واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: انكار قتل همسر
مردي كه متهم است دو سال قبل همسر خود را به قتل رسانده بود، در دادگاه كيفري محاكمه شد.
به گزارش خبرنگار ما، ابتداي جلسه كه در شعبه 10 دادگاه كيفري يك استان تهران برگزار شد، نماينده دادستان، به درخواست قاضي قربان زاده در جايگاه قرار گرفت و در شرح كيفرخواست گفت: متهم پرونده حامد نام دارد و از شامگاه 11 خرداد ماه سال 92، به اتهام قتل همسرش در بازداشت به سر ميبرد. اين مرد در بازجوييها به جرمش اقرار و صحنه جرم را هم بازسازي كرده است. پزشكي قانوني هم علت فوت را فشار بر عناصر حياتي گردن اعلام كرده است، بنابراين درخواست ميكنم تا متهم مجازات شود. پس از آن اولياي دم گفتند كه خواستهشان قصاص حامد است و حاضر به گذشت از او نيستند.
حامد اما وقتي در جايگاه ايستاد، اتهام خودش را انكار كرد و گفت: چند ماه بعد از اينكه همسر سابقم را طلاق دادم، با مريم آشنا شدم و با هم ازدواج كرديم. هر دو كارمند بوديم، چند ماهي از زندگي آراممان گذشت و با هم رابطه خوبي داشتيم.
متهم در شرح روز حادثه گفت: ساعت 8 بود كه از خواب بيدار شدم. وقتي به آشپزخانه رفتم ديدم كه جسدش روي زمين افتاده است. خواستم بيرون بروم و همسايهها را در جريان اين حادثه قرار دهم كه ديدم در سالن نيمه باز است اما خبري از كسي نيست. بعد همسايهها را خبر كردم و با كمك آنها او را به بيمارستان رسول اكرم منتقل كرديم كه گفتند فوت شده است. متهم ادامه داد: من همسرم را دوست داشتم و او را نكشتهام و به كسي هم مظنون نيستم.
قاضي سؤال كرد: شما در تحقيقات به قتل اقرار كردهايد و مأموران هم در بازرسي از منزل شما هيچ گونه آثار خرابي يا چيز ديگري كه گوياي ورود شخص ديگري به خانه شما باشد، پيدا نكردهاند. در اين باره چه توضيحي داريد؟ متهم جواب داد: من مطمئنم در زماني كه من خواب بودم، كسي به خانه ما ورود كرده و همسرم را به قتل رسانده است.
پريسا، همسر سابق متهم وقتي در جايگاه ايستاد، حرفهاي حامد را رد كرد و گفت: اين مرد بدرفتار است. در مدتي كه با من زندگي ميكرد دو بار قصد جان من و فرزندم را كرد تا اينكه از دستش فرار كردم و موفق شدم از او جدا شوم. بعد از اينكه از ازدواج دومش مطلع شدم، با شناختي كه من از حامد دارم مطمئن بودم كه يك روزي اين تازه عروس را به قتل ميرساند. پس از آن مبينا، همكار مريم در جايگاه قرار گرفت و گفت: چند سال بود كه با مريم دوست و همكار بودم. او هر روز با من درد دل ميكرد و از اوضاع نابسامان خانهاش ميگفت. مريم هميشه از حامد گله ميكرد و ميگفت: حامد من را كتك ميزند و به مرگ تهديد ميكند.
قاضي بعد از شنيدن آخرين دفاع متهم و وكيل مدافع او، ختم جلسه را اعلام كرد و با اعضاي دادگاه وارد شور شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]