تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس حقيقت را از طريق قرآن نشناسد، از فتنه ها بركنار نمى ماند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802974344




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«خطرات و خاطرات»؛ بخش پنجاه و چهارم حسرت هسته‌ای مصری‌ها


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: «خطرات و خاطرات»؛ بخش پنجاه و چهارم
حسرت هسته‌ای مصری‌ها
مصری‌ها این روزها با حسرت به بیابانی نگاه می‌کنند که بیش از پنجاه سال در انتظار خالی کردن یک کامیون ماسه و چند کیسه سیمان است تا دل افرادی را خوش کند که بالاخره کار ساخت نیروگاه هسته‌ای آغاز شد.

خبرگزاری فارس: حسرت هسته‌ای مصری‌ها



به گزارش خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس، ماموریت در مصر برای دیپلماتی که در یکی از سرنوشت سازترین و پرحادثه‌ترین مقاطع کشور تاریخی مصر و منطقه و همزمان با بیداری اسلامی، سکان نمایندگی ایران در قاهره را بر عهده داشته است؛ می‌تواند بسیار پرخاطره باشد. خاطرات مجتبی امانی رئیس سابق دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره ابعاد مختلفی را در بر می‌گیرد. وی خاطرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی، امنیتی، رسانه‌ای و ... خود را در قالبی داستانی روایت می‌کند. گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس اقدام به انتشار خاطرات وی کرده که پنجاه و چهارمین بخش آن از نظر خوانندگان می‌گذرد. *** طی سالها زندگی در مصر، این نکته آزارم می‌داد که چرا یک نظام وابسته در مصر، باعث شد این ملت که هزاران سال تمدن خیره کننده دارد، چنین ضعیف شود؟ چندین خاطره درباره ابعاد این موضوع منتشر کرده‌ام و در این قسمت می‌خواهم درباره یکی از هزاران آرزوی محقق نشده مصری‌ها، یعنی رویای هسته‌ای شدن مصر بنویسم. خاطرم هست که هرگاه در اظهارات خود درباره فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان به خبرنگاران و یا مسئولین مصری توضیح می‌دادم و سعی می‌کردم که ادعای غربی‌ها مبنی بر تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را رد کنم، با واکنش مصری‌ها مواجه می‌شدم که می‌گفتند این حق شماست که سلاح هسته‌ای بسازید، چرا که اسراییلی‌ها سلاح هسته‌ای دارند. این واکنش آنان مبین این احساس بود که آنان از برخورداری رژیم صهیونیستی از سلاح هسته‌ای خشمگین و به دنبال موازنه در منطقه هستند. این موضوع از جنبه‌ای دیگر  از آرزوها و بغض‌های فروخفته آنان نشان داشت که چرا رژیم صهیونیستی چنین امکانی را دارد و آنان از آن محروم هستند؟ چرا آمریکا که خود را دوست مصر و رژیم صهیونیستی می‌داند، رژیم صهیونیستی را به سلاح هسته‌ای مسلح کرده، اما از هرگونه کمکی به مصر برای برخورداری از انرژی صلح آمیز هسته‌ای خودداری می‌کند؟ مصری‌ها از سال 1337 به دنبال تاسیس نیروگاه هسته‌ای بودند. این فکر تحت تاثیر و همزمان با اقدام رژیم صهیونیستی برای تاسیس نیروگاه هسته‌ای دیمونا بود. از همان زمان بود که این آرزو در دل بسیاری از مصری‌ها شکوفه زد که زمانی خواهد رسید که آنان از برق هسته‌ای برخوردار خواهند شد و کشورشان در ردیف کشورهای پیشرفته قرار خواهد گرفت. می‌توان گفت آنها سلاح هسته‌ای نمی‌خواستند، بلکه فقط می‌خواستند متناسب با سابقه تاریخی خود، در بین ملت‌ها سری داشته باشند. مصری‌ها در همان زمان به اختصاص منطقه‌ای در شمال مصر و در سواحل دریای مدیترانه به نام الضبعه برای این کار خبر دادند و کلمه الضبعه نماد این آرزو شد. رژیم صهیونیستی