تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):غِنا از خود نفاق بر جای می گذارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834941072




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

یک شانس بزرگ مدیران فرهنگی


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > سادات اخوی، سید محمد  - در احوال مدیر فرهنگی پاسخ بعضی از آدمها، بُمب«احساس»­اند که به دو گروه تقسیم می­شوند: گروه اول، وقتی حُکم انتصاب­شان را می­گیرند، زود دست به­ کار می­شوند و با نیَّتی خالص و از هزینه شخصی، هدیه­ای را برای مدیر بالاتر می­گیرند(یا چیزی از سر مهربانی می­نویسند)... گروه دوم، با این که دارند از احساس می­میرند(!) اما به هزار دلیل، از نوشتن یا تشکر، پرهیز می­کنند. گروه اول و دوم، هر دو همکارانی عزیز­اند. خوب است تلاش کنی دستخط گروه اول را در قابی، چیزی بگذاری تا بدانند که پاسخشان برایت مهم بوده است. بلاتکلیفی همیشه و در ابتدای کار، همکارانی پیدا می­شوند که به­خاطر دشواری­های اداری یا سیاست­های اشتباه مدیران پیشین، بلاتکلیف مانده­اند. حضور«مدیر تازه از راه رسیده»، امیدوارشان می­کنند و کِی­کِی می­کنند که مدیر تازه را ببینند. این که با آنان دیدار کنی، خوب است اما حواست باشد که منتظر وعده­ای شایسته و امیدبخش­اند. تا به کارشان سر و سامان نداده­ای، از دیدار پرهیز کن اما به شیوه­هایی نشان بده که از حالشان غافل نیستی و چون محیط کار، فرهنگی است، لازم است که بدانند متوجه حضورشان هستی. شاید یکی از راه­ها این باشد که از راه مسئولان اداری، پیگیر کارشان باشی تا از همان مسیر، ماجرا را بشنوند... البته آماده هم باش که نشنوند! دردسر گاهی همه همکاران اصلی درباره کسی مُتَّفق می­شوند که شایسته سِمَتش نیست. در این مواقع، کارت بسیار سخت می­شود. اگر بخواهی از همکاری­اش استفاده کنی، در هماهنگی با همکاران دیگر، دچار مشکل خواهد شد و اگر بخواهی از مجموعه، جدایش کنی، همکاری متناسب و مناسب را از دست می­دهی. به جای تصمیم­گیری شتابزده، کمی فکر کن!... شاید بتوانی در جایی که از همکاران فاصله داشته باشد، اما دور هم نباشد، از همکاری­اش استفاده بهتری کنی. اینجوری هم او را از دست نخواهی داد و هم اصطکاکش را با دیگران، کم خواهی کرد. دلگرمی یکی از شانس­های بزرگی که ممکن است سراغ یک مدیر فرهنگی بیاید، همراهی همکاران حراستیِ خوش­فکر یا مشابهان آنان در بخشهای دیگر است. برای انتصاب آدمها، می­توانی با آنان همفکریِ دلگرم­کننده­ای کنی و با خیال راحت، حکمشان را بنویسی. گاهی پیش می­آید که کسی را برای کاری انتخاب می­کنی اما پیشینه­ای که دیگران از او می­دانند با آنچه که در ذهن داری، متفاوت و حتی متضاد می­شود. در اینجور مواقع، اگر یقین داری که پیشینه مشهور منتخبت، از سر عناد دیگران یا بدبینی­شان مانده، تلاش کن که از ذات پاک آدمها دفاع و همکاران حراستی را هم متوجه این نکته کنی که آدمهای پیشین، با بغض­های شخصی، سبب شده­اند پرونده منتخبت را سنگین کرده­اند و او، از اتهام­های مطرح شده دور است... و یا پس از مرتکب شدن، پشیمان شده و می­تواند گذشته را جبران کند. این، به«الهی دیدن» آدمها از نگاه خداوند، نزدیکتر است ظاهراً. بزرگترها به آدمهای پیشکسوت، بسیار احترام بگذار و کاری کن که بدانند برایشان ارزش قایلی. یادت نرود که اگر در قلبت به استفاده از همکاری­شان معتقد نیستی، ادای احترام و حکم­زدن را درنیاوری که آنان، بیش و پیش از تو، این بازی­ها را کهنه کرده­اند. تلاش کن که مرتب از آنان نظر بخواهی و اگر منع اداری نداری، از نظر آنان استفاده کن! بهترین جای استفاده از بزرگترها، در مقام مشاور است... البته نه مشاوری که فقط اسم و رسمی داشته باشد و در هیچ­جا، نظرش اِعمال نشود. از بزرگترها، در مقام مدیر استفاده نکن!... هم تاب و حوصله قدیم را ندارند که تنشهای اداری را دنبال کنند تا حل شوند... هم ممکن است کُندیِ تحلیل­های پخته­شان، سرعت نیروهای تازه­نَفَس جوان را بگیرد و آنان را خسته کند. بدترین اتفاقی که پیامدِ این حالت خواهد شد، این است که همکاران جوان و مدیر کهنسال، در مسیر تنشهای بعدی، نزد هم بی­حرمت خواهند شد. ادامه: ان­شاءالله روز سه­شنبه      




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 543]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن