تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835198253
علیرضا بیرانوند و خيابان خوابی به خاطر فوتبال!
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
علیرضا بیرانوند و خيابان خوابی به خاطر فوتبال!
عليرضا بيرانوند، دروازهبان تيم فوتبال نفت و تيم ملي كشورمان از شرايط زندگياش ميگويد اينكه چه سختيهايي كشيد تا به عنوان برترين گلر ايران انتخاب شد.
روزنامه قانون - محمد آقايي فرد: عليرضا بيرانوند، دروازهبان تيم فوتبال نفت و تيم ملي كشورمان از شرايط زندگياش ميگويد اينكه چه سختيهايي كشيد تا به عنوان برترين گلر ايران انتخاب شد. گفتوگوي تفصيلي عليرضا بيرانوند را در ادامه ميخوانيد.
از شروع فوتبالتان بگوييد. ظاهرا خيلي سختي كشيديد تا به اينجا رسيديد.
من پیش از این هم اتفاقاتی که برایم افتاده را تعریف کردهام و خیلیها هم ميگویند حالا که به اینجا رسیده ای دیگر از گذشته حرف نزن. اما من به گذشتهام افتخار ميکنم. همه اتفاقاتی که برای من افتاد و لطفی که خدا شامل حال من کرد باعث شد من الان اینجا باشم. روزی که من برای اولین بار به تهران آمدم تنها یک کوله پشتی داشتم.
وقتی به تهران رسیدم شخصی به من گفت 150 هزار تومان بده تا تو را به تیم وحدت ببرم و تست بگیرم. اما من پولی نداشتم و آنها قبول كردند از من تست بگیرند که همان جا پذیرفته شدم. بعد شروع به تمرین با آن تیم کردم. شبها هم در کارگاه خیاطی پدر هم تیميام ميخوابیدم و کار ميکردم. تا اینکه آقای کمپانی من را در تمرین دید و برای تیم نفت انتخاب کرد. تیم نفت هم خوابگاه نداشت. عمه ای داشتم که در قلعه حسنخان زندگی ميکرد ولی من دیدم رفت و آمد من به آنجا واقعا باعث زحمت خانواده اش ميشود و تصمیم گرفتم به خانه او نروم.
بعد از آن چندماه در چمنهای دور میدان آزادی ميخوابیدم.تمام دستفروشهای آنجا مرا شناخته بودند.بعد ناچار شدم در یک فستفود کار کنم، هر روز صبح از 6 تا 12 ظرفهاي پيتزا را چرب ميكرديم، 12 ميرفتم سر تمرين و دوباره بر ميگشتم همانجا، شرایطم آنجا خیلی نامساعد بود. بعد از آن در یک کارواش کار کردم که شرایط بهتری داشت. آنجا به علت قد بلندم مسئول ماشینهای شاسی بلند شده بودم!
سرپرست و مسئولان باشگاه ميدانستند که شما از شهرستان آمده اید؟ نمیپرسیدند که شبها کجا ميخوابید؟
چرا اتفاقا سر بازی نوجوانان نفت، مدیر عامل باشگاه برای اولین بار برای بازدید آمده بود. من در آن بازی عملکرد خوبی داشتم آنقدر که برای مدیر عامل جالب بود و آمد از من پرسید : تو بچه کجایی؟ گفتم لرستان گفت شبها کجا ميمانی؟ گفتم دور میدان آزادی و در کارواش. این را که شنید مربی را صدا کرد و پرسید که چرا نگفته اید که بچهها خوابگاه ندارند؟ و قول داد که خوابگاه فراهم شود اما باز هم خبري نشد و تا مدتی خوابگاه نداشتیم. بعد از آن یک نفر به من پیشنهاد داد که یک جا به تو خانه ميدهیم ولی باید کاری انجام بدهی. گفتم چه کاری؟ گفتند رفتگری.