کار ساخت تاسیسات هسته‌ای تولید برق دیمونا (منطقه‌ای در صحرای نقب و در جنوب فلسطین اشغالی و نزدیک به صحرای سینا) را در سال 1337 و با کمک فرانسه شروع کرد و در سال 1342 آن را به بهره برداری رساند. این رژیم تعدادی از بمب‌های هسته‌ای خود را با کمک کشورهای غربی و استفاده از پلوتونیم حاصل از فعالیت این نیروگاه ساخته است. مسئولین مصری علیرغم آنکه می‌دیدند رژیم صهیونیستی در حال تکمیل پروژه هسته‌ای خود است، هیچ اقدامی در تکمیل قدم‌های خود برای حرکت در مسیر هسته‌ای شدن برنداشتند. حتی جنگ‌های متعدد اعراب و اسرائیل که سالها ادامه داشت، مصر را در پیشبرد برنامه هسته‌ای خود جدی نکرد. تا آنکه سادات با قبول صلح با رژیم صهیونیستی در سال 1357، به دامان آمریکا غلطید. سادات کشته شد و مبارک بر سرکار آمد و مصری‌ها شاهد بودند رژیم صهیونیستی به یک کشور هسته‌ای و قدرت پنجم جهان از نظر تعداد بمب‌های هسته‌ای تبدیل شده، اما آنان هنوز بیابانی بنام الضبعه را نظاره‌گر هستند که قرار است نیروگاه هسته‌ای مصر در این محل احداث شود. این خواسته با انتظاری سی ساله و تا سقوط مبارک محقق نشد. در این سی سال، مبارک چندین بار از پروژه هسته‌ای کشورش سخن گفت و از عزم خود برای تاسیس نیروگاه هسته‌ای الضبعه دم زد. او هم می‌فهمید که مردم مصر چقدر برای هسته‌ای شدن اشتیاق دارند و نباید آنها را ناامید کرد، اما این یادآوری‌های گاه و بیگاه، زخم کهنه مصری‌ها را باز می‌کرد. در واکنش به سخنان مبارک، عده‌ای برای این سخنان هورا می‌کشیدند و مطبوعات مقالاتی درباره اهمیت تاسیس نیروگاه هسته‌ای منتشر می‌کردند و تلویزیون مصر نیز کمی به آن آب و تاب می‌داد، اما پس از چندی باز موضوع به فراموشی سپرده می‌شد. او حتی یک بار اعلام کرد که برای تاسیس این نیروگاه همه پرسی برگزار خواهد کرد و بر اساس نظر مردم عمل خواهد کرد. این موضوع یک لطیفه سیاسی بود. عده‌ای می‌گفتند چرا مبارک که با تغییر قانون اساسی و دور زدن دموکراسی، سالهاست خود را به مردم مصر تحمیل کرده، در این موضوع معتقد به دموکراسی شده است؟ حادثه نیروگاه چرنوبیل (1365) در اکراین فعلی و شوروی سابق، باعث شد که مدتی مردم مصر را از تاسیس نیروگاه هسته‌ای بترسانند و دلیلی منطقی برای به فراموشی سپردن این موضوع بیابند، اما در هر حال مردم مصر هنوز به هسته‌ای شدن فکر می‌کردند و حسرت به دل، منتظر بودند تا شاید مسئولینشان در این راه قدمی بردارند. آبان 1386 بود که حسنی مبارک، رئیس‌جمهوری مصر اعلام کرد که طرح‌هایی برای ساخت چندین نیروگاه هسته‌ای دارد و می‌خواهد به جمع کشورهای عرب خاورمیانه که اخیراً خواهان انرژی هسته‌ای شده‌اند، بپیوندد. آمریکا نیز بلافاصله از این طرح استقبال کرد و در یک واکنش سریع آن را تقلید هسته‌ای از ایران نامید. در همان سالها کشورهای یمن، الجزایر، مغرب، اردن و ... نیز از قصد خود برای تاسیس نیروگاه هسته‌ای سخن گفتند و قراردادهایی نیز با کشورهای غربی امضا کردند. مبارک در آن سال در یک نطق تلویزیونی که به‌ صورت زنده از شبکه ملی مصر پخش می‌شد، از تصمیم خود مبنی بر احداث چندین نیروگاه هسته‌ای به‌ منظور گسترش منابع انرژی و حفظ نفت و گاز و ذخیره آن برای نسل آینده خبر داد. وی همچنین بر این نکته تأکید کرده بود که کشورش قصد تولید سلاح اتمی را ندارد. به نظر می‌رسد که آمریکا و چند کشور غربی دیگر پشت پرده این موضوع بودند، چرا که این موضوع همزمان با تلاش‌های کشورمان برای برخورداری از حقوق هسته‌ای خود بود و غربی‌ها می‌خواستند با گسترش تقاضاهای هسته‌ای شدن کشورهای عربی، موجب تشدید فشارهای