واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: مجیدی، تكاوری كه با فیلم محمد(ص) نفوذ میكند
محمد (ص) یک فیلم استراتژیک است و باید بدانیم هدف از تولید آن چه بوده است تا برسیم به اینکه بر اساس آن هدف، ویژگیهای کلی و مابقی ریزهکاریهای ساخت چنین اثری چطور باید چیده میشدند.
حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اگر فیلم پر سروصدای مجیدی را بخواهیم با معیارهایی نقد کنیم که آثار جشنواره پسند نقد میشوند، راه را به خطا رفتهایم. این اثر را با آن متر و شاقولهایی هم نباید سنجید که آثار گیشهپسند را مثلاً در هالیوود یا بالیوود بررسی میکنند.
محمد (ص) حداقل سی و حداکثر پنجاه میلیون دلار هزینه برده. اگر چه این رقم در برابر سقف مالی سینمای ایران بسیار بالاست اما در برابر رقمهای جهانی، برای ساخت فیلم، عدد بزرگی نیست.
حالا خردهگیریهای عدهای از ما باعث شده رقم بالای تولید فیلم محمد(ص) دستمایهی نقد آن قرار بگیرد و ما توقعاتمان را بر اساس کسری تنظیم که صورت آن هزینههای ساخت این اثر و مخرجش بالاترین هزینههای قبلی در سینمای ایران است.
بیایید این فیلم را با هزینههای استراتژیکی که برای راهبردهای کلان منطقهای و جهانی، از طرف دولت و حاکمیت ما صرف میشوند مقایسه کنیم.این هزینهها همه برای خودشان توجیهات راهبردی و امنیتی دارند.
اما فیلم سینمایی محمد (ص)، حتی اگر هزینههایش را حداکثری در نظر بگیریم، نسبت به یک چک یک میلیارد دلاری که برای آن اهداف راهبردی هزینه میشود، یک بیستم خرج برداشته است.
در ضمن فیلم مجید مجیدی در بدترین وضعیت فروش، لااقل نیمی از هزینهی ساختش را برمیگرداند که در این صورت هم باید هزینهاش را در برابر هرکدام از آن چک پولها، یک چهلم فرض کنید.
این فیلم را هر کس ببیند، اگر طرفدار آن نشود و اگر اهداف ایدئولوژیک اثر در ذهنش رسوب نکند، لااقل مطمئنیم که با آن ایدئولوژی خصم هم پیدا نخواهد کرد. هر آدم غیرمسلمان معاندی هم که این فیلم را ببیند، اگر نظرش نسبت به پیامبر اسلام تعدیل نشود، قطعا نسبت به قبل بدبینتر هم نخواهد شد.
این خاصیت فیلمسازی غیرشعاری و غیراحساسی است. خاصیتی که عده ای آن را بیخاصیت بودن و خنثی بودگی این اثر دانستهاند، اما باید توجه کرد که اگر فیلم ما حتی کمی شبیه به هنرهای آیینی میشد و آن ایمان مُتقـن در آن به چشم میآمد، ذهن مخاطبی که اطراف او پر از تبلیغات جورواجور علیه پیامبر اسلام است، سریعاً در برابرش موضع میگرفت، پس بهتر بود که برای اولین حرکت استراتژیکمان در قالب سینما، بینهایت محتاط و صبور عمل کنیم و راهی را برویم که مطمئن هستیم حتی به فرض محال اگر کسی را هم جذب نکرد، لااقل دافعه نداشته باشد.
این واقعاً فوقالعاده است که ما به جای چکهای بلاعوض و یا هزینههای متنوع دیگر، حالا به سمت سینما آمدهایم. سینما کم هزینهتر از تمام آن موارد دیگر است و مطمئناً کم کم سودآور هم خواهد شد. محمد (ص) قدم اول است. باید این قدم را به فال نیک گرفت.
سینمای جشنوارهای طی تمام این سالها هیچ دستآورد محسوسی در مسیرهای استراتژیک ما نداشته. فیلمهای آنچنانی را نهایتاً عدهای آدم هموفستیووس (عشق جشنواره) میدیدند و در بهترین حالت ما با یک جایزه از دهها جایزهی آن فستیوال، دچار توهم جهانی شدن میشدیم.
فیلمی که هنگام جشنوارهی لوکارنو در گراند سینمای لوکارنو با حضور دههزار مخاطب نمایش داده میشود و کلی سوت و کف نثارش میکنند، بعد از اتمام جشنواره وقتی که موقع اکران آن رسید، در کل سوییس ده مخاطب هم پیدا نمیکند.
حالا وقت آن رسیده بود که به جای فرمولهای جشنوارهای به فرمولهای اکران فکر کنیم و البته از آنجا که فرنگیها ما را بیگانه میدانستند، باید در این راه قدمهای اول ما خیلی خیلی نرم و غیراحساسی برداشته میشد.
اصلیترین فرمول برای ورود به بازارهای جهانی ساخت اثر مشترک با دیگر کشورهاست و استفاده از عوامل خارجی سینما که متعلق به کشورهای مختلف هستند، در شرایطی که ما امکان تولید اثر مشترک را نداشتیم، میتوانست جایگزین آن رویکرد شود.
فیلم «الرساله» مصطفی عقاد هم که در ایران با نام (محمد رسولالله) شناخته میشد، چنین رویکردی را به طور غلیظ تری در دستور کار قرار داده بود، طوری که اساساً هالیوودی به حساب میآمد. البته «الرساله» نمیتوانست خارج از دنیای اسلام مخاطب چندانی پیدا کند و نکرد، اما هدف راهبردی از ساخت آن اثر که توسط الازهر مصر تهیه شده بود، تبلیغ خوانش اهل تسنن از تاریخ اسلام در بین مسلمانان بود.
حالا در ایران فیلمی ساخته شده که قصد ورود به صحنهی بزرگتری را دارد، بازی شرافتمدانهای که علمای الازهر هم اگر نیک بنگرند، نتیجهاش به نفع ما و آنهاست.
این اولین قدم را باید به خودمان تبریک بگوییم چون اولاً قرار است از این پس کم کم قسمتی از بودجههای استراتژیک ما در مسیری صرف شوند که کم هزینهتر است و در صورت استدامهی صبورانهی راه، به سوددهی هم خواهد رسید و ثانیاً؛ قدم گذاشتن در راه تبلیغات هنری، از رفتن تمام راههای دیگر خیلی وافیتر به آن مقصودی است که در اندیشه داریم.
فیلم جاهایی میرود که هیچ تکاوری نمیرود، هیچ فانتوم و جنگندهای، هیچ زیردریایی و ناو و ناوشکنی آن جا نمیرود و حتی باید گفت؛ فیلم آنجایی میرود که هیچ چک پولی هم نمیرود.
یادداشت از میلاد جلیلزاده
انتهای پیام/
۱۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]