واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۶:۳۳
رضا چایچی میگوید: همیشه در کنار شاعران استخواندار، شاعرانی پیدا میشوند که با هیاهو و جنجال و بیان حرفهای عجیب و غریب میخواهند نامی به دست بیاورند. این شاعر در گفتوگو با خبرنگار ادبیات ایسنا درباره افول مفهوم در شعر گفت: دستهای از شاعران که مناسب است عنوان شعر بیمفهوم به شعر آنها بدهیم، استثنا هستند و سرودن شعر بیمفهوم عمومیت ندارد. تنها مفاهیم نیستند که در شعر بازتاب پیدا میکنند؛ بلکه احساس، تخیل و اندیشه نیز در شعر با هم ممزوج میشوند. او با بیان اینکه در ادبیات کلاسیک در شعر شاعرانی چون حافظ و مولانا و ... این سه عنصر وجود دارد، افزود: این عناصر با مفاهیم مورد نظر شاعر که حاصل جهانبینی اوست گره میخورد. در شعر اکثر شاعران معاصر نیز این عناصر وجود داد. اما مفاهیم در اشعار دستهای دیده نمیشود. این دسته بیشتر خودشان را پستمدرن معرفی میکنند و کارشان را ساختارشکنی و به هم ریختن نحو میدانند. چایچی درباره شعر پستمدرن بیان کرد: شاعران پستمدرن بر این عقیدهاند که نمیخواهند شعرشان مفهومی را منتقل کند بلکه درصدد شکستن قوانین و ایجاد فرمهای تازه هستند. در هر شعر خوب و ماندگار چه شعر جهان، چه شعر کلاسیک یا معاصر تخیل و احساس و اندیشههای شاعر با هم گره میخورد تا مفاهیمی را به خواننده القا کند. از شعرهای برجسته نه تنها یک مفهوم بلکه مفاهیم متعدد استنباط میشود و هر خواننده به فراخور دانش و سطح فکری و فرهنگی خود مفاهیمی برداشت میکند. او در واکنش به اینکه برخی از بدعتگذارها معتقدند این سبک شعر ماندگار خواهد شد گفت: بعید است اینگونه اشعار ماندگار شوند، زیرا فرهنگ شعر قرنها پیشینه و ریشه دارد. افرادی چون نیما شعر بیمفهوم نسرودند و سعی در بیان اندیشهها و عواطف انسانی داشتند. نه تنها در ایران بلکه در شعر غرب و شرق دور هم شاعران نوپرداز که سبک جدیدی بهوجود آوردند این عناصر را از آثار خود حذف نکردند. این شاعر اظهار کرد: قرنهاست شعر رواج دارد و پرخوانندهترین شعرها در طول تاریخ شعرهایی بوده که این عناصر را در خود داشتهاند. هر چند شاعر مختار است در سرودن شعر بدعت بگذارد و در عرصه زبان نوآوری کند. به عنوان مثال یدالله رویایی سبک شعری خاص خودش را دارد اما شعر بیمفهوم نسروده. اگر قرار باشد هنری به این والایی که بسیاری از بزرگان و فلاسفه و اندیشمندان جهان آن را ستودهاند فاقد مفهوم شود، دیگر چیزی از آن نمیماند که قابل ستایش باشد. او هچنین بیان کرد: شاعری جادوگری است. شعر ما را از جهان ملالآور و تکراری که پیرامون ما را فراگرفته است، جدا میکند و به جهان دیگری میبرد. درواقع ما را به جهانی بکر و تازه که تا کنون به آن پا نگذاشتهایم راهنمایی میکند؛ برای همین زیبا و جذاب است. ذهن پویا همواره به دنبال بدعت و نوآوری و پا گذاشتن به کهکشانی تازه کشفشده است. همه چیز در جهان شعر، با جهان ما متفاوت است و رنگ دیگری دارد. چایچی شعر سرودن را کاری دشوار دانست و گفت: اگر شعر درباره آشپزی نوشته شود یا مضامینی از این دست با یک بار خواندن برای همیشه تمام میشود و دیگر خواننده شعر به سراغ آن نخواهد رفت. شاعران بزرگ با خرد و شهود ژرف خود بر ذهن ما تأثیری عمیق میگذارند. از خیل شاعران قرنهای گذشته، تعداد کمی ماندگار شدهاند. شعر ماندگار سرودن کار سهلی نیست بلکه بسیار دشوار است. او درباره نظرهای غیرکارشناسانه ابراز کرد: متأسفانه گاهی افرادی در این حیطه نظر میدهند که دانش کافی ندارند. در جامعه ما مرسوم است که برخی از افراد درباره همه چیز نظر میدهند و داوری میکنند؛ از نجوم و فیزیک گرفته تا شعر و ادبیات و سایر هنرها، احساس میکنند به تمام دانشهای بشری چیره هستند و این گمانی خطاست. این شاعر ادامه داد: هنر و فرهنگ شعر طی قرنها تکامل یافته و در طول زمان مدام به این هنر چیزی افزوده شده است. شاعر باید به این فرهنگ اشراف داشته باشد. افرادی که چنین سخن میگویند نه شاعران کلاسیک و نه معاصران را خوب میشناسند. نشریهها هم برای پرکردن صفحات خالی و سفید خود هر چیزی را منتشر میکنند. اگر از نیما تا کنون نشریات ادبی را ورق بزنیم با نام بسیاری از شاعران روبهرو میشویم. اکنون انگشتشماری از آن نامها باقی ماندهاند. اگر یک قرن دیگر هم بگذرد شاید از این نامها، باز هم تعدادی حذف شوند. چایچی همچنین گفت: شعر گوهری است که به سادگی به دست نمیآید و با گذشت زمان بهترینها انتخاب و ماندگار میشوند. اکنون برخی درباره اموری مثل مکانیکی و آشپزی شعر میگویند یا گروه دیگری که اگر بارها شعرشان را بخوانید متوجه نمیشوید که شاعر چه میخواهد بگوید. خیلی از شاعران پستمدرن، شاعران کلاسیک و حتی شاعران معاصر را قبول ندارند و تنها آثار خودشان را قبول دارند. او در پایان با بیان اینکه نباید به شعر سهلانگارانه رو آورد، گفت: نه تنها شعر بلکه هر هنر دیگری را نباید سهل دید. همیشه در کنار شاعران استخواندار، شاعرانی پیدا میشوند که با هیاهو و جنجال و بیان حرفهای عجیب و غریب میخواهند نامی به دست بیاورند. برخی حتی یک مجموعه شعر هم ندارند اما از طریق رسانههای داخلی و خارجی، نظرات مغرضانه و دور از حقیقت خود را بیان میکنند. عدهای هم پیرو این مرشدان هستند. خود فکر کنید دانش و آگاهی آنها در چه حد است که چنین مرادانی را برمیگزینند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]