تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804222860
ايدئولوژي تجديدنظر طلبانه، زيربناي جنايات داعش
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۷ تير ۱۳۹۴ (۱۱:۱ق.ظ)
کارشناس مسائل خاورميانه در گفت و گو با موج تاکيد کرد: ايدئولوژي تجديدنظر طلبانه، زيربناي جنايات داعش گروه اقتصاد سياسي خبرگزاري موج
حمله نيروهاي انتحاري گروه تروريستي داعش به مسجدي در کويت، کارخانه اي در فرانسه و محل اسکان گردشگران خارجي در تونس، موجب ايجاد موجي از ترس و نگراني در ميان مردم ساير کشورهاي منطقه و همچنين اروپا شد.
اگرچه پيش از اين افراد وابسته به داعش در واکنش به توهين نشريه شارلي ابدو، به دفتر آن در فرانسه حمله کردند اما تکرار اين اتفاق و نيز اعلام موديت خطر داعش در کشوري همچون کويت، اين سوال را براي تحليلگران حوزه بين الملل به وجود آورد که آيا قدرت داعش براي اقدامات خرابکارانه و توسعه حوزه نفوذ، افزايش يافته است؟
براي پاسخ به اين سوال، با دکتر حسين آجورلو، پژوهشگر پژوهشکده مطالعات استراتژيک خاورميانه و کارشناس مسائل منطقه، گفت و گويي انجام داده ايم که در ادامه مي خوانيد.
با توجه به حضور عناصر داعش در کويت، تونس و فرانسه، آيا حوزه نفوذ اين گروه گسترش يافته و يا صرفا دست به يک سري اقدامات تاکتيکي زده است؟
داعش يک ايدئولوژي توسعه‌گرا و جهان شمول است؛ زيرا تمام دنيا را حوزه نفوذ خود مي‌داند. براي همين ما مي‌بينيم حتي در اروپا، افغانستان و نيجريه که دور از حوزه نفوذ اصلي اين گروه؛ يعني سوريه و عراق است، شبه‌نظاميان داعش حضور دارند. اين دقيقا نقطه مقابل انديشه طالبان است که در افغانستان حالت قوميتي و داخلي دارد. اما داعش يک ايدئولوژي توسعه‌گراست و تمامي مناطق اسلامي جهان را تحت خلافت خود مي‌داند.
بر اين اساس، حملات داعش در کويت و فرانسه، در راستاي گسترش حوزه نفوذ است.
دقيقا همين طور است. داعش بيشتر يک تفکر است. تفکري که درصدد تجديدنظر و تغيير بين‌الملل و جايگزيني آن با نظام خلافت است. از اين رو، داعش تلاش دارد نظام را در هر نقطه از جهان که مسلمانان حضور دارند، گسترش دهد.
به نظر شما چرا فرانسه در ميان کشورهاي اروپايي، از سوي داعش براي اقدامات تروريستي، انتخاب مي‌شود؟
فرانسه کشوري است که بر بسياري از کشورهاي عربي؛ به خصوص در شمال آفريقا، تا قبل از جنگ جهاني دوم، قيموميت داشت. در منطقه خاورميانه نيز سوريه و لبنان تحت حاکميت فرانسه بودند. از اين رو به دليل رابطه کشورهاي عربي با اين کشور اروپايي، مسلمانان زيادي به آن مهاجرت کردند.
بر اين اساس اکنون فرانسه بيشترين جمعيت مسلمان را در ميان اروپايي‌ها دارد و چون مسلمانان در فرانسه با انواع و اقسام محدوديت‌ها روبرو هستند، به دنبال راهي براي از بين بردن اين شرايط اند. مثلا ساخت مسجد در فرانسه با مشکل روبرو است و يا دولت فرانسه به دنبال پياده کردن يک اسلام اروپايي سکولار در جامعه مسلمانان خود است.
در نتيجه اين مسائل، گرايشي در نسل نو، مسلمان به وجود آمده که به دنبال اسلامي با قرائت داعش در فرانسه هستند که زمينه ساز نفوذ اين گروه تروريستي در قلب اروپا مي‌شود.
