واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: در نشست نقد و بررسی «316» عنوان شد: گروهی به دنبال بهانه ای برای تعطیلی «هنر و تجربه» هستند
نشست نقد و بررسی فیلم «316»، با حضور پیمان حقانی کارگردان فیلم، حمیدرضا کشانی فیلمنامه نویس و مجید اسلامی منتقد سینما در خانه هنرمندان برگزار شد. به گزارش ایلنا، پس از نمایش فیلم، پیمان حقانی در خصوص معضلات فیلمسازی برای جوانانی که وارد عرصه سینما میشوند، طی سخنانی گفت: نگران نباشید که پول ندارید و شما را در سینما تحویل نمیگیرند. ساخته شدن «316» که البته کیفیت اش را شما و منتقدین و کارشناسان تعیین میکنید، ثابت میکند میتوان با دست خالی فیلم ساخت. اگر چیزی برای گفتن و فرمی برای ارائه وجود داشته باشد. پیمان حقانی درباره موسیقی فیلمش که توسط مهیار افشار موسیقیدان ساکن اسکاتلند ساخته شده است گفت: در سینمای ایران یک حکمی دادهاند که فیلم خوب نباید موسیقی داشته باشد. در حالیکه بزرگترین و مهمترین فیلمهای تاریخ سینما موسیقیهای فوقالعادهای دارند. راف کات فیلم آماده شده بود و باید میرفت به فستیوال مانهایم در حالی که موسیقی نداشت و فیلمی هم بود که دقایق طولانی به موسیقی احتیاج داشت. با کار مهیار افشار خیلی اتفاقی و از طریق یک آشنایی خانوادگی آشنا شدم و خیلی غافلگیر شدم از موسیقیهایی که ساخته بود. دوماه به طور کامل برای موسیقی این فیلم وقت گذاشت و هیچکاری جز ساخت موسیقی فیلم «316» در این دوماه انجام نداد. «316» موسیقی شخصیتپردازانه میخواست و من افتخار میکنم به موسیقیای که مهیار افشار برای فیلم ساخت و خیلی هم دقایق زیادی بود و پرخرج، من مجبور شدم ماشینم را برای تأمین ۵۰ میلیون هزینه این موسیقی بفروشم. مجید اسلامی منتقد سینما در تأیید صحبت های کارگردان فیلم، گفت: حدود ده ماه پیش برای اولین بار فیلم را دیدم. قبل از آن چیزهایی در مورد این فیلم شنیده بودم. «316» از آن پروژههایی است که اگر میخواست برای فراهم شدن بودجه صبر کند، اساساً به مرحله تولید نمیرسید. این فیلم مثال خیلی خوبی است از سینمایی ارزان که به منطق برگشت سرمایه فکر میکند و در عین حال خلاقانه است. از جنبههایی خیلی رادیکال است و نقالی را جایگزین نمایش میکند. اما برای قاعدههایش انعطاف قائل میشود تا کلیت فیلم به سرانجام برسد. الگوی اصلی فیلم سینمای انیمیشن است و به یادآورنده مدلی است که در فیلمهای انیمیشن بلند اتفاق میافتد. آبستره بودن خود به خود در این ایده شکل گرفته است. وی ادامه داد: لحن فانتزی فیلم که مشخص نمیکند سوژهای که انتخاب کرده را دارد نمایش میدهد یا هجو میکند در ارزیابی آن خیلی مهم است. رمانتیسیمی در فیلم به چشم میخورد که گاهی لحن هجوگونه پیدا میکند و این کلید مهمی در درک آن است. تصویری که از شخصیت اصلی ساخته شده در یک سوم آخر و مثلاً با تولد سهقلوها حالتی کمیک پیدا میکند ولی به نظرم این تغییر عامدانه است و سعی میکند سانتیمانتالیسم فیلم را تعدیل کند. «316» نریشن پر از ظرافت دارد که از زبان فارسی خیلی خوبی هم بهره میبرد و در این دوران بحران زبان فارسی خودش غنیمتی است. من این صدا را به