قبول کردید؟
بله. آنقدر به فوتبال علاقه داشتم که برایم مهم نبود. هیچ کاری را هم عار نميدانم.اتفاقا چندروز پیش هم یکی از خبرنگارها من را در خیابان دید و صحبت کردیم . همانجا یک رفتگر هم مشغول کار بود. به من گفت حاضری با او عکس بگیری؟ گفتم بله چرا که نه؟ دیدم روی مجلهها عکس من را در كنار اين رفتگر زده اند. اول اين كار برایم سخت بود اما بعدا دیدم هیچ اشکالی هم ندارد. (بغض مي كند)
حتی یک شب نگهبان باشگاه مرا به باشگاه راه نداد. هوا هم واقعا سرد بود و لباس زیادی نداشتم. جورابهایم را روی دستهایم کشیدم و شب را تا صبح در خیابان خوابیدم. صبح که بیدار شدم دیدم مردم دور و بر من حدود 2000 تومان پول خرد ریخته اند. البته من هم پول نداشتم و با همان پولها صبحانه خریدم. شاید الان که این حرفها را ميزنم بغض گلویم را گرفته باشد اما دیگر آن روزها گذشته ولی هیچ وقت فراموش نميکنم چطور به اینجا رسیدم و الان روزنامههای دنیا اسم من را مينویسند. شاید خدا خواسته من آنقدر سختی بکشم تا روزی دست چهار زندانی را بگیرم و گره از کار کسی باز کنم.
وضع مالی خانواده تان هم خوب نبود؟
بله؛ ما از نظر مالی ضعیف بودیم. گفتنش صحيح نيست ولي باور كنيد عموهاي من وقتي به شهر ما ميآمدند حتي به خانه ما هم نميآمدند ولي الان اولين خانوادهاي كه به خانهاش ميروند، خانه ماست. پدرم هم مخالف فوتبال بازی کردن من بود و ميخواست من کار کنم. واقعا توانایی تامین من را نداشت. روزی که من به تهران آمدم 15هزار تومان از دایی و پسرعمویم قرض گرفتم و هنوز هم پولشان را پس ندادهام! سال اولی که قرارداد بستم 800هزار تومان گرفتم که 700 هزار تومان را برای خانواده فرستادم.
زود هم ازدواج کردید.
بله، یکی از دلایل موفقیت من زود ازدواج کردنم بود. چون وقتی کسی از شهرستان بیاید و تنها در تهران باشد حاشیه اطرافش زیاد ميشود. شاید مجردها بعد از تمرین با دوستان به تفریح بپردازند اما من همیشه ميدانم بعد از تمرین همسر و فرزندم منتظرم هستند و مستقیم به خانه ميروم. اینطوری زود هم پیشرفت ميکنم و به امید خدا لژیونر ميشوم.
در نهايت يك روز به شما اعتماد شد و به جاي سوشا مكاني در درون دروازه قرار گرفتيد.
بله. آقای حسین فرکی مربی من بود و خیلی به من کمک کرد هم از نظر ورزشی هم روانی. آن موقع نسبت به سنم خوب بودم ولی به من بازی نميداد. ميگفت تو جوان هستی اگر دو گل بد بخوری دیگر محو ميشوی، من هم اعتراضی نميکردم. بعد از آن هم آقای ابراهیم زاده آمد و چند هفته به من بازی نداد و در یک بازی که نباید به من بازی ميداد من را گذاشت درون دروازه.
در بازیهای گذشته سه برد و یک مساوی داشتیم و بعد از چهار بازی ما باختیم و ديگر هیچ جا به من بازی نرسید . سپس آقای گلمحمدی آمد و از من خواست حوصله کنم و صبور باشم. تا اینکه در یک بازی دیدم آقا یحیی با مربی دروازه بانها صحبت کرد و من را به عنوان دروازه بان انتخاب کرد.
مدتها انتظار ميکشیدم که یک بازی به من برسد و خودم را نشان بدهم. آن روز آن فرصت فراهم شد. من هم تمام سعی ام را کردم. جلوی مس بازی داشتیم و چند تک به تک گرفتم. الان هم منتظر آن یک بازی هستم منتها در تیم ملی، چون کیروش آدمي است که یک بار به کسی بگوید آفرین، آن آفرین گفتن و تعریف تا چند روز از یاد کسی نميرود. امیدوارم من را هم ببیند و فرصت بدهد خودم را نشان بدهم.
نظرتان در مورد انتخاب بهترین مربی لیگ گذشته چیست؟
آقای فرکی واقعا مربی خوبی است و از نظر دانش و توانایی مربیگري همواره یکی از بهترینهای ایران هم بوده اند و تیمشان هم سال گذشته قهرمان شد. اما فکر ميکنم با توجه به برنده شدن ایشان در سال گذشته شاید بهتر بود از جوان ترها تقدير ميشد و بهنظرم باید این جایزه به گل محمدی یا منصوریان داده ميشد.
منصوريان سال گذشته همه را بهتزده كرد.
به غیر از مربیگری نفت، در بحث تیميهم فوق العاده بوديم. اول فصل هیچکس توقع نداشت چنین تیميببیند. فکر ميکنم تیميبوديم که برای اولین بار در سه جام حاضر و مدعی شدیم و در آخر لیگ هم یک قدم با قهرمانی فاصله داشتیم.
بحثي هم مطرح شد مبني بر اينكه اصلا حق شريفي نبود كه پديده شود چون او پيش از اين هم در ليگ درخشيده بود و حداقل پديده نبود.
به نظرم حق ارسلان (مطهري) بود كه پديده شود.
حضور علي كريمي هم در جشن غوغايي به پا كرد.
اين پسر ماه است، بهنازم به او، اين پسر چقدر محبوب است؟ به قول انصاريان فوتبال چقدر بد است كه علي كريمي از آن خداحافظي ميكند.
خيلي هم استقلالي هستيد ولي اين فصل به اين تيم نرفتيد.
بله، من ميگويم خواست خدا بود كه هرسال قرار است به يكي از اين دو تيم بروم و نميشود. چون استقلال و پرسپوليس هر سال گلر عوض ميكنند.
چه زماني به عنوان دروازهبان اول نفت شناخته شديد؟
من 6 سال براي پايههاي اين تيم بازي كردم. در نوجوانان يك بار سوم شديم، در اميدها يك قهرماني، يك نايب قهرماني و يك سومي كسب كرديم كه من با دست هشت تا پاس گل دادم. باورتان نميشود، دوستان من به من زنگ ميزدند ميگفتم امروز چه كار كرديد؟ ميگفتند فقط روي دفاعمان كار كرديم كه نتواني پشتشان توپ بيندازي!.
در اميدها ميگفتند اين نميتواند توپ را خيلي بيندازد، خيلي حرفهاي وسط را ميبستند و من هم توپ را ميانداختم پشتشان، هشت تا پاس گل دادم، خيلي هم نزدند، يعني شرايط جوري بود كه مهاجمانمان را سه به يك ميكردم ولي نميتوانستند بزنند. امسال اين توپها خوراك وحيد اميري است، در تيم ملي صداي همه درآمده، ميگويند تو همه توپها را به وحيد (اميري) مياندازي. يك روز در تيم ملي، خسرو (حيدري) گفت: تو چرا همه توپها را براي وحيد (اميري) مياندازي؟ وحيد گفت: پس به كي بدهد؟ وحيد هم پرتاب اوتهايش خيلي بلند است.
بيشترين توپي كه انداختيد چقدر بود؟
فكر كنم بازي با كره بود در كيش، علي منصوريان حواسش به نيمكت بود من توپ را پرتاب كردم، توپ روي 18 قدم حريف روي زمين خورد و گلر حريف آن را جمع كرد. علي منصوريان گفت كي بود زد؟ دفاع بود؟ بچهها گفتند علي بود كه توپ را پرتاب كرد. به نظرم اگر روي اين شروع مجددها كار شود خيلي نتيجه خوبي ميگيريم. امسال هم روي اين توپها خيلي كار كردم ولي ديده نميشويم.
يكي از مشكلات نفت هم همين است، بازيهاي اين تيم ديده نميشود.
بله، من سال گذشته آنقدر عصباني شده بودم و ميگفتم حداقل بازيهايمان را شبكه كارتون پخش كند. شما خودتان ورزشي هستيد، شما بايد بدانيد نفت چرا جزو هشتتاي برتر است؟ چرا در فينال حذفي است؟ چرا در فينال ليگ است؟ سال گذشته دو بازي مانده به آخرين بازيمان، ديدم اصلا دوربين در اطراف زمين نيست. گفتم چه ميخواهند كه نميآيند؟ بچهها ناراحت شده بودند. ايمان مبعلي بايد يكي از كانديداهاي بهترينهافبك باشد. او 14-13 تا پاس گل داده و 6-5 تا گل زده است. كدامهافبك در ايران اين كارها را كرده كه ايمان را جزو آنها نميگذارند؟ مردم بايد بدانند چرا ارسلان (مطهري) پديده ميشود؟
امسال هم يك تيم قوي بستيد، به نظرم اگر شما پرتاب كنيد و نانگ بزند توي گل، ميتوانيد قهرمان شويد.
(با خنده) امسال خيلي تيم خوبي داريم. ما امسال نبايد گول پارسال را بخوريم. سال گذشته يك تيم جوان داشتيم كه به جز ايمان (مبعلي) و غلامرضا رضايي، كسي اسم نداشت. پارسال ميگفتيم اگر ببازيم يا ببريم، فرقي ندارد ولي امسال نانگ، جلال حسيني، پيام صادقيان، سانتوز، بوحمدان و آل كثير به تيم ما اضافه شده و در صورتيكه برنامهريزي خوبي انجام شود ميتوانيم تا قهرماني هم پيش برويم.
ما تيمي هستيم كه در تمام نقاط زمين، يك ستاره داريم ولي كارمان خيلي سخت شده است، امسال خيلي ميترسم. اميدوارم بدشانسي نياوريم.
مربي خوب و جواني هم داريد.
بله، ما و ساير اعضاي تيم، علي آقا را به عنوان سرمربي نمي دانيم به عنوان كاپيتان خودمان ميدانيم. او ارتباط خوبي با ما دارد و پابه پاي ما تمرين ميكند. ارتباط خانوادگي هم داريم، حتي گاهي خودش براي بچهها غذا درست ميكند و با بچهها مينشيند و ناهار ميخورد.
برنامههاي جالبي هم براي بازيكنان دارد.
بله، مثلا از يخ استفاده ميكند يعني شما بايد برويد داخل يخ، آنقدر يخ است كه من فقط بايد آواز لري بخوانم تا تحمل كنم. ماساژورهاي ما 5 نفر شدهاند و يك تيم خيلي حرفهاي بسته است.
از يخ برايمان بيشتر بگوييد، تا چه زماني قابل تحمل است؟
مدتي كه بايد در آب يخ برويم 4 دقيقه است. وحشتناك است، يك روز به داخل رختكن آمد و به من گفت برو داخل آب يخ، من رفتم به بچهها گفتم كمي آب بپاشيد روي پاهاي من، برگشتم گفت كجا بودي؟ گفتم آب يخ، دستش را به پايم زد گفت برگرد، برگرد. تنها دغدغهاش من هستم، در 90 هم گفت كه بيرانوند نه داخل آب يخ ميرود، نه شلوار ريكاوري ميپوشد و نه جي پي اس ميبندد.
شلوار را چرا نميپوشيد؟
باور كنيد اين شلوارها مثل ساپورت است. به قول يكي از بچهها بالا رفتن آن آسان است، پايين آمدنش سخت است. باور كنيد يك بار مرا داخل دستشويي هواپيما فرستاد و گفت بايد اين شلوار را بپوشي. من از اين شلوار و آب يخ خيلي بدم ميآيد.
گفتوگوي جالبي بود، اگر حرف خاصي داريد در خدمتتان هستيم.
از تمام كساني كه به من كمك كردند تا به اين موفقيت برسم، تشكر ميكنم. از تمام كساني كه به من راي دادند تا بهترين گلر ايران شوم، تشكر ميكنم. از پدر و مادر و همسر عزيزم كه سختيهاي زيادي را تحمل كرد، ممنونم. از دوستان خوبم كه به من كمك كردند آقاي حميد بازگير، علي بولوردي تشكر ميكنم و اميدوارم بهترين گلر ايران شوم.
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]
صفحات پیشنهادی
تصاویر/ فرار از جنگ، خیابانخوابی در غربت
تصاویر فرار از جنگ خیابانخوابی در غربتتاریخ انتشار شنبه ۱۷ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۱ ۵۱ خبرگزاری رویترز به تازگی با انتشار گزارشی تصویری وضعیت بحرانی پناهجویان آواره جنگ افغانستان عراق و سوریه را در بوداپست به تصویر کشیده است که در خیابان های این شهر زندگی میکنند در ماه&zwnزندگیام را مدیون ملاعمر هستم/ به خاطر دفاع از احمدی نژاد ایرانیان من را در خیابان تهدید میکردند
روایت اسیر طالبان زندگیام را مدیون ملاعمر هستم به خاطر دفاع از احمدی نژاد ایرانیان من را در خیابان تهدید میکردند ایوان ریدلی روزنامهنگار بریتانیایی است که در سال ٢٠٠١ در جریان سفر به افغانستان توسط طالبان مدتزمانی به اسارت گرفته شد در مصاحبه ای به آن روایت آن دوران پردبه خاطر مغزتان به این حالت بخوابید
پژوهش ها نشان داد به خاطر مغزتان به این حالت بخوابید نتایج تحقیقات جدید حاکی از آن است خوابیدن به پهلو میتواند انتخاب هوشمندانهای برای سلامت بهتر مغز باشد به گزارش سرویس علمی جام نیوز به نقل از ایسنا پژوهش محققان دانشگاه استونیبروک و دانشگاه روچستر آمریکا نشان داد کهمردم این روستا به خاطر فقر کلیههایشان را فروختهاند+عکس
مردم این روستا به خاطر فقر کلیههایشان را فروختهاند عکسروستایی دره کلیه معروف است چون تقریباً تمام کسانی که آن جا زندگی میکنند یکی از کلیههایشان را فروختهاند تاریخ انتشار شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۰ ۲۸ به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از سایت «دیلی میل»فیلم/ توقف لیگ به خاطر حق پخش تلویزیونی؟
فیلم توقف لیگ به خاطر حق پخش تلویزیونی سازمان لیگ نمی تواند بخاطر حق پخش لیگ را متوقف کند سازمان لیگ نمی تواند بخاطر حق پخش لیگ را متوقف کند | دانلود فیلم لینک را کپی کنید دانلود فیلم94 5 10 - 09 45 - 2015-8-1 09 45 28ابتکار جالب برای مقابله با ریختن زباله در خیابان ها +عکس
ابتکار جالب برای مقابله با ریختن زباله در خیابان ها عکس در یکی از شهرهای مکزیک برای تنبیه افرادی که در خیابان آشغال می ریزند دست به ابتکار جالبی زده اند به گزارش نامه نیوز به نقل از خبرگزاری ها شهردار شهر سن نیکولاس د لوس گارزا در شمال مکزیک تصمیم گرفت عکس افرادی که مقخاطرات ناطق نوری ازهمکاری بانبوی وپورنجاتی دروزارت کشور/انسجام بیشتر گروه های تندرو در مقابل معتدلین
خاطرات ناطق نوری ازهمکاری بانبوی وپورنجاتی دروزارت کشور انسجام بیشتر گروه های تندرو در مقابل معتدلین سیاست > احزاب و شخصیتها - وزیر اسبق کشور گفت که در دوره وی از یکسال و نیم قبل اجاق انتخابات را روشن می کرده و از شش ماه مانده به انتخابات کاندیداها نیز مشخص بودندخاطرات پیادهروی اربعین/ قسمت ۱؛ بانویی از آمریکا
کلیپ تصویری خاطرات پیادهروی اربعین قسمت ۱ بانویی از آمریکا شناسهٔ خبر 2871944 - شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰ ۵۷ دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی دریافت 7 MB چند بانوی امریکایی به بیان خاطران خود از سفر پیاده روی اربعین می پردازند به گزارش خبرگزاری مهر سایت بیان معنویمردم این روستا به خاطر فقر کلیههایشان را فروختهاند! +تصاویر
