تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815063942
قتل زن سالخورده براي سرقت طلا
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: قتل زن سالخورده براي سرقت طلا
« بدهكار بودم، به خاطر همين به فكر افتادم تا سرقت كنم. بهترين جايي كه مي‌شد دزدي كرد، خانه پيرزن بود. وقتي مستأجرشان بودم، متوجه شدم كه مقدار زيادي طلا دارد...» اينها بخشي از اقرارهاي مرد سارق است كه حالا دستش به خون انساني بي‌گناه آلوده شده. مرد بدهكار به جاي تلاش براي پرداخت بدهي، راهي را انتخاب كرد كه مي‌تواند سرنوشت او را به طناب دار گره بزند.
به گزارش خبرنگار ما، ساعت 10 و 30 دقيقه صبح روز دوشنبه، 25 مردادماه بود كه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران از قتل زني سالخورده در خيابان صمدي شهر ري باخبر شدند و خود را به محل رساندند. بررسي‌هاي پليس نشان داد، محل حادثه خانه‌اي دو طبقه قديمي است و جسد پيرزن در حالي كه پارچه‌اي به دور گردنش پيچيده شده در اتاق خواب طبقه اول قرار دارد. دختر مقتول كه پليس را از ماجرا باخبر كرده بود، گفت: ساعتي قبل قرار بود همراه مادرم به بازار بروم. قبل از اينكه از خانه‌ام حركت كنم، با او تماس گرفتم اما جواب نداد. بعد مقابل خانه‌اش آمدم و زنگ خانه را زدم اما در را به رويم باز نكرد. او ادامه داد: پدرم هر روز صبح زود سر كار مي‌رود و مادرم در خانه تنها است به خاطر همين نگران شدم و احتمال دادم كه حادثه‌اي برايش پيش آمده است. با كمك همسايه، در را باز كردم. وقتي وارد شدم، جسدش را در اتاق خواب پيدا كردم. بعد از آن با پليس تماس گرفتم. شوهر مقتول هم وقتي تحقيق شد، گفت: من هر روز صبح ساعت پنج راهي محل كارم مي‌شوم. امروز هم در محل كارم بودم كه دخترم تماس گرفت و من را از ماجرا باخبر كرد. پيرمرد گفت همسرم مقداري طلا و جواهرات به ارزش 15 ميليون تومان داشت كه از خانه سرقت شده است. اين مرد همچنين گفت چهار ماه قبل طبقه دوم خانه‌ام را به مرد 37 ساله‌اي به نام محمد اجاره دادم اما بعد متوجه شدم كه اين مرد از سارقان سابقه‌دار است به خاطر همين با او تسويه كردم و در اين مدت طبقه دوم خانه‌ام خالي است.
كارآگاهان همچنين در بررسي صحنه جرم، متوجه آثار تخريب روي درهاي خانه شدند و مطمئن شدند كه متهم با انگيزه سرقت وارد خانه شده و بعد از ارتكاب قتل، طلاهاي پيرزن را سرقت كرده و گريخته است. مظنون اصلي هم كسي نبود جز محمد. بعد از انتقال جسد به پزشكي قانوني، كارآگاهان سوابق محمد را بررسي كردند و فهميدند كه او بعد از تخليه خانه پيرمرد، آپارتماني در كرج اجاره كرده است. مأموران پليس زماني كه راهي محل زندگي او شدند فهميدند كه همزمان با وقوع حادثه، محمد آپارتمان را تخليه كرده و كسي هم از محل زندگي او خبر ندارد. پس از آن مأموران پليس دست به تحقيق بيشتر زدند و سرانجام هفتم مردادماه او را بازداشت كردند. متهم در اولين بازجويي‌ها جرم خودش را انكار كرد و گفت نقشي در ماجراي قتل زن سالخورده نداشته است. محمد اما در تحقيقات فني به قتل اقرار كرد و گفت با انگيزه سرقت دست به جنايت زده است.
او توضيح داد:بدهكار بودم، به خاطر همين به فكر افتادم تا سرقت كنم. بهترين جايي كه مي‌شد دزدي كرد هم خانه پيرزن بود. وقتي مستأجرشان بودم، متوجه شدم كه مقدار زيادي طلا دارد. راه وارد شدن به خانه را هم بلد بودم. چند بار كه كليد همراه نداشتم، توانسته بودم به راحتي در خانه را باز كنم و وارد شوم. شوهرش هم كه در طول روز خانه نبود تا مانع سرقت شود به خاطر همين مي‌توانستم به راحتي از پس پيرزن بر بيايم. وسوسه سرقت طلاهايش به جانم افتاد و روز حادثه نزديك خانه‌شان كمين كردم. ساعتي بعد از اينكه پيرمرد خانه را ترك كرد، در را باز كردم و وارد شدم. پيرزن در اتاق خواب استراحت مي‌كرد. پتو را به رويش كشيدم تا متوجه حضورم نشود اما از خواب بيدار شد و من را ديد. ترسيدم من را به پليس معرفي كند به خاطر همين پارچه‌اي به دور گردنش انداخته و خفه‌اش كردم. بعد هم طلاها را سرقت كردم و گريختم. به سراغ يك طلافروشي در شهرري رفتم. طلاها را به پول تبديل كردم اما مأموران من را بازداشت كردند.
سرهنگ كارآگاه آريا حاجي‌زاده، معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: در حالي كه متهم در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران قرار دارد، طلافروشي مورد نظر هم شناسايي و همه طلا كشف شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]
-
حوادث
پربازدیدترینها