واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بیماری سینه مردان گفتگو با دکتر منوچهر جزايري درباره ژنيکوماستي وقتي به دکتر منوچهر جزايري فوقتخصص بيماريهاي غدد و متابوليسم، ميگويم که قرار است درباره ژنيکوماستي (بزرگي غيرطبيعي سينه) با او گفتگو کنم، ياد خاطره جالبي ميافتد. «يادم هست مرد ميانسالي که از بزرگي سينههايش شکايت داشت و بعد از کلي آزمايشهاي مختلف هورموني، هنوز هيچ علتي براي آن پيدا نکرده بود، دچار افسردگي شده و به ما مراجعه کرده بود. در بيمارستان، من از يکي از رزيدنتهايم که يک خانم دکتر بسيار باهوش بود، خواستم که به آزمايشها توجه نکند و تمام وقت و همت خودش را روي شرححال و تاريخچه دارويي بيمار متمرکز کند. بعد از چند ساعت پرسوجو جواب دادند که خود بيمار مصرف هيچ دارويي را ذکر نميکند ولي ميگويد همسرش، شبها يک قرص به او ميداده تا دردش برطرف شود و مدتي است که دارد اين قرص را مصرف ميکند. بعد از کلي تحقيق، کاشف به عمل آمد که همسر اين مرد، به اشتباه از قرصهاي ضدبارداري خودش به او ميداده و اتفاقا درد او هم بهتر ميشده! همسر بيمار ظاهرا قرصهاي ضدبارداري را از پوشش آنها جدا کرده و داخل يک شيشه گذاشته بود. بعد از قطع دارو، رفتهرفته بزرگي سينه بيمار نيز فروکش کرد ولي آثار آن به صورت خيلي خفيف تا مدتها وجود داشت.» ژنيکوماستي دقيقا به چه معناست؟ واژه ژنيکوماستي، از دو بخش تشکيل شده: ژنيکو، به معناي زن و ماستي، به معناي سينه. پس ژنيکوماستي يعني زنانه شدن سينه يک مرد که نبايد آن را با دو پديده ديگر اشتباه کرد: تجمع بافت چربي (ليپوماستي) و حجيم شدن عضلات سينه. در هر دو حالت، ژنيکوماستي، کاذب است؛ نه حقيقي. ژنيکوماستي، پديدهاي است سهل و ممتنع، يعني هم ساده و طبيعي است (فيزيولوژيک) و نيازي به درمان ندارد؛ هم ميتواند جدي و نشانهاي از يک بيماري صعبالعلاج باشد. ژنيکوماستي حقيقي، تکثير و حجيم شدن بافت غدهاي (گلاندولر) سينه است. ژنيکوماستي در چه مواردي فيزيولوژيک (طبيعي) است؟ ژنيکوماستي طبيعي در سه حالت ديده ميشود: نوزادي، بلوغ و سالمندي. هر سه حالت، فيزيولوژيک و طبيعي هستند. در واقع، هر انسان سالمي ممکن است در طول عمر خود، حداقل يک بار ژنيکوماستي را تجربه کند. ژنيکوماستي نوزادي، در نوزادان پسر به علت وجود استروژن مادر در خون نوزاد، عارض ميگردد. اين پديده، موقتي و گذرا است و ظرف چند هفته از بين ميرود. ژنيکوماستي بلوغ، در دوران بلوغ در پسرها مشاهده ميشود. غالبا دو طرفه است و با درد و حساسيت سينه همراه ميباشد. گاهي هم يک طرفه است. اين پديده، ممکن است از چند ماه تا چند سال به طول انجامد (6 ماه تا 3 سال). ژنيکوماستي سالمندي، معمولا بعد از 50 سالگي مشاهده ميشود. ژنيکوماستي نوزادي، در 60 تا 90 درصد موارد، ژنيکوماستي بلوغ 60 تا 70 درصد موارد، ژنيکوماستي سالمندي، در 30 تا 85 درصد افراد مسن ديده ميشود. ژنيکوماستي نوزادي، در چند هفته اول زندگي، ژنيکوماستي بلوغ، در پسرهاي نوجوان و تازه بالغ بين سنين 12 تا 15 سالگي و ژنيکوماستي پيري، معمولا بعد از 45 تا 50 سالگي ايجاد ميشود، بنابراين هر انسان سالمي ممکن است در طول زندگي خود، يک بار دچار اين عارضه شود بدون اينکه مشکلي براي او پيش بيايد. آيا از نظر ظاهري، وضعيت طوري هست که بيمارخودش بتواند آن را تشخيص بدهد يا به آن مشکوک شود؟ تشخيص آن با پزشک متخصص است، نه بيمار، ولي برخي خصوصيات، ميتواند بيماران را هدايت کند. مثلا اگر ژنيکوماستي دردناک باشد يا سينهها حساس شوند، نشانه تازگي و سريع بودن رشد سينه است. اين حالت معمولا به دنبال مصرف داروها ديده ميشود. قوام سينه در اين حالت معمولا نرم است و سفت نيست. در حالي که اگر ژنيکوماستي کهنه و قديمي و طولکشنده باشد، قوام سينه سفت است. ژنيکوماستي اگر بعد از سنين 25 تا 30 سالگي و به طور ناگهاني و سريعا و بدون مقدمه قبلي ايجاد شود و سير سريع داشته و توده پستاني سفت يا سخت و يا همراه با ترشح باشد، مشکوک به بدخيمي است و لذا آن را بايد جدي گرفت. ژنيکوماستي غالبا دو طرفه و گاهي يکطرفه است. گاهي دو طرفه است، اما يک سينه بزرگتر از سينه ديگر است. آيا علل ديگري هم براي ايجاد ژنيکوماستي وجود دارد؟ البته! بديهي است که علل ژنيکوماستي شامل يک ليست بلندبالا از بيماريها و داروهاي مختلف ميشود که ذکر تمام آنها از حوصله اين بحث خارج است. براي نمونه، داروها 20 درصد، کمکاري اوليه بيضه (هيپوگوناديسم اوليه) 10 درصد، تومورهاي بيضه يا فوقکليه 3 درصد و حدود 10 درصد موارد شامل هيپوگوناديسم ثانويه، سوءتغذيه (در قديم از علل شايع در کودکان)، مقاومت به آندروژن (TFTS يا مردهاي زننما که نوعي دو جنسي کاذب است)، سيروز کبدي (فيبروز و تشمع کبد)، اعتياد به الکل، نارسايي مزمن کليه، پرکاري مادرزادي فوقکليه، تومور ترشحکننده هورمون جنسي و پرکاري تيروييد و کمکاري تيروييد، هم ايدز و هم داروهاي ضدايدز و در بقيه موارد، علت ژنيکوماستي، پيدا نميشود (ايديوپاتيک). چه داروهايي ميتوانند ژنيکوماستي ايجاد کنند؟ کمتر دارويي را سراغ دارم که ژنيکوماستي ندهد. البته مقصود من مصرف درازمدت دارو است؛ نه چند نوبت يا چند روز. مواد نيروزا، استروييدها، آنابوليزانها (براي افزايش حجم عضلات خيلي بيرويه مصرف ميشوند)، کِرِمهاي استروژن (خانمي را به ياد دارم که از کِرِم واژينال استروژن استفاده ميکرد و شوهرش در روابط زناشويياش با جذب استروژن از طريق آلت، دچار ژنيکوماستي شده بود)، اسپيرونالاکتون، فلوتامايد، سايمتيدين، رانيتيدين، متيلدوپا (اين داروها، گوارشي، قلبي و يا ضدفشارخون هستند)، داروهاي اعصاب، ماري جووانا، هرويين، متادون، داروهاي ضدتشنج و ضدصرع، ضد سل، ضد افسردگي (داروهاي ضدافسردگي در زن، پرمويي صورت و بدن و در مرد، ژنيکوماستي توليد ميکنند)، شيميدرماني، هورمون رشد، ضدسرطانها، تمام آندروژنها و ... همانطور که گفتم، کمتر دارويي وجود دارد که ژنيکوماستي ندهد. ليست داروها خيلي مفصل و متجاوز از صدها قلم است. و ابتلا در اثر استفاده از کدام داروها شايعتر است؟ خب، در جوانان و نوجوانان پسر، نقش فرآوردههاي نيروزاي رنگارنگ که متاسفانه در دسترس جوانان قرار ميگيرد، مهمتر است. غالبا اين داروها، به طور غيرقانوني و مخفيانه، در باشگاههاي ورزشي، به غلط تجويز ميشود و گاها با عوارض جبرانناپذيري همراه خواهد شد. اکثريت بيماراني که به علت ژنيکوماستي به يک پزشک مراجعه ميکنند، يا از نوع ژنيکوماستي بلوغ هستند که خود به خود خوب ميشود و يا از نوع دارويي هستند که با قطع دارو، تدريجا برطرف ميشود. ژنيکوماستي حقيقي با کدام حالات مرضي ديگر ممکن است اشتباه شود؟ با هيچ بيماري ديگري قابل اشتباه نيست، به شرطي که شرح حال و معاينه دقيق در پرونده بيمار وجود داشته باشد. معالوصف، بافت چربي، چاقي، ليپوم، فيبروآدنوم، کيستهاي موضعي بايد از ژنيکوماستي واقعي، افتراق داده شوند. آب پستان و سرطان پستان نيز در تشخيص افتراقي جاي دارند که در معاينه باليني و به کمک آزمايش خون، ماموگرافي، سونوگرافي و در صورت لزوم سيتي اسکن يا امآرآي و سرانجام نمونهبرداري، قابل تشخيصاند. آيا اين عارضه، به خودي خود، مشکلي ايجاد ميکند؟ اگر از نوع فيزيولوژيک و خفيف باشد، نه! و احتياج به درمان خاصي هم ندارد و معمولا خود به خود خوب ميشود. ژنيکوماستي دارويي هم با قطع دارو معمولا برطرف ميشود. معاينه دورهاي بيمار بين 3 تا 6 ماه ضروري است. نکته باليني مهم اين است که ژنيکوماستي، به ويژه در جوانان و نوجوانان، بيش از اينکه از نظر پزشکي مسالهساز باشد؛ از نقطهنظر رواني و رواني- اجتماعي مسالهساز ميشود، به طوري که بيمار احساس شرم ميکند و از برهنه شدن ميهراسد و اعتماد به نفس خود را از دست ميدهد و دچار سرخوردگي و افسردگي ميشود که از خود ژنيکوماستي مهمتر است و آن را تحتالشعاع خود قرار ميدهد. بيماراني را داشتهام که براي يک ژنيکوماستي ساده و خفيف و فيزيولوژيک، خود را به تيغ جراحي سپرده و تا آن را برنداشتهاند، آرام نگرفتهاند. سلامت: آيا در چنين مواردي، داروهاي خاصي هم به عنوان درمان تجويز ميشود؟ در پزشکي، گاهي بهترين دارو، ندادن داروست. ژنيکوماستي نسبت به هر دارويي حساس است. به علاوه، داروهايي مانند تاموکسي فن (ضد استروژن) يا آناستروزول يا تتروزول (ضدآروموتاز) که گاهي تجويز ميشوند، در واقع، اثر قابلتوجهي در کاهش حجم پستان ندارند اما ممکن است از بزرگتر شدناش جلوگيري کنند. شايان ذکر اينکه، داروهايي که توسط شرکتهاي دارويي و يا از طريق اينترنت به اسامي مختلف تبليغ ميشوند، به هيچ وجه توصيه نميشوند. اگر دارويي لازم باشد، بايد توسط متخصص غدد تجويز شود. اقدامات غيردارويي و ترميمي، تا چه حدي موثر و لازماند؟ به مريض و ذهنيت او نسبت به بيماري بستگي دارد. همانطور که در سوال قبلي توضيح دادم، حمايت روحي و دميدن اعتماد به نفس در بيمار، بسيار مهم است و گاهي تنها راه دستيابي به اين هدف، فقط اقدامات ترميمي است. در حال حاضر از دو تکنيک استفاده ميشود: ليپوساکشن، که برداشتن و حذف چربيهاي اضافي از پستان است و به بافت گلاندولر (غدهاي) پستان دست نميزنند. اين روش، بايد توسط يک جراح پلاستيک رسمي و خبره (فوقتخصص جراحي پلاستيک) و با لحاظ کردن کليه تدابير علمي و بعد از مشورت با فوقتخصص غدد، انجام شود. متاسفانه، ليپوساکشن، نيز به سرنوشت بسياري از کارهاي زايد و مضر دچار شده و در اکثريت موارد، بيرويه و بدون ضابطه و توسط افراد متفرقه صورت ميگيرد و با عوارض زياد و گاهي جبرانناپذيري نيز همراه بوده است. روش دوم، عمل جراحي سينه است که يک عمل کامل سينهبرداري است و بافت غدهاي سينه نيز حذف ميشود. البته امروزه، تکنيکهاي جراحي پيشرفت کرده و به صورت اندوسکوپي و با يک برش کوچک روي پوست، به طور ظريف، انجام ميشود. منبع:www.salamat.com /ج
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4800]