بین‌المللی علیه ایران شوند. البته از آن تاریخ هشت سال می‌گذرد و آن چند کشور عربی و از جمله مصر، هیچ پیشرفتی در احداث حتی یک نیروگاه هسته‌ای نداشتند. مشکل مصر و دیگر کشورهای عربی آن بود که با خیالبافی، خود را به خواب زده بودند و یا نمی‌خواستند باور کنند که غرب به هیچ وجه اجازه هسته‌ای شدن به آنها را نمی‌دهد. سخن از کمک غرب به آنان برای هسته‌ای شدن، شوخی مضحکی بود که غربی‌ها از طریق آن این کشورها را سرکار گذاشته بودند. وجود افراد وابسته در نظام تصمیم گیری این کشورها و یا افرادی که به غربی‌ها اعتماد داشتند، موجب آن شد که غرب ده‌ها سال این کشورها را در رویای هسته‌ای شدن، تشنه بر سر چشمه ببرد و تشنه بازگرداند. جالب است که ریاست آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای از سال 1376 به مدت 12 سال بر عهده یک مصری یعنی «محمد البرادعی» بود. ضمن آنکه افراد دیگری نظیر «یسری ابو شادی» که آنان نیز مصری بودند، از بازرسان مشهور این آژانس بودند. علیرغم حضور البرادعی در این مسئولیت مهم و همچنین عضویت مصر در این آژانس که در مجموع امکانات مهمی بود که در صورت وجود عزم جدی در مصری‌ها، می‌توانست آنان را در تحقق رویایشان کمک کند، مبارک هیچگونه قدمی در زمینه هسته‌ای برنداشت. بعد از سقوط مبارک به علت آنکه هیچگونه تغییری در ساختار وابسته نظام مصر رخ نداد، همین روند ادامه داشت. محمد مرسی رئیس جمهور منتخب مصر و پس از آن عدلی منصور رئیس جمهور منصوب ارتش نیز از این آرزوی مصری‌ها سخن گفتند، اما همچنان الضبعه همان بیابانی بود که بود. عدلی منصور در سال 1392 و در مراسم چهلمین سالگرد جنگ اعراب و اسرائیل (اکتبر1973) از تصمیم دولت برای اجرای دو طرح عظیم در این کشور خبر داد و خاطرنشان کرد که نیروگاه برق هسته‌ای در منطقه الضبعه احداث خواهد شد. در بهمن 1393 بود که سیسی نیز اعلام کرد که با روسیه قراردادی برای ساخت نیروگاه هسته‌ای امضا کرده است. پوتین رئیس جمهور روسیه نیز که به قاهره سفر کرده بود، در نشست خبری مشترک با سیسی اعلام کرد که روسیه در مصر نیروگاه هسته‌ای خواهد ساخت. در همان زمان منابع نزدیک به پروژه هسته‌ای مصر اعلام کردند که این کشور با وجود امضای قرارداد با روسیه، برای ساخت نیروگاه هسته‌‌ای به دنبال ساخت نیروگاه دیگری با همکاری چین در منطقه «الضبعه» است. منابع مصری در همین زمان تعداد این نیروگاه‌ها را هشت نیروگاه ذکر کرده بودند. در همین حین اظهار نظرهایی که حاکی از همان اعتماد و خوشبینی به کشورهای خارجی بود، استمرار داشت و برخی از کارشناسان مصری با یک خوشبینی مفرط معتقد بودند که ساخت نیروگاه هسته‌ای با همکاری روسیه در مصر، نشان‌دهنده این مسأله است که لابی اسرائیلی در محروم کردن مصر از دست‌یابی به انرژی اتمی بازمانده است و می‌گفتند بر همین اساس امکان تلاش آمریکا برای رقابت با مسکو بر ساخت نیروگاه هسته‌ای در مصر وجود دارد!؟! در فروردین ماه همین سال هم یوکیو آمانو مدیرکل سازمان بین‌المللی انرژی هسته‌ای به مصر رفت و وزیر خارجه مصر در دیدار با وی با تاکید بر اینکه مصر در آستانه ساخت نیروگاه هسته‌ای قرار دارد، خواستار حمایت آژانس از قاهره در ساخت این نیروگاه شد. این اظهارات در زمانی است که کمبود سوخت و مشکلات اقتصادی، باعث کاهش تولید برق در این کشور 85 میلیون نفری شده و ضمن قطعی‌های مکرر برق، شرکت‌های صنعتی بزرگ را به خرید برق از تولید کنندگان برق بخش خصوصی با قیمت‌های بسیار بالا وادار کرده است. مصری‌ها همیشه از کمبود برق عذاب کشیده‌اند. به ویژه این روزها که مصر در مشکلات اقتصادی غرق شده و شهروندان آن و به خصوص شهرهای دور از مرکز و روستاهای آن شاهد قطع منظم و چندین ساعته روزانه برق هستند. سیسی در روزهایی دوباره طرح ساختن نیروگاه هسته‌ای را مطرح می‌کند که مصر در ضعیفترین زمان خود به سر می‌برد. روزهایی که مصر نه توان مالی دارد و نه اقتدار منطقه‌ای و نه دوستانی که منافع ملی آنان، مصر قوی را ترجیح دهد. مصری‌ها این روزها با حسرت به بیابانی نگاه می‌کنند که بیش از پنجاه سال در انتظار خالی کردن یک کامیون ماسه و چند کیسه سیمان است تا دل افرادی را خوش کند که بالاخره کار ساخت نیروگاه هسته‌ای آغاز شد؛ هرچند این اقدام نمادین باشد. مصری‌هایی که سالهاست در چند کیلومتری صحرای سینا، نیروگاه هسته‌ای «دیمونا»ی رژیم صهیونیستی را شاهد هستند؛ صرف نظر از حدود دویست کلاهک هسته‌ای رژیم صهیونیستی که این رژیم آنها را با کمک‌های آمریکا، فرانسه و انگلیس بدست آورده است. وقتی آرزوی مصری‌ها را که توسط حاکمان وابسته و جاهل آنان بر باد رفته است می‌بینم، گفته اوباما در نظرم می‌آید که دو ماه پیش در گفت‌وگو با یک شبکه آمریکایی گفت، کاش می‌توانست پیچ و مهره تاسیسات هسته‌ای ایران را باز کند، اما نمی‌تواند. و البته اگر هر زمان فرصت پیدا کند این کار را خواهد کرد. نگاه حاکمان آمریکا به مصری که چندبار با رژیم صهیونیستی جنگیده آن است که باید ضعیف باشد. نظام مبارک امید داشت آمریکا به آنان در موضوع هسته‌ای کمک کند. شاید خودشان می‌دانستند که آمریکا با این کار مخالف است و به خود اجازه نمی‌دادند که چنین خواسته ای را از آمریکا داشته باشند. یاد داستان بلدرچین و برزگر * افتادم که در کتاب دبستان می‌خواندیم. مصر سالها منتظر آن بود که دیگری بیاید و یا به او اجازه دهد که نیازش را بر طرف کند. بیابان الضبعه نتیجه این خوش خیالی است. ملت ایران خودش تصمیم گرفت و منتظر دیگران نشد. در کارش هم موفق شد. استمرار وجود چنین تفکری در همه مسئولان، ضامن موفقیت‌های آینده است. * بلدرچینی با بچه‌های خود در کشتزاری لانه داشت. روزها به سرعت می‌گذشت و محصول کشتزار به مرحله برداشت نزدیک می‌شد. بلدرچین بیشتر اوقات خود را به گشت و گذار مشغول بود و هر روز از بچه‌ها دور می‌شد، اما بچه‌ها، هنوز پر پرواز نداشتند و ناگزیر به سکونت در لانه بودند. هر روز غروب که بلدرچین به کنار بچه‌ها برمی‌گشت، از آنها وقایع روز را می‌پرسید. روزی بچه ها به او گفتند:« امروز صاحب مزرعه به اتفاق پسرش آمده بود و می‌گفت: زمان برداشت فرا رسیده و محصول هم به اندازه کافی رشد کرده، فردا به فلانی می‌گویم که بیاید و محصول را درو کنیم.» بلدرچین گفت:«نترسید، هیچ خطری شما را تهدید نخواهد کرد.»
روز بعد دوباره برزگر با فرزندش آمد و گفت:«فلانی گفت: دیروز کار داشتم، فردا حتماً خواهم آمد.»
بلدرچین دوباره به بچه‌هایش اطمینان داد که خطری آنها را تهدید نخواهد کرد!
چند روزی به این نحو گذشت و برزگر هر روز برداشت محصول را به این و آن حواله می‌داد، بلدرچین نیز متقابلاً به بچه‌هایش اطمینان می‌داد که خطری آنها را تهدید نخواهد کرد.
سرانجام یک روز غروب، بچه‌ها به او گفتند: «امروز برزگر با فرزندش آمده بودند و وی رو به پسرش کرد و گفت: دیگر منتظر کسی نخواهیم نشست و فردا صبح خودمان مزرعه را درو خواهیم کرد».
بلدرچین خطاب به بچه‌هایش گفت:« آماده شوید تا از این جا کوچ کنیم؛ زیرا این بار برزگر کمر همت بسته و خواهد آمد و هیچ چیز مانع آمدن آنها نخواهد شد، بنابراین جایمان دیگر اینجا نیست!» انتهای پیام/

94/05/10 - 11:39





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن