واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: خوانندهای که از دامپزشکی به موسیقی رسید
معمولاً برخی از دوستان که در این حوزه فعالیت میکنند، از کودکی کشف استعداد شدهاند و سریعاً این استعداد را پرورش دادند.
شهرام شکوهی خواننده مطرح این روزهای موسیقی که در سال 90 با اولین آلبوم خود به نام «مدارا» پا به عرصه موسیقی گذاشت و همچنین در سال 92 دومین آلبوم خود به نام «کولی عشق» را منتشر کرد، چندی پیش آلبوم جدیدی را به بازار موسیقی ارائه کرد که با استقبال مردم روبرو شد. به بهانه «سین جیم» به گفتگو با او پرداختیم: از خودتون برامون بگید متولد چه ماهی و چه سالی هستید؟
من متولد مرداد 1350 هستم و 9 سال است که ازدواج کردم و و دختری به نام ملودی دارم و از سال 85 موسیقی حرفهای را شروع کردم.
در این عرصه عده زیادی فعالیت میکنند و معمولاً همه دوست دارند خوانند شوند. چطور به این نتیجه رسیدید که خواننده شوید؟
اگر در برخی از سایتها گفتگوی تعدادی از دوستان را مطالعه کنید، در سن 4 یا 5 سالگی کشف استعداد شدهاند و از همان دوران زیر نظر اساتید بزرگ پرورش یافتهاند؛ ولی من اصلاً به این فرم کشف استعداد نشدهام، اگر به سمت آواز رفتهام فقط به این دلیل بود که در آن زمان یاد گرفتن آواز اصولاً کار سخت و دشواری بود به همین خاطر خرید ساز و ثبت نام کلاسها به صورت رسمی وجود نداشت. همچنین حمل ساز هم ممنوع بود.
خانواده برای انتخاب این حرفه مخالفتی نداشتند؟
خیر، خانواده من کاملاً راضی بودند و مخالفتی نداشتند، هم خانواده پدریام و هم خانواده همسرم.
چرا بعضی از خانوادهها مخالفت زیادی با موسیقی دارند؟
اگر کاملاً موسیقی را بشناسند و واژه موسیقی و حتی این حرفه برایشان بد معنا نشده باشد، بعید میدانم مشکل یا مخالفتی پیش بیاید، مگر این که تعصبات خاصی در فرهنگ آن خانواده وجود داشته باشد.
با توجه به این که سبک شما نوعی سبک تلفیقی است، انتخاب این سبک چگونه صورت گرفت؟
این سبک را به جهت نبود چنین سبکی در آن دوران انتخاب کردم. قطعاً اگر شخصی این سبک را اجرا کرده بود هیچ وقت سراغ خوانندگی و موسیقی نمیرفتم، همچنین در یک برهه زمانی احساس کردم لازم است، چنین سبکی وارد بازار موسیقی شود که خداروشکر رویکرد مثبتی در بین افراد جامعه داشت.
رشته تحصیلیتان با حرفه فعلی هماهنگی دارد؟
هیچ ارتباطی به هم ندارند، رشته تحصیلی من دامپزشکی بود که بنا به دلایلی به ادامه آن نپرداختم و لیسانس دامپروری گرفتم.
با توجه به این که شما خیلی دیر وارد عرصه موسیقی شدید، قبل از ورود به این عرصه شغل دیگری داشتید؟
بله، قبل از این که بخواهم به کار موسیقی روی آورم کار دیگر داشتم و فکر میکنم معمولا هم این گونه است. غیر از پزشکان که شغل مشخص شدهای دارند و نسبت به تحصیلات خود فعالیت میکنند، خیلی کم پیش میآید که فردی هماهنگ با تحصیلاتش به اشتغال بپردازد.
این همه فشار کاری و مسافرتهای کاری باعث آزرده خاطر شدن خانواده نمیشود؟
به نظرم هر کسی در حیطه کاری که انتخاب میکند باید تعادل را نسبت به همه چیز رعایت کند، حتی اگر معلم و کارمند هم باشند و جدا از زمان کاری در خانه هم فعالیت کنند، باعث آزرده خاطر شدن خانواده میشوند. در کل، باید زمانی را برای خانواده در نظر گرفت. سعی میکنم از حواشی این حرفه دوری کنم تا خانواده تحت فشار نباشند.
