب به پیامبرش مى فرماید: «اى جامه [به خود ]پیچیده! شب را جز اندکى [براى عبادت] به پا خیز (مزمل: 1و2). ازدواجى که تنها بر مبناى مال و ثروت انجام مى یابد، افزون بر آنکه برابر حدیث فوق،شخص به اهداف خود نمى رسد، از آسیب جدى تربیت معنوى ـ عبادى نیز به شمار مى رود. منابع احسانى، محمد (1387)، نقش مادران در تربیت دینى فرزندان، قم، مرکز پژوهش هاى صدا و سیما. امینى، ابراهیم (1384)، آشنایى با وظایف و حقوق زن، قم، دفتر تبلیغات اسلامى. ـــــ (1390)، انتخاب همسر، چ نوزدهم، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى. ایمانى، محسن (1381)، بررسى ابعاد تربیتى و روان شناختى دوران عقد، تهران، انجمن اولیا و مربیان. به پژوه، احمد (1388)، ازدواج موفق و خانواده سالم چگونه؟، تهران، انجمن اولیا و مربیان. بهرامى، هادى (1383)، اعتیاد و فرایند پیشگیرى، تهران، سمت. تقویت نظام خانواده و آسیب شناسى آن (1386)، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره. حبیب زاده، سیداحمد (1381)، پیوند آسمانى، قم، مرکز پژوهش هاى اسلامى صدا و سیما. حجتى، محمدباقر (1370)، اسلام و تعلیم و تربیت، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى. حرّ عاملى، محمدبن حسن (بى تا)، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاءالتراث العربى. حیدرى، مجتبى (1385)، دین دارى و رضامندى خانوادگى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره. دورانت، ویل (1371)، تاریخ تمدن، ترجمه صفدر تقى زاده و دیگران، چ سوم، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى. ساجدى، ابوالفضل و مهدى مشکى (1387)، دین در نگاهى نوین، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره. شعارى نژاد، على اکبر (1364)، روان شناسى رشد، تهران، شرکت سهامى انتشار. طبرسى، فضل بن حسن (1365)، مکارم الاخلاق، چ دوم، تهران، فراهانى. غبارى بناب، على، «باورهاى مذهبى و اثرات آنها در بهداشت روان (1374)، اندیشه و رفتار، ش 4. فضل اللّه، سیدمحمدحسین (1373)، شیوه همسردارى، ترجمه لطیف راشدى، بى جا، پیام آزادى. فلسفى، محمدتقى (1377)، بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات، تهران، دفتر فرهنگ اسلامى. قائمى، على (1363)، نظام حیات خانواده در اسلام، تهران، انجمن اولیا و مربیان. قرشى، باقر شریف (1389)، نظام خانواده در اسلام، ترجمه لطیف راشدى، چ چهارم، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل. کلاین برگ، اتو (1370)، روان شناسى اجتماعى، ترجمه على محمد کاردان، تهران، اندیشه. کلینى، محمدبن یعقوب (1378)، الکافى، تصحیح على اکبر غفارى، تهران، دارالکتب الاسلامیه. گاتمن، جان و نان سیلور (1388)، هفت اصل اخلاقى براى موفقیت در ازدواج، ترجمه مهدى قراچه داغى، تهران، آسیم. مجلسى، محمدباقر (1379)، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه. مطهرى، مرتضى (1368)، اخلاق جنسى در اسلام و جهان غرب، چ چهارم، تهران، صدرا. نورى، میرزاحسین (بى تا)، مستدرک الوسائل، بیروت، داراحیاءالتراث العربى.   خادم حسین فاضلى: کارشناس ارشد الهیات و معارف اسلامى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس‏ سره. ابوالفضل ساجدى: دانشیار گروه کلام مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس‏ سره.   معرفت - سال بیست و دوم ـ شماره 191 ادامه دارد...  

94/05/31 - 07:07





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن