واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۶
امروزه به دلایل بحران اقتصادی امرار و معاش زندگی سخت شده است و بر همین اساس انسانها از هر طریقی می کوشند تا بتوانند قوت لایموت زندگی خود را از راه حلال به دست آورند. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه کردستان، سالها در خیابانها و کوچه پس کوچههای این شهر بسیاریها آمدند و رفتند و همگان نظارهگر شغلهای مختلفی در جامعه بودیم اما وقتی به ضلع شمالی دادگستری سنندج می نگریم افرادی بر روی خاک و زیر چادرهایی که زیر تابش آفتاب به آنها رنگ رخساره نمانده است نشسته اند و در بازار بیکسادی مشغول به نوشتن عریضه هستند. آری همین مسئله ما را وا داشت تا بیشتر با این شغل آشنا بشویم و بدانیم که چرا آنها عاری از هرگونه سرپناهی هستند. صبح زود از خانه بیرون آمدم و به راستای عریضه نویسان سنندج رسیدم، همگی در رونق بی کسادی نشسته بودند و به گونهای در حال حمام آفتاب بودند؛ از یکی سراغ پیر این کار را گرفتم و او هم با دست کاک محمد را به من نشان داد. کاک محمد مرد مسنی بود که می توان از چروکهای دور چشمش و ترک ترک پوستش فهمید که آفتاب سوزان تابستان و سرمای سوزناک زمستان با او چه کرده است، یا انگشتان ورم کردهاش که بیش از دو دهه بر دکمههای ماشین تحریر کوبیده بود گواه سختیهای این حرفه بود. پیش کاک محمد رفتم و خودم را معرفی کردم و او هم آهی از دل کشید و خوشحال بود که تریبونی می خواهد به درد دلهایش گوش فرا دهد. من را در کنار خود پذیرفت و از خود برایم گفت، محمد گلچینی پیر عریضه نویسان این دیار است که در سال 1319 در شهر سنندج در محله جورآباد به دنیا آمده است. او عریضه نویسی را 33 سال پیش زمانی که جوانتر بود به دلیل این که سرمایه آنچنانی نمی خواست انتخاب کرد و در جلوی دادگاه به همراه چهار نفر از دوستانش مشغول به این کار شد. کاک محمد تنها بازمانده نسل پنج نفره ای است که در سال 1360 به دنیای عریضه وارد شدند ولی بازی زمانه یکی یکی دوستانش را گرفت و او تنها ماند، ولی چندی نگذشت که افرادی دیگر به کاسبان این شغل اضافه شدند و حال 10 نفر در این جرگه مشغول به فعالیت هستند. ماشین تحریر کاک محمد که بیش از دو دهه است که بر کلمات آن ضربه میزند، به همراه خودکار و کاغذ سفیدش لوازم کاری هستند که این مرد سالخورده را همراهی میکند و جالب آنکه او قدردان لوازم کارش است که تا به حال پا به پای او آمدهاند. محمد گلچینی می گوید: درآن زمان کسب و کار در این عرصه بسیار خوب بود و به راحتی امرار و معاش می کردیم چون تمام کارهای کسانی که به دادگاه رجوع می کردند به ما سپرده می شد و به گونهای ستون پنجم دادگستری بودیم. این عریضه نویس با سابقه از مشکلات شغلش گفت، مشکلاتی که زندگی آنها را به مخاطره انداخته و کسب و کار آنها را از رونق انداخته است. او می گوید: بارها به مسئولین مربوطه نامه نوشته ایم و از آنها خواسته ایم سرپناهی برایمان بسازند تا بیشتر از این کالبدمان را آفتاب از بین نبرد ولی سالهاست که درخواست های ما بدون جواب مانده و هیچ ارگانی در این باب کمکی نمی کند. گلچینی که تنها باقی مانده نسل عریضه نویسان قدیمی سنندج است، عنوان کرد: در گذشته ما عریضه