آمار مطالعه در جامعه بسیار پایین است. شما اهل مطالعه هستید؟
بسیار اهل مطالعه هستم، زمانی خیلی کتاب میخواندم ولی در حال حاضر کتاب کاغذی زیاد مطالعه نمیکنم، معمولاً در حد خواندن مقالهها و مصاحبهها در اینترنت. در کل، روزی 2 ساعت را برای مطالعه کردن اختصاص میدهم.
جوانان زیادی علاقهمند به موسیقی هستند ولی توانایی ثبتنام در کلاس های آموزش را ندارند، تا به حال به این فکر کردهاید به جوانان با استعداد کمک کنید تا بستری برای موفقیت آنها فراهم شود؟
اگر بحث راهنمایی باشد حتماً این کار را انجام میدهم ولی بحث آموزش کاملاً متفاوت است، معمولاً در بحث موسیقی خواننده و نوازندههایی که کار موسیقی میکنند مدرسهای خوبی نیستند، البته این قطعیت ندارد، ممکن است شخصی خواننده خوبی باشد ولی مدرس بدی و برعکس البته استثناهایی هم هستند که هر دو را با هم دارند.
کار تدریس هم انجام می دهید؟
خیر، فکر میکنم مدرس خوبی نباشم، برای تدریس بک سری مؤلفههایی وجود دارد که یکی از آنها صبور بودن است.
در بچگی شیطون بودید؟
معتدل بودم. البته مگر میشه بچهها شیطون نباشند و آتش نسوزانند ولی سعی میکردم ماهی یک یا دوبار آتیش بسوزونم.
یکی از خاطرات دوران کودکی را برایمان بازگو کنید؟
بیشتر کودکی من با پسر خالهام گذشت، خانواده معمولاً به شکار میرفتند و یکی از آن روزها ما هم همراهشان راهی شدیم؛ یادم میآید یک بار سوار بر اسب بدون زین شدیم و انقدر اسب بیچاره را اذیت کردیم که به تاخت رفت و ما را در بوتههای گزنه پرت کرد؛ دو روز متوالی بدنمان ملتهب بود.
فکر میکنم شما برای اولین بار سبک تلفیقی را وارد بازار موسیقی کردید و این نوعی ریسک بود. در کل آدم رسیکپذیری هستید؟
میدانید که قانون رسیک هیچ وقت 50-50 نیست. ریسک یعنی 60 درصد اطمینان برد داشته باشید و 40 درصد احتمال باخت، من از همان ابتدا هم می دانستم که سبک جدیدم مخاطب خود را جذب خواهد کرد.
سبک موسیقی شما برگرفته از موسیقی اسپانیایی است. آیا این نوع سبک را الگو اصلی خود قرار دادید؟
من هیچ وقت دوست ندارم دنباله رو شخص خاصی باشم. درست است، کار من شباهتی به موسیقی اسپانیایی دارد ولی موسیقی اسپانیایی یک سبک مجزاست، من در سبک موسیقیام از یک فضای کلی به همراه نوعی موسیقی سنتی ایرانی مثل آواز و برخی از موسیقیها استفاده کردم و در کنار آن ملودی اسپانیایی را چاشنی این سبک کردم، ولی در کل سبک اسپانیایی را به طور کل الگوی خود قرار ندادم.
در برخی از سایتها ذکر شده بود که دچار عارضه قلبی هستید. آیا این موضوع صحت دارد؟
بله، من دو بار قلبم را عمل کردم و خدا رو شکر الان بهتر هستم، باید با این بیماری کنار بیایم.
اتفاقات دور و اطرافمان چه خوب و چه بد در حال ما تأثیر گذار است، در کل روز چی حالتون رو بد میکنه؟
به هر حال هر انسانی به صرف انسان بودنش از محیط اطراف تأثیر میگیرد و اتفاقات میتواند کم و زیاد روی حالات درونی همه اثر بگذارد، ولی به نظرم هنرمند جماعت تأثیرپذیری بیشتری دارد و چه بخواهیم و چه نخواهیم اتفاقهای بد حالمان را بد خواهد کرد.
حرف آخر:
برای همه آرزوی موفقیت و پیروزی میکنم.
منبع: باشگاه خبرنگاران
شنبه, 24 مرداد 1394 ساعت 10:52
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]