با توجه به جهت‌گيري برخي از مسلمانان فرانسه در راستاي حمايت از انديشه‌هاي داعش، ساير کشورهاي اروپايي به دليل ترس از احتمال بروز چنين حوادثي در داخل جامعه خود، محدوديت‌هاي بيشتري را براي مهاجرت مسلمانان وضع نخواهند کرد؟
پاسخ به اين سوال را بايد از دو منظر بررسي کرد. اگر داعش را تفکري به وجود آمده از بطن مسلمانان بدانيم، دچار تحليلي سطحي نگرانه شده‌ايم. از طرفي اگر اين گروه را محصول اقدامات و حتي برنامه‌ريزي بعضي سازمان‌هاي اطلاعاتي تعدادي از کشورهاي عربي و غربي بدانيم، قطعا به سناريوي اسلام هراسي مي‌رسيم. پروژه‌اي که در آن مسلمانان تصويري خشن دارند و تمامي مشکلاتشان مربوط به اسلام پذيري‌شان است. اين راهي است که غرب دنبال مي‌کند تا افراد مسلمان ساکن غرب، خود را منتصب به اسلام ندانند و از اين دين فاصله بگيرند.
ضمن اين که خشونت عليه مردم اروپا توسط گروه‌هاي بنيادگراي اسلامي بسيار کمتر از خشونت عليه مسلماناني است که در خاورميانه زندگي مي‌کنند. روزانه به طور ميانگين 100 نفر در کشورهاي مسلمان دنيا به اين طريق و عناوين مختلف کشته مي‌شوند. ولي کل کشته‌هاي اروپا به دست افراطيون اسلامي به اندازه يک روز خاورميانه نيست.
با وجود اين غرب موجي ايجاد مي‌کند که در آن اسلام و مسلمانان، خطر جدي براي نظم جهان معرفي مي‌شوند.
تحليل شما درباره رابطه داعش با عناصر آمريکايي-اسرائيلي در منطقه چيست؟
اگر ما به طور مشخص بگويم داعش مولود عناصر غربي است، به خطا رفته‌ايم. در واقع غربي‌ها بعد از به وجود آمدن يک پديده، به دليل داشتن ظرفيت‌هاي علمي، اهداف خود را به وسيله آن عملياتي مي‌کنند، به اصطلاح موج‌سواري مي‌کنند.
در اين ميان فرماندهان و مقامات ارشد داعش با کشورهاي عربي و غربي منطقه ارتباطاتي دارند و اين مساله اي است که تقريبا ثابت شده است. اما لايه‌هاي مياني اين گروه، ديدگاه‌هاي ايدئولوژيک دارند و تحت تاثير افکار رهبران خود هستند و چه بسا نمي‌دانند در جهت منافع امريکا قدم بر مي‌دارند. در حقيقت اين يک نوع موج‌سواري غربي از جريان بيداري اسلامي است که به انحراف کشيده شده است.
بر اين اساس نبايد داعش را صرفا برخواسته از غرب و يا متن ديني مردمان مسلمان خاورميانه دانست. داعش ملغمه‌اي از مشکلات داخلي از يک سو و سازمان‌هاي امنيتي غربي از سويي ديگر براي تامين منافع خود است.
چندي پيش اخباري منتشر شد که شبه نظاميان داعش در مناطقي از عربستان دست به اقدامات تروريستي زده‌اند. اين در حالي است که رياض از داعش در سوريه و عراق حمايت مي کند. به نظر ما حضور داعش در نواحي شيعه نشين عربستان با آگاهي مقامات رياض بوده است و يا بر هم خوردن امنيت داخلي اين کشور را بايد نتيجه قدرت يابي داعش دانست؟
جواب اين سوال بر دو فرضيه استوار است. فرضيه نخست اين است که همان طور که القاعده به عنوان يک گروه تروريستي ساخته دست آمريکا بود و به اين کشور در ضربه زدن به شوروي کمک مي‌کرد، سال‌ها بعد در حوادث 11 سپتامبر عليه ايالات‌متحده دست به اقدام ضد امنيتي بزرگي زد. اين قضيه براي عربستان که سال‌ها براي ضربه زدن به محور مقاومت از گروه‌هاي تروريستي استفاده مي‌کند، نيز محتمل است. زيرا درست است اين گروه ها دست پروده يک يا چند کشور خاص هستند اما هرگز به طور کامل در اختيار نيات آن‌ها قرار نمي‌گيرند. از اين رو رياض بايد منتظر روزي باشد که از سوي تروريست‌هاي بنيادگرا دچار مشکلات امنيتي عديده‌اي شود.
اگر هم فرض کنيم ناامني در مناطق شيعه‌نشين عربستان با هماهنگي دستگاه اطلاعاتي اين کشور بوده، متوجه مي‌شويم رياض درصدد کسب مشروعيت و طرفداري شيعيان با ابزار تهديد داعش است. در اين راستا، عربستان با جهت‌دهي به حملات مذکور، مي خواهد پيامي به شيعيان بدهد که امنيت شما امنيت ماست و اگر ما از شما حمايت نکنيم، توسط عناصر داعش قتل عام خواهيد شد.
با توجه به اين که شما تحصيلات دوره دکتري خود را در دانشگاه اسلامي لبنان سپري کرده ايد و تجربه زندگي در اين کشور را داريد، نظرتان در مورد لبنان به عنوان کشوري هم مرز با سوريه و درگير معضلات امنيتي داعشف چيست؟ آيا مي‌توان احتمال داد که اين کشور هم روزي صحنه درگيري داعش با نيروهاي دولتي شود؟
داعش اساساً در مناطقي نفوذ پيدا مي‌کند در آنجا طرفداراني داشته باشد. در لبنان که سه گروه بزرگ شيعيان، مسيحيان و اهل سنت حضور دارند، امکان گسترش انديشه‌هاي داعش وجود ندارد؛ زيرا دو گروه اول با اين گروه از پايه اختلافات اساسي دارند. اهل سنت لبنان هم جز در عرسال و عکار، کاملا شهرنشين، با درآمد بالا و موقعيت اجتماعي خوب هستند. آن‌ها بيشتر در صيدا، طرابلس و بيروت زندگي مي کنند و به نظر نمي‌رسد با اين شرايط به افکار داعش نزديک شوند.
نفوذ اندک داعش هم در ميان اهل سنت عرسال را بايد در راستاي تلاشي براي ضربه زدن به مواضع حزب‌الله در جنوب اين کشور، تحليل کرد.
اگر هم گاهي از سوي رهبران آن‌ها حمايت‌هاي لفظي از عمليات داعش مي‌شود، در راستاي ايجاد فشار بر حزب‌الله است.
ضمن آن که کشورهاي عربي و غربي متفق‌القول هستند که لبنان بايد کشوري باشد که در آن مسائل منطقه مديريت شود. فرماندهان اين کشورها، لبنان را خط قرمز خود مي‌دانند. مثلا جريان المستقبل که عملا تحت نفوذ عربستان است، در صورت ورود داعش، از حيطه کنترل رياض خارج مي شود. چيزي که مورد قبول رهبران اين کشور نيست.
همچنين، عربستان در کشورهايي که از حوزه نفوذش خارج هستند مانند يمن، اجازه فعاليت داعش را مي‌دهد، ولي؛ در مصر هر کاري مي‌کند تا اين گروه پا نگيرد.
يکي از روحانيون اهل سنت لبنان، پيشنهاد تشکيل فدراليسم مستقل در اين کشور را مطرح کرده است، با توجه به خطر داعش در منطقه، احزاب لبناني ممکن است از اين طرح استقبال کنند؟
تاريخ لبنان نشان داده است، اين طرح‌ها در اين کشور به نتيجه نمي‌رسد. چون ساختار جمعيتي لبنان به گونه است که هيچ حزب، قوم و مذهبي در يک منطقه اکثريت را ندارد. بر خلاف آنچه در عراق است که شما کردها را در شمال، شيعيان در جنوب و اهل سنت را در شرق اين کشور مي‌بينيد.
اما در لبنان در حالي که شيعيان در جنوب اين کشور هستند، در بخش شرقي آن اهل سنت حضور دارند.
از اين رو، پراکندگي جمعيتي اجازه مرز کشي را نمي‌دهد. چنان که 15 سال جنگ داخلي در سال‌هاي 1975 تا 1990، اين مساله را تاييد کرد. با اين وجود، مطرح شدن اين چنين طرح‌هايي صرفا تلاش برخي گروه‌ها براي دست‌يابي به اهداف سياسي با تحت فشار قرار دادن دولت است.
مصاحبه از: زهرا سادات حسيني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]
-
گوناگون
پربازدیدترینها