واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت مهمان/
جریمه قانونی یا تحمیل رنج مضاعف بر هنرمند تجسمی
تجربه هنری در کنار هزینه یافتن و ساختن، که وقت و سرمایه بسیار میطلبد و گاه سپیدی مو، تحمیل هزینههای مضاعف از جمله دریافت ورودیه از هنرمندان به اشکال مختلف قوزی است بالای قوز هنرمند.

گروه هنرهای تجسمی خبرگزاری فارس - هنر تفکر بصری است؛ اندیشیدن در تنگناست و خلق در سرشارشدن از معنا وحس است که این با رنج و کار مدام ممکن میشود؛ هنر را گویند کار دل است و نه کار سر، آن هم نه برای نان و نام. از طعنه همسر ارسطو که میگفت: ارسطو مردی است به درد نخور که به جای نان احترام به خانه میآورد تا معیشت هنرمندان بیشمار تاریخ که دل و نیرو به ساخت و تجربه اثر دادهاند تا کسب نان و مقام همه حکایت این غمباری تجربه هنری است. تجربه هنری در کنار هزینه یافتن و ساختن، که وقت و سرمایه بسیار میطلبد و گاه سپیدی مو، تحمیل هزینههای مضاعف از جمله دریافت ورودیه از هنرمندان به اشکال مختلف قوزی است بالای قوز هنرمند. ورودیه یا جریمه هنرمند بودن دریافت کنندگان مجوز گالری هنری، متعهد میشوند از هنرمندان ورودیه نستانند در عوض درصدی از فروش را که گویا حد و اندازهاش هم توافقی است، بردارند. اما دیر سالیانی است که همه میدانیم و میدانند که اخذ ورودیه از هنرمندان، بدل به امری رایج شده است. میزان ورودیه متغیر که جایی هم ثبت نمیشود. لذا مشمول درآمد زایی و پرداخت مالیات هم نیست. دولت که اگر دریافت مبلغ قانونی است نه در تعبین مبلغ مداخله میکند نه تکلیف درآمدزایی و درصد افزایش سالانه این دریافتی مثل بلیط سالنهای نمایش یا سینما مشخص نمیشود. کسی نمیگوید میگیرم و کسی هم نمیتواند بگوید دادهام. مبلغ ورودیه از چند صد هزار تا چند میلیون تومان از آنجا که پایگاه اجتماعی هنرمندان متغیر است. برخی دارایند و بسیار دارا و برخی ناتوان از پرداخت هزینه و محتاج، همین امر موجب نواسان شدید نرخ ورودیهها در مناطق مختلف شده است. برخی که دارند و از سر خوشی سوی هنر آمدهاند، چند میلیون را هم دلخوشانه پرداخت میکنند. اما هنرمندانی هستند که پرداخت همان هزینه بر پایی نمایشگاه برایشان سخت است که گاه سالها از خیر نمایش آثارشان میگذرند. نهایت اگر ترحمی و تخفیفی هم بیابند توأم است با محنت و منت بسیار. آیا راهی برای اصلاح این وضعیت وجود ندارد؟ آیا متولیان امر به وظایف بایسته خود در این رابطه عمل کردهاند؟ آیا میتوان به صرف اینکه هنرمندان خود با رضایت و طیب خاطر هزینهها را میپردازند از این مسئولیت شانه خالی کرد مگر کسی به شکوه و اعتراض اقدام نماید؟ اینها پرسشهایی است که باید مسئول پاسخدهنده به آنها پاسخ دهد. ناچاری هنرمند از آنجا که هویت هنری هنرمند به نشان دادن سابقه هنری است و این میسر نمیشود جز با داشتن برگهای که بگوید شما 5 روز یا کمتر اینجا یا آنجای فرضی نمایشگاه داشتهاید باید به پرداخت ورودیه با طیب یا بیطیب خاطر تن دهد. وگرنه از کار افتاده و بایکت شده هنری محسوب شده و از دریافت حداقل فرصتهای موجود محروم میشود. هنرمند بودن متأسفانه در روزگار ما به داشتن تعدادی کاغذ و تأییدیه که داشتن و نداشتن هم ساده است هم بسیار مشکل گره نامعقولی خورده است که باز کردنش باید در دستور کار عاجل هنرمندان و مسئولین قرار گیرد. نقش دولت دولت توزیع برخی فرصتهای مادی و معنوی در اختیارش را وابسته به ارائه مستندات و بیلانسازی هنری فاقد ارزش، گره زده است. مستندات کاغذی و بیلانهایی که اگر نباشد شما نقاش نیستید حتی اگر 100 اثر بیشتر از کسی داشته باشید که 3 نمایشگاه گروهی زده با 10 اثر! دولت نشان داده است یا اغلب در امور هنری بیش از حد برای خود ایجاد مسئولیت کرده است یا در جایی که باید مداخله اصلاحی داشته باشد به سکوت معناداری دچار شده است. این موضوع نیز از آن دست انفعالات و سکوت دولت در بخش هنری محسوب میشود. مشکل گالریداران آن دسته از گالریداران که به شکل تخصصی اداره میشوند برای ادامه کار مستلزم پرداخت هزینهاند. اما چرا آنان نیز همچون دولت سکوت و انفعال را بر شفاف شدن تکالیفشان ترجیح میدهند؟ آیا آنان نیز از سر ناچاری شفاهی متعهد میشوند و عمل نمیکنند؟ اگر هنرمند موضوع را از مقامات مسئول شخصاً دنبال کند به دلیل مبهم بودن موضوع و سکوت معنادار بخش مسئول از فردای شکایت، نقاش از کار اصلیاش باز میماند و نزد صنف گالریدار، بد سابقه میشود و این یعنی به مخاطره انداختن هویت هنریاش. به ناچار هنرمند و گالریدار در عمل با وضعیتی مواجه میشوند که چارهای ندارند که هزینههای سالنها را بخشی یا تمامیاش را بر گرده هنرمند بگذارند و هنرمندان نیز سکوت کنند دولت هم ... گالریدارها و مسئولان مدیون هنرمند میتواند به اشکال مختلف هنرمند بودنش را اثبات کند اما گالریداران باید برای اثبات گالریداربودنشان اثر هنرمندان را نمایش دهد. دولت هم چون هنر و هنرمند هست، بخش هنری تأسیس کرده و بر هنر نظارت میکند پس مدیون وجود هنر و هنرمند است. هنر و هنرمند با کار و زحمت فلسفه وجودی دو طرف (دولت و بخش خصوصی گالری دار) مشروعیت میبخشد. راهحل دولت و دستگاههای مسئول میتوانند نظارت بیشتری بر اجرای تعهدات و قوانین کنند. قوانین را شفاف اعلام و گالریداران را موظف به نصب شرایط در محل کارشان کنند. اگر اخذ ورودیه غیر قانونی نیست میزانش را برای هر سال مشخص کنند تا هنرمندان بتوانند برآورد هزینه کنند. اگر هر نمایشگاه هنری در حد متوسط 3 تا 4 میلیون هزینه داشته باشد تهیه بیلان کاری، به رنج و هزینه هنرمند بستگی مییابد. دولت و نهادهای مسئول فکری به حال هنرمندان بیدرآمد و کم درآمدی کنند که مشغول کار و تجربه هنری مدام هستند. راههایی را جستجو شود تا بخشی از هزینه هنرمند بودنشان کاهش یابد. در سه طرف معادله، گالریدار، دولت و هنرمند، این هنرمند است که مواد اصلی کار دو طرف معادله را فراهم میسازد و اغلب سرش هم بیکلاه میماند. بیتوجهی به عدالت و رعایت حقوق هنرمندان و طرفهایی که هزینه میکنند، نتیجهاش همان تذکر همسر سقراط خواهد شد که اینان (هنرمندان) افراد به درد نخوریاند که جز احترام و نام هنرمندی، نان و حاصلی برای خانه و اطرافیانشان ندارند. یادداشت از «مصطفی میرزاییان» انتهای پیام/ن
94/04/16 - 12:38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]