تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع): مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816172678




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پشت پرده سفر ستاره هالیوود به ایران / وقتی شان پن به نماز جمعه رفت


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: پشت پرده سفر ستاره هالیوود به ایران / وقتی شان پن به نماز جمعه رفت
ریس ارلیک روزنامه نگار و نویسنده آمریکایی که سال 2005 همراه شان پن به ایران آمده بود، در کافه خبر خبرآنلاین، از این سفر و اتفاقات پشت پرده‌ی ان گفت.
آفتاب : در آن سال شان پن خیلی بی سر و صدا به ایران آمد و نقریبا کسی از حضور او در تهران خبرنداشت. تا این که خبرگزاری‌ها عکس‌های حضور او را در نماز جمعه‌ی تهران منتشر کردند. ارلیک درباره آن سفر می‌گوید: «آه ، یادم هست که آخر آن سفر تقریبا داشتیم از دست مردمی که برای دیدن شان پن می آمدند فرار می کردیم. بگذارید از اولش بگویم. درسال 2005 بود که بازهم نورمن به من زنگ زد و گفت با شان پن داریم به ایران می رویم و این بار من کمتر از یک نانو ثانیه گفتم بله من هم می آیم. یادم هست که هیچ امیدی به گرفتن ویزا نداشتیم. شان پن که قطعا به ایران نیامده بود، گمان می کنم نورمن سولومون هم برای اولین بار بود که به ایران می آمد اما من می دانستم که ویزا دادن به یک خبرنگار آمریکایی از سوی ایران چه کار سختی است. به هرحال کارهای اولیه را کردیم و هرکس هم قرار شد به کارهای خودش برسد چون خیلی امید نداشتیم. در واقع اگر به هرکدام از ما ویزا نمی دادند خصوصا نورمن تقریبا سفر کنسل می شد.» به گفته‌این روزنامه نگار، «اما ناگهان به طرز معجزه آسایی خبرآمد که ویزا هماهنگ شده است. آن موقع یادم هست که وقت کمی داشتیم و باید سریع جمع و جور می کردیم و از فرصت کوتاهی که برای اقامت در ایران بود استفاده می کردیم چون چند روزی دیگر به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده بود. چهار روز وقت داشتیم من برنامه خاصی نداشتم و آماده بودم اما  شان پن باید برای دیدن همسر آن موقعش رابین رایت پن به لندن می رفت که داشت در یک فیلمی آنجا بازی می کرد. سولومون هم گرفتار موضوعاتی دیگر بود. شان پن به سفارت ایران در لندن رفت و ویزایش را گرفت و ما باید خودمان را برای پرواز به تهران به آلمان می رساندیم. من از کالیفرنیا، سولومون از یک جای دیگر در آمریکا که یادم نیست و شان پن از لندن خود را به آلمان رساندیم. اولین برخورد ما با ایرانی هایی که ما را می دیدند مال همان هواپیما بود. مسافران ایرانی ما را نگاه می کردند و شان پن را شناخته بودند و مرتب پچ پج می کردند. وقتی در فرودگاه تهران هم پیاده شدیم همین وضعیت ادامه داشت و مرتب واکنش ها بیشتر می شد.»


از راست به چپ شان پن، نورمن سولومون و ریس ارلیک در هتل لاله سال 1384 به گزارش خبرآنلاین، ارلیک می‌گوید: «یادم هست که آن موقع بحث اعتراض ایران به انگشت نگاری از اتباعش در آمریکا بالاگرفته بود و می گفتند باید مقابل به مثل شود و از آمریکایی هایی هم که به ایران می ایند انگشت نگاری شود. ما در هتل لاله مستقر شدیم و خب کسی از آمدن ما جز معدودی از جمله خود شما خبر نداشتند اما آهسته آهسته وقتی ما از هتل بیرون می رفتیم تا گزارش و مصاحبه تهیه کنیم بیشتر و بیشتر مردم شان پن را می دیدند و مرتب با انگشت نشانش می دادند و پج پچ می کردند و به هم می گفتند : « خودش است. خودش است، شان پن است» و بعد کاملا هیجان زده می شدند. یادم هست در یک کافی شاپ در شمال تهران همین که نشستیم دورمان جمع شدندو ایستاده بودند نگاه کردن. خیلی جالب بود وقتی رفتیم حساب کنیم صاحب کافی شاپ خواست عکس دست جمعی بگیریم و از همان جا باب عکس گرفتن باز شد. تقریبا هرکسی دوربین داشت می آمد و می خواست عکس یادگاری بگیرد. یک خانمی آمد و گفت من می خواهم با شان عکس بگیرم بعد خیلی هیجان زده می گفت من باور نمی کنم که شان پن به ایرن آمده باشد. این رویه بود تا اینکه در روز آخر تقریبا از کنترل همه خارج شده بود. مردم که فهمیده بودند ما در هتل لاله اقامت داریم از صب می آمدند در لابی منتظر می نشستند تا شان پین بیرون بیاید و سرو صدایی به پا می شد و تقریبا دیگر تنها کاری که نمی شد کرد این بود که گزارش تهیه کنیم و بعضی از قرارها به خاطر این شلوغی و درخواست ها برای عکس گرفتن با تاخیر مواجه می شد.»



تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن