واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۰
یک مولف کتابهای کودک و نوجوان که چندی پیش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را متهم به سرگردان کردن اهل قلم کرده بود، از پاسخگویی مدیرعامل کانون به برخی انتقادها قانع نشد. شاهین رهنما - نویسنده رمان «چارلی» - که چندی پیش در گفتوگو با ایسنا از عملکرد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به علت آنچه سرگردان کردن اهل قلم عنوان کرده بود انتقاد کرد، در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داد، مدیر عامل کانون را به غور بیشتر در فعالیتهای این مجموعه فراخواند. در این یاداشت که با نام «آگاه عدالت گستر» آغاز میشود، آمده است: «در ارتباط با انعکاس انتقادات بنده در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا و جوابیه مدیر محترم کانون که فرموده بودند «هیچ کتابی که فیلم و زینگ شده باشد را از گردونه چاپ خارج نمیکنند» باید عرض کنم بنده علاوهبر قرارداد چاپ، مدارکی دارم که گفتههایم را تایید میکند. اگر مدیر محترم کانون به جای نوشتن شتابزده جوابیه به مستندات خودشان رجوع میکردند یا از همکارانشان که دستاندرکار پروژه رمان بودند، پرسوجو میکردند، با توجه به شناختی که از دلسوزی و درایت ایشان دارم، حتما سراغی از من و کتابهایم و حقوقی که از ادبیات بر زمین مانده میگرفتند. اگر لازم باشد قراردادهایم را تقدیم رسانهها میکنم تا مردم قضاوت کنند در اداره عریض و طویلی مانند کانون که صد البته باید همهچیز آن از روی حساب و قائده باشد، چگونه رمانم «چوپاچو» مفقود میشود و وقتی از دفتر انتشارات سراغش را میگیرم، اظهار بیاطلاعی میکنند. در ارتباط با رمان «چارلی» هم که بعد از فیلم و زینک از چاپ باز ماند، وقتی علت را جویا میشوم، به طور کلی مطرح میکنند که رد شده است و حاضر نمیشوند همین مورد را مکتوب به من اعلام کنند. چرا؟ غیر از این است که به دلایل خودشان ایمان ندارند و نمیخواهند مدرک کتبی دست کسی بدهند؟ در ر ابطه با «شعر نوجوان امروز» هم همینطور شد. مجموعه شعر بنده که جزو اولین اثرهایی بود که در شورای شعر به تصویب رسید، به دلایل نامعلوم از چاپ باز ماند و پس از پیگیری، یک بار دیگر از دادن پاسخ مکتوب خودداری کردند. مدیر عامل محترم کانون میفرمایند: «ما فرقی بین نویسندهها قائل نیستیم.» اگر چنین است چرا بعد از رد شدن رمان یکی از دوستان، مدیر محترم انتشارات شخصا به ایشان زنگ میزنند، از طرف شورا عذرخواهی میکنند و رمانش را در چرخه چاپ میاندازند؟ اگر لازم باشد من با اجازهی نویسنده، اسم او و اثرش را رسانهای میکنم. بنده بعد از انعکاس انتقادها از کانون در رسانهها، بارها با کانون تماس گرفتم تا برای چند دهمینبار از سرنوشت رمانهایم باخبر شوم، اما هیچیک از دوستان کانون تمایلی به صحبت با بنده نداشتند؛ تا جایی که مجبور شدم به گوشی شخصی مدیر محترم انتشارات پیام بفرستم و تکلیف بجویم. اما ایشان هرگز راضی به پاسخ نشدند و من به اجبار یکبار دیگر دست به دامن رسانهها شدم». رهنما در ادامهی یادداشت خود آورده است: «باید تاکید کنم، انتقاد من از کانون، انتقاد از شخص خاص یا دوره مدیریتی خاصی نیست. بنده با سیاستهای کلی کانون در قبال نویسندههای شهرستانی و نویسندههای جوان معترضم. من با شخصیت حقوقی کانون حرف دارم. حرف من این است که مگر میشود اثری قرارداد داشته باشد، بعد به دلایل نامعلوم بگویند ما آن قرار داد را قبول نداریم؟ اگر این طور است فردا که گروه دیگری میآیند و پشت میزهای کانون مینشینند، آنها نیز بگویند که قراردادهای قبلی را قبول ندارند، تکلیف ادبیات و نویسندههای آن چه میشود؟ دیگر چگونه میشود به امضاها و مُهرهای کانون اطمینان کرد؟ در این ماه مبارک که ماه دینداری، مهربانی، رعایت حقوق دیگران و رعایت بیتالمال است، چرا دلمان برای بیتالمال نمیسوزد؟ بنده اگرچه حقوق معنوی رمانهایم پایمال شده، اما بخشی از حقوق مادی آن را دریافت کردهام. البته این گونه حقوق و مزایا برای کانون پولی به حساب نمیآید تا دلش برای آن بسوزد، اما بنده از آن جایی که دوست ندارم مال شک و شبههداری وارد سفره و زندگی خانوادهام شود، تمام دریافتی خود از کانون بابت چاپ نشدن رمانهایم را به یکی از مراکز خیریه میبخشم و عطای کانون را به لقایش». انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]