صدای یک دوبلور آشنا ترجیح میدهم ضمن اینکه صدای آماتوری هم نیست. ویژگی دیگری هم که برای من جذاب است وجه بصری فیلم و کمپوزیسیون و طراحی تصاویر است به خصوص آنجا که شاید مثالزدنیترین نمونه، تصویر آخر است. مجید اسلامی از کشانی درباره شکل گیری ایده فرا رفتن از زمان حال پرسید. کشانی در جواب این سؤال به این مساله اشاره کرد که الگوی این فیلم «تریسترام شندی» لارنس استرن بوده است و عنوان کرد: همراه کردن مخاطب با خود، کاری است که آمریکاییها خیلی خوب انجام میدهند. یک نوستالژی و خاطرهای که برای بیننده آشناست در قصه میگنجانند و بخشی را هم در قصه میگذارند که بیننده در آن زمان دارد زندگی میکند. خیلیها به شباهت فیلم با «املی پولن» اشاره میکنند اما الگوی ما در ساخت این فیلم تریسترام شندی لارنس استرن بود که روایت آن حتی الان هم خیلی پیشرو است و خیلی از فیلمسازان مثل کوبریک تصمیم گرفتند آن را بسازند و نشد. سام بهشتی مجری مراسم از اسلامی خواست تا در مورد موسیقی فیلم توضیح بیشتری بدهد. اسلامی در پاسخ گفت: توضیح در مورد موسیقی بسیار سخت است. من خیلی به موسیقی فیلم حساس هستم و فکر میکنم نقطه ضعف مشهود سینمای ایران و خیلی از فیلمسازان مطرح این سینما موسیقی فیلم است که برای حل کردن آن صورت مساله را پاک میکنند. امیر نادری بهترین فیلمش دونده را با حذف موسیقی ساخت و عباس کیارستمی این حدف را تئوریزه کرد که من این تئوری را دوست ندارم هرچند در فیلمهای خودش جواب مثبتی میدهد. در خیلی از فیلمهای درخشان تاریخ سینما. موسیقی نقش عمده دارد اما در سینمای ایران، موسیقی خوب کمتر میبینیم. من در این سی سال با خیلی از کارگردانهای سینما ایران مصاحبه کردهام که اعتماد به نفس خیلی خوبی داشتند اما وقتی در مورد موسیقی فیلم با آنها صحبت میکردیم اعتماد به نفسشان را ازدست میدادند و معلوم بود همه کار موسیقی فیلم را به آهنگسازشان واگذار کردهاند. در حالی که از سفارشی که دادهاند اطلاع درستی ندارند. حمیدرضا کشانی فیلمنامه نویس این اثر سینمایی در خصوص ایده شکل گیری فیلمنامه گفت: پیمان برای من تعریف کرد که در مترو سرم پایین بود و یکسری کفش میدیدم و به این فکر کردم که هر کفشی برای خودش داستانی دارد و میتوان با این کفشها داستان گفت. این ایده را به هرکس میگفتیم برقی به چشمهایش میآمد و مصممتر شدیم. نوشتن فیلمنامه بر اساس یک فیلم کوتاه شروع شد و آنقدر خودمان لذت میبردیم که نوشتن ادامه پیدا کرد. ساخت فیلم هم خیلی چریکی انجام شد و بعضی مواقع گروه ما فقط سه نفر بود. فیلمبردار ما دستیار نداشت و همه کارها را خودش به تنهایی انجام میداد و از تمام وسایل اطراف و محیط استفاده میکردیم. ایده کلی فیلم این بود که چون صورت بازیگر مشخص نیست و قسمت عمدهای از جذابیت سینما در صورت بازیگر و ریاکشنها و میمیک صورتش است، قصه جذابیت داشته باشد و حوصله تماشاگر سر نرود. بنابراین تصمیم گرفتیم قصهای انتخاب کنیم که در یک بازه زمانی و تاریخی طولانی اتفاق میافتد تا بتوانیم انتخاب های زیادتری داشته باشیم.
۱۳۹۴/۰۴/۲۶ ۱۱:۵۱:۱۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]