واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: مادر فداکار ایلامی چشم انتظار یاری نوعدوستان ایلام - ایرنا - روایت زندگی پیرزن فداکار ایلامی که سال های سال با وجود مشقت و فقر زیاد از دختر معلول و نابینایش نگهداری می کند و تمام رنج هایش را در نبود پدر خانواده به دوش می کشد، اردیبهشت ماه سال قبل در ایرنا منتشر شد.
با انتشار این گزارش و پوشش مناسب سایر رسانه ها، صدا و سیما در برنامه پایش خود نیز سعی کرد با شرح زندگی این مادر فداکار وی را به همه معرفی کند.
هرچند که این مادر مهربان و دلسوز در این برنامه به عنوان "قهرمان وجدان کاری" از سوی مردم در مسابقه پیامکی برنامه پایش انتخاب شد و بسیاری با توجه به شرایط و وضعیت اقتصادی برای کمک به این مادر فداکار اعلام آمادگی کردند، اما متاسفانه هیچ کمک و حمایتی به مرحله عمل نرسید.
با گذشت بیش از یک سال متاسفانه نه تنها کمکی به دست این خانواده نیازمند نرسید بلکه همین مساله باعث شد که خیران محلی و اطرافیان و بستگان پیرزن تنها و دختر معلولش، به بهانه اینکه مردم کمک های زیادی به آنها کرده اند از این خانواده بی بضاعت غافل شوند.
این مادر مهربان ایلامی که اکنون بر اثر سکته قلبی دچار عارضه و مشکلات جسمانی نیز شده است به خبرنگار ایرنا می گوید: در تمام این سال ها فقط چشمم به خدا و کرمش بود و از هیچ کس هیچ انتظاری ندارم.
قدم خیر الله دادی اظهار کرد: با وجود اینکه تنها راه گذران زندگی من مستمری ناچیز بهزیستی و یارانه نقدی است، قناعت را پیشه کرده و از هیچ کس انتظار کمکی ندارم.
وی گفت: بزرگترین دلواپسی و نگرانی زندگی تنها ماندن دختر علیلم پس از مرگ من است که می دانم هیچ کس حاضر نیست آن گونه که من این سال ها به او خدمت کردم، برای رفع مشکلات اولیه اش کاری کند.
الله دادی افزود: هر چند تامین هزینه های درمان خودم بار دیگری به مشکلات مان افزوده اما با این حال هیچ چیز باعث نمی شود که از فرزند بیمارم غافل شوم.
وی در خصوص آرزوها و خواسته هایش از زندگی این چنین می گوید: می خواهم که خداوند قبل از مرگم جان دخترم را بگیرد تا با خیال آسوده از این دنیا بروم.
وی آرزوی دیگرش را سفر به مشهد مقدس اعلام کرد و گفت: سال هاست آرزوی سفر به مشهد مقدس دارم اما با وجود رنج بیماری، فقر و نداری و همه مشکلات این آرزو را هم با خودم باید به گور ببرم.
الله دادی پرستاری و نگهداری از دختر معلولش را یک وظیفه می داند که باید در قبال هدیه خداوند انجام دهد و می گوید: سرنوشت این موجود بی گناه و نیازمند در زندگی این چنین رقم خورده و من برای سربلند بیرون آمدن از آزمون زندگی در طول این 47 سال تمام تلاشم را کرده ام و امیدوارم خداوند هم از من راضی باشد.
به گزارش ایرنا، روایت مادر فداکار ایلامی، حکایت رنج و بردباری پیرزنی است که در برابر آماج مشکلات کوچک و بزرگ، در روزهای سخت و پر مشقت دوران جنگ تحمیلی و آوارگی که هر کسی به فکر جان خود بود، همه مصائب را به دوش می کشید تا یکه و تنها فرزند نابینا و توانجوی جسمی و حرکتی خود را در پناه آغوش گرم و مهربان خود گیرد.
داستان تلخ فداکاری این مادر، واقعیتی مستند و گزنده است که دل برخی ها انسان های آزاده و مهربان را به درد می آورد و برخی دیگر نیز که در هجوم مشکلات کوچک و بزرگ غرق شده اند بی خیال از کنار این موضوع می گذرند.
این پیرزن خسته و تکیده از رنج روزگار، سال هاست که در خانه ای موقر و ابتدایی عصاکش دختر کور و معلولش شده و امروز گذر روزگار قامت رعنایش را خم کرده و خزان پیری شادی را از چهره اش ربوده است.
قدم خیر الله دادی چند سالی است به علت سختی و سنگینی این بار، خود هم دچار بیماری شده و این روزها به علت سکته و بی حسی نیمی از بدنش، نای راه رفتن ندارد.
به امید اینکه دست های مهرورز و پرعاطفه برای کمک به این مادر تنها دراز شود زیرا یاری رساندن به نیازمندان، موجب برداشتن سنگ های بزرگ از پیش پای زندگی مان می شود.
گزارش: ناهید ابراهیمی
2077/7177/9002
12/05/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]