نویسان در تمام موضوعات دادگاهی نقش داشتیم و در هر مسئلهای میتوانستیم بنویسیم ولی حال از سوی دادگستری بعضی از کارها به خصوص در بحث حقوقی و دادخواستها منع شدهایم و آن کارها را به دفاتر خدماتی سپرده اند که این امر ضربه بزرگی به رونق کار ما زده است. پیر راستهی عریضه نویسان سنندج گفت: در طول این سالها عریضه نویسان با کمترین درآمد آبروی دادگستری را حفظ کردهاند و هیچگاه نگذاشتهاند که متقاضی کارهایش عقب بیفتد. آری کاک محمد از شغلش با درآمد کمش راضی است و اگر به سالهای 60 بازگردد دوباره شغل عریضه نویسی را انتخاب می کند، گویا عریضه با جان او نقش بسته است و با او همزاد پنداری می کند و چه خوش است که انسانی عشق و علاقه اش به هرچیزی را در قبال هرچیزی معاوضه نکند و یا نفروشد. شاید امروزه برای ما جای تعجب باشد که در این عصر مشاغلی هستند که نه صنفی و نه بیمهای برای آنها تعریف نشده است ولی باید بگویم تعجبی در کار نیست چون عریضه نویسان این دیار هیچکدام از این مسائل را ندارند و به گونه ای کاملاً بدون پشتوانه اند. آری عریضه نویسانی که همیشه برای مردم این شهر دادخواستها و برگههای شکایت را می نوشتند حال نمی دانند برای خود چه بنویسند تا مسئولین جوابگو مشکلاتشان باشند. گلچینی در ادامه گفت: متاسفانه هیچ ارگانی ما را حمایت نمیکند و حتی بارها به دادگستری نامه ای جهت ایجاد یک سرپناه برای این قشر تسلیم رئیس دادگستری کردهایم که در آن موقع با درخواست با ما موافقت شد ولی در طول زمان اجرایی نشد که هنوز هم این ماجرا برای ما مبهم است. وی از نبود درآمد این حرفه گلایه می کرد و می گفت: دیگر این حرفه درآمدی برایش نمانده است و وقتی می بینم همکارهایم بدون رزق وروزی صبح را به شب سپری میکنند ناراحت می شوم. این پیر عریضه نویسی ادامه داد: بارها کسانی از کنار ما رد شده و با دید تمسخرآمیزی به ما نگاه کردهاند، آنها هم حق دارند چون جای جای این آب و خاک را بگردید هیچ کجا مانند سنندج اینگونه عریضه نویسانشان بدون سرپناه نیستند. وی در پایان حرفهای دلنشینش گفت: دیگر عریضه نویسان این شهر از مسئولین چیزی نمی خواهند چون دیگر بعد از 33 سال فعالیت در این عرصه چه فایدهای دارد تا آنها کاری انجام بدهند، هر چند قبلاً تمامی خواسته هایمان را کتباً به مسئولین ارائه دادهایم و اگر مایل به کمک باشند می توانند دوباره درخواست هایمان را به جریان بیندازند. شاید به عنوان یک خبرنگار که در این باب مصاحبهای انجام دادهام نمی دانم عریضه نویسی یا هر شغلی طبق چه قانونی و زیر چه صنفی مشغول به فعالیت هستند، اما مسئولین محترم بدانید که عریضه نویسی شغلی است که در تمام ایران رواج دارد و عریضه نویسان قابل احترامند و امثال کاک محمدها در ایران زیادند و به حق باید گفت پیران عریضه نویسی مانند یک وکیل با تجربه از قوانین و مقرارت دادگاه آگاهند و چه بسا بسیاری از وکیلان جوان در مبهم بودن قانونی به آنها مراجعه میکنند، پس بیایید و دست به دست هم دهیم و برای این شغل جایگاهی تعریف کنیم چون نشستن بر روی خاک و زیر چادر از لحاظ دید شهری چهرهای ناخوشایند است. فرشید اردلان، خبرنگار ایسنا، منطقه کردستان انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]