واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: عریضه نویسان سنندج در بازار بی رونقی و بی توجهی خبرگزاری ایسنا در گزارش با عنوان " عریضه نویسان سنندج در بازار بی رونقی و بی توجهی" در گفت و گو با یکی از پیشکسوتان عریضه نویسی در سنندج به انعکاس مشکلات این صنف پرداخته است.
در ادامه این گزارش به قلم فرشید اردلان امده است: امروزه به دلایل بحران اقتصادی امرار و معاش زندگی سخت شده است و بر همین اساس انسان ها از هر طریقی می کوشند تا بتوانند قوت لایموت زندگی خود را از راه حلال به دست آورند.
سال ها در خیابان ها و کوچه پس کوچه های این شهر بسیاری ها آمدند و رفتند و همگان نظاره گر شغل های مختلفی در جامعه بودیم اما وقتی به ضلع شمالی دادگستری سنندج می نگریم افرادی بر روی خاک و زیر چادرهایی که زیر تابش آفتاب به آنها رنگ رخساره نمانده است نشسته اند و در بازار بی کسادی مشغول به نوشتن عریضه هستند .
همین مسئله ما را وا داشت تا بیشتر با این شغل آشنا شویم و بدانیم که چرا آنها فاقد هرگونه سرپناهی هستند .
صبح زود از خانه بیرون آمدم و به راستای عریضه نویسان سنندج رفتم، همگی در رونق بی کسادی نشسته بودند و به گونه ای در حال حمام آفتاب بودند؛ از یکی سراغ پیر این کار را گرفتم و او هم با دست کاک محمد را به من نشان داد .
کاک محمد مرد مسنی بود که می توان از چروک های دور چشمش و ترک ترک پوستش فهمید که آفتاب سوزان تابستان و سرمای سوزناک زمستان با او چه کرده است، یا انگشتان ورم کرده اش که بیش از دو دهه بر دکمه های ماشین تحریر کوبیده بود گواه سختی های این حرفه بود.
پیش کاک محمد رفتم و خودم را معرفی کردم، او هم آهی از ته دل کشید و خوشحال بود که تریبونی می خواهد به درد دلهایش گوش فرا دهد .
من را در کنار خود پذیرفت و از خود برایم گفت، محمد گلچینی پیر عریضه نویسان این دیار است که در سال 1319 در شهر سنندج در محله جورآباد به دنیا آمده است .
او عریضه نویسی را 33 سال پیش زمانی که جوانتر بود به دلیل این که سرمایه آنچنانی نمی خواست انتخاب کرد و در جلوی دادگاه به همراه چهار نفر از دوستانش مشغول به این کار شد .
کاک محمد تنها بازمانده نسل پنج نفره ای است که در سال 1360 به دنیای عریضه وارد شدند ولی بازی زمانه یکی یکی دوستانش را گرفت و او تنها ماند؛ چندی نگذشت که افرادی دیگر به جرگه کاسبان این شغل اضافه شدند و حالا 10 نفر شده اند.
ماشین تحریر کاک محمد که بیش از دو دهه است که بر کلمات آن ضربه می زند، به همراه خودکار و کاغذ سفیدش لوازم کاری هستند که این مرد سالخورده را همراهی می کند و جالب آنکه او قدردان لوازم کارش است که تا به حال پا به پای او آمده اند.
محمد گلچینی می گوید: در آن زمان کسب و کار در این عرصه بسیار خوب بود و به راحتی امرار معاش می کردیم چون تمام کارهای کسانی که به دادگاه رجوع می کردند به ما سپرده می شد.
این عریضه نویس با سابقه از مشکلات شغلش گفت، مشکلاتی که زندگی آنها را به مخاطره انداخته و کسب و کار آنها را از رونق انداخته است .
او می گوید: بارها به مسئولین مربوطه نامه نوشته ایم و از آنها خواسته ایم سرپناهی برایمان بسازند تا بیشتر از این کالبدمان را آفتاب از بین نبرد ولی سال هاست که درخواست های ما بدون جواب مانده و هیچ ارگانی در این باب کمکی نمی کند .
گلچینی که تنها باقی مانده نسل عریضه نویسان قدیمی سنندج است، عنوان کرد: در گذشته ما عریضه نویسان در تمام موضوعات دادگاهی نقش داشتیم و در هر مسئله ای می توانستیم بنویسیم ولی حالا از سوی دادگستری بعضی از کارها به خصوص در بحث حقوقی و دادخواست ها منع شده ایم و آنها کارها را به دفاتر خدماتی سپرده اند که این امر ضربه بزرگی به رونق کار ما زده است .
پیر راستای عریضه نویسان سنندج گفت: در طول این سال ها عریضه نویسان با کمترین درآمد بسیاری از کارها را انجام داده اند و هیچگاه نگذاشته اند که هیچ متقاضیی کارهایش عقب بیفتد.
آری کاک محمد از شغلش با درآمد کمش راضی است و اگر به دهه60 برگردد دوباره شغل عریضه نویسی را انتخاب می کند، گویا عریضه با جان او نقش بسته است و با او همزاد پنداری می کند و چه خوش است که انسان عشق و علاقه به هر چیزی را در قبال هر چیزی معاوضه نکند و یا نفروشد .
شاید امروزه برای ما جای تعجب باشد که در این عصر مشاغلی هستند که نه صنفی و نه بیمه ای برای آنها تعریف نشده است ولی باید بگویم تعجبی در کار نیست چون عریضه نویسان این دیار هیچکدام از این مسائل را ندارند و به گونه ای کاملاً بدون پشتوانه اند .
باید گفت؛ عریضه نویسانی که همیشه برای مردم این شهر دادخواست ها و برگه های شکایت ها را می نوشتند حال نمی دانند برای خود چه بنویسند تا مسئولین جوابگو مشکلاتشان باشند .
گلچینی در ادامه گفت: متاسفانه هیچ ارگانی ما را حمایت نمی کند و حتی بارها به دادگستری نامه ای جهت ایجاد یک سرپناه برای این قشر تسلیم رئیس دادگستری کرده ایم که در آن موقع با درخواست ما موافقت شد ولی در طول زمان اجرایی نشد که هنوز هم این عدم ماجرا برای ما مبهم است.
وی از نبود درآمد این حرفه گلایه می کرد و می گفت: دیگر این حرفه درآمدی ندارد و وقتی می بینم همکارهایم بدون رزق و روزی صبح را تا شب سپری می کنند ناراحت می شوم .
این پیر عریضه نویسی ادامه داد: بارها کسانی از کنار ما رد شده و با دید تمسخرآمیزی به ما نگاه کرده اند، آنها هم حق دارند چون جای جای این آب و خاک را بگردید هیچ کجا مانند سنندج اینگونه عریضه نویسانشان بدون سرپناه نیستند .
وی در پایان حرف های دلنشینش گفت: دیگر عریضه نویسان این شهر از مسئولین چیزی نمی خواهند چون دیگر بعد از 33 سال فعالیت در این عرصه چه فایده ای دارد تا آنها کاری انجام بدهند، هر چند قبلاً تمامی خواسته هایمان را کتباً به مسئولین ارائه داده ایم و اگر مایل به کمک باشند می توانند دوباره درخواست هایمان را به جریان بیندازند.
مسئولان محترم باید بدانند که عریضه نویسی شغلی است که در تمام ایران رواج دارد و عریضه نویسان قابل احترامند و امثال کاک محمدها در ایران زیادند؛ به حق باید گفت پیران عریضه نویسی مانند یک وکیل با تجربه هستند و چه بسا بسیاری از وکیلان جوان در مبهم بودن قانونی به آنها مراجعه می کنند، پس باید تلاش کرد برای این شغل جایگاهی تعریف شود چون نشستن بر روی خاک و زیر چادر از لحاظ سیمای شهری چهره ای ناخوشایند است.ک/1
1904
14/04/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 153]