دره کلیه در نپال مردم این روستا به خاطر فقر کلیههایشان را فروختهاند تصاویر روستایی که به دره کلیه معروف است چون تقریباً تمام کسانی که آن جا زندگی میکنند یکی از کلیههایشان را فروختهاند به گزارش سرویس کشکول جام نیوز فقر سبب شده تا آنها برای برآورده کردن نیازهایچپ کردن پراید در خیابان حافظ تهران + تصاویر
چپ کردن پراید در خیابان حافظ تهران تصاویر خودروی پراید حوالی ساعت 15 امروز جمعه در خیابان حافظ تهران به دلیل نامعلومی چپ کرد افرادی که در محل حاضر بودند از پراید با عنوان قوطی حلبی یاد می کردند فردا خودروی پراید حوالی ساعت 15 امروز جمعه در خیابان حافظ تهران به دلیل نامعلوم«خطرات و خاطرات»؛ بخش پنجاه و چهارم حسرت هستهای مصریها
خطرات و خاطرات بخش پنجاه و چهارمحسرت هستهای مصریهامصریها این روزها با حسرت به بیابانی نگاه میکنند که بیش از پنجاه سال در انتظار خالی کردن یک کامیون ماسه و چند کیسه سیمان است تا دل افرادی را خوش کند که بالاخره کار ساخت نیروگاه هستهای آغاز شد به گزارش خبرنگار سیاست خارجی خبردهکدهای زیبا بدون حتی یک خیابان در هلند + عکس
دهکدهای زیبا بدون حتی یک خیابان در هلند عکس در این بخش شما را با دهکده ای زیبا در هلند که حتی یک خیابان هم در آن نیست آشنا می کنیم آیا دوست دارید در چنین مکانی زندگی کنید بودن در چنین جایی واقعا آرامش بخش است به گزارش آسمونی این دهکده رویایی هیچ خیابانی ندارد و تمام نقل وبه خاطر تجلیل از دونکان فرگوسن وین رونی برای اورتون پا به توپ میشود
به خاطر تجلیل از دونکان فرگوسنوین رونی برای اورتون پا به توپ میشودمهاجم سرشناش منچستریونایتد بعد از ۱۱ سال یک بار دیگر برای اورتون پا به توپ میشود به گزارش خبرگزاری فارس وین رونی فردا یکشنبه در دیداری که به مناسبت تجلیل از دونکان فرگوسن میان اورتون و ویارئال اسپانیا انجام میترافیک یک ساعته به خاطر شستن پورشه! +تصاویر
ترافیک یک ساعته به خاطر شستن پورشه تصاویر یک میلیونر عربستانی برای شسته شدن پورشه اش در یکی از شلوغ ترین خیابان های لندن بی نظمی ای در این خیابان به وجود آورد و کسانی که این پورشه را می شستند حدود یک ساعت در این خیابان در حال شستن خودروی او بودند به گزارش نامه نیوز یک میللیگ پانزدهم فوتبال با یاد و خاطره علی هویسی در اهواز
لیگ پانزدهم فوتبال با یاد و خاطره علی هویسی در اهواز ایرنا - اهواز- دیدار تیم های فوتبال فولاد خوزستان و راه آهن تهران عصر جمعه با گرامیداشت یاد و خاطره علی هویسی عکاس صاحب نام خوزستانی در اهواز برگزار شد 2 11 عکس محمدرضا خبازان کد خبر 2902531 تاریخ خبر 9 51 10 05 1394 9 51قاتل: به خاطر یک لحظه غرور کشتمش!
قاتل به خاطر یک لحظه غرور کشتمش تاریخ انتشار شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۹ ۰۶ پسر جوانی که به خاطر یک لحظه غرور و خشم ناگهانی در حوالی خیابان حر مشهد دست به جنایت زد در بازجوییها ادعاهای عجیبی کرد روزنامه خراسان این قاتل گفت ساعت ۶ بعد از ظهر جمعه ۱۵ خردادماه بود از خانه بحالت خوابیدن و تاثیر آن بر بدن
حالت خوابیدن و تاثیر آن بر بدن هر حالت خوابیدن تاثیر خاصی بر سلامت بدن شما میگذارد حتی ممکن است برخی از آنها تاثیر منفی بر سلامتتان داشته باشند اما قبل از اینکه حالت خوابیدن خود را تغییر دهید بهتر است با روشهای خوابیدن آشنا شوید به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان -
گوناگون
پربازدیدترینها