محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830597322
گله‌های یک نویسنده کودکان و نوجوانان
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۵
شاهین رهنما با انتقاد از عملکرد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به علت آن‌چه سرگردان کردن اهل قلم عنوان کرد، گفت: در صورت تداوم این وضعیت برای همیشه کار ادبی را بر خلاف میلم کنار می‌گذارم و عطای این حوزه را به لقایش می‌بخشم. این شاعر و نویسنده کودکان و نوجوانان به خبرنگار ایسنا گفت: وقتی بعد از 30 سال فعالیت بسیاری از کتاب‌هایم علی‌رغم این‌که قرارداد آن‌ها بسته شده است در این مرکز فرهنگی از چاپ بازمی‌ماند و حتی معلوم نمی‌شود چه بلایی سرشان آمده است، دیگر چه امیدی به کار در حوزه فرهنگ و بویژه در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان باقی می‌ماند؟ او اظهار کرد: من جزو شاعران شهرستانی هستم. همه می‌دانند که شاعران شهرستانی ما آن‌چنان که شاعران تهرانی دیده می‌شوند، دیده نمی‌شوند. شاید همین مساله است که باعث شده بسیاری از آثار ما نتوانند به دست مخاطبان‌شان برسند. مثلا در دوره مدیریت پیشین کانون پرورش فکری کودکان و نوجونان (آقای رضایی) خیلی از نویسندگان جوان شهرستانی به وضعیت شوراها و مسئولان آن‌ها در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اعتراض کردند. موضوع رسانه‌ای شد و ظاهرا اعضای شورا به هم ریختند اما پس از یک دوره کوتاه مجددا همان اعضا به شوراها برگشتند و همین شد که شد. کاری گم شد، کار دیگری علی‌رغم این‌که قرارداد آن بسته شده بود، از نشر بازماند و ... . رهنما تاکید کرد: کار به جایی رسیده است که بسیاری از آثار به صورت مستقیم یا غیرمستقیم چاپ نمی‌شود. در دوره‌ای حتی به من گفته شد اگر شما 70 کار را هم به این‌جا بیاورید 70 بار ردشان می‌کنیم. البته این موضوع مربوط به زمان نسبتا دوری است. اما چرا در مراکز فرهنگی ما باید چنین رفتاری با پدیدآورنده ادبیات این مرز و بوم بشود؟ اتفاقا همان کتابی که این دوستان در آن مرحله زمانی رد کرده بودند، به انتشارات سروش فرستاده و کتاب سال جشنواره سلام شد. این شاعر بیان کرد: من مدارکی دارم که از ضد و نقیض‌گویی اعضای شوراهای تخصصی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان حکایت می‌کند. زمانی کتابی به آن‌ها دادم رد شد و در زمان دیگر همان کتاب مورد پذیرش قرار گرفت. این یعنی چه؟ یعنی بی‌سیاستی یا حداقل بدسیاستگذاری مدