واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: عاملان قتل مرد سالخورده محاكمه ميشوند
چهار مرد جوان كه متهم هستند بعد از قتل مردي سالخورده، خانه او را فروخته بودند، در دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه ميشوند.
به گزارش خبرنگار ما دي ماه سال 90 دختري به نام يگانه به مأموران پليس خبر داد كه عمويش ناپديد شده است. اين دختر توضيح داد عمويم نادر جز من كس ديگري نداشت. او به تنهايي زندگي ميكرد و از بيماري هم رنج ميبرد. امروز بعد از اينكه امتحانات دانشگاهم تمام شد از شهرستان به تهران آمدم تا به او سر بزنم. البته قبل از آن چندبار تماس گرفتم اما به تماسهايم جواب نداد. احتمال دادم كه به خاطر بيمارياش در حال استراحت باشد. وقتي به محل زندگياش كه خانهاي ويلايي است، رفتم مردي در را باز كرد و گفت كه عمويم را نميشناسد. او خودش را صاحبخانه معرفي كرد و مدعي شد كه خانه را خريده است.
با شكايت دختر دانشجو مأموران پليس راهي اين خانه شدند و از مردي كه خودش را صاحبخانه معرفي كرد، تحقيق كردند. اين مرد گفت كه مدتي قبل خانه را از مردي به نام فريد خريده است و اوراق آن را هم به مأموران پليس نشان داد. بررسي روي اين اوراق نشان داد كه همه آنها جعلي است. تحقيقات براي پيدا كردن فريد هم چند ماه طول كشيد؛ چراكه نشانيهايي كه او در اختيار خريدار خانه گذاشته بود، جعلي بود. فريد اما گفت از سرنوشت نادر خبر ندارد و نميداند كه چه اتفاقي برايش افتاده است. او در بازجوييها دو مرد به نامهاي سپهر و نيما را به پليس معرفي كرد و گفت اين دو مرد از او خواستهاند تا سند خانه را برايشان جعل كند. تحقيقات بيشتر پليس نشان داد كه اين دو مرد با همدستي مردي به نام شايان، پيرمرد را به قتل رسانده و خانه او را فروختهاند بنابراين سه مظنون بازداشت شدند. شايان وقتي مورد تحقيق قرار گرفت به قتل اقرار كرد و گفت مدتي قبل بود كه متوجه شدم پيرمرد در خانه ويلايي به تنهايي زندگي ميكند. وقتي فهميدم از بيماري رنج ميبرد و كسي را هم ندارد، تصميم گرفتم او را به قتل برسانم و خانهاش را بفروشم. از آنجا كه به تنهايي قادر به اجراي نقشهام نبودم، ماجرا را براي سپهر و نيما تعريف كردم. وقتي پاي مقدار زيادي پول به ميان آمد، آنها وسوسه شدند و قبول كردند تا به من در اجراي نقشهام كمك كنند.
روز حادثه وارد خانهاش شديم. پيرمرد از ديدن ما وحشت كرد و خواست كاري با او نداشته باشيم. دهان و دست و پايش را بستيم و از خانه خارج شديم. ميدانستيم كه تا چند روز بعد فوت ميكند. همين اتفاق هم افتاد. وقتي وارد خانه شديم جسد متعفن شده بود و نميشد آن را از خانه خارج كرد. به پيشنهاد نيما جسد را داخل بشكهاي انداختيم. نيما مادهاي روي جسد ريخت كه به جز استخوان چيزي از آن باقي نماند. بعد هم استخوانها را از خانه خارج كرديم.
سپهر و نيما هم وقتي تحقيق شدند، حرفهاي شايان را تأييد كردند. با نشانيهايي كه متهمان در اختيار پليس گذاشتند، بخشي از استخوانها كشف شد و پزشكي قانوني هم هويت آن را تأييد كرد. بعد از كامل شدن تحقيقات، پرونده با صدور كيفرخواست روي ميز قضات شعبه 4 دادگاه كيفري شماره يك استان تهران قرار گرفت. متهمان به زودي محاكمه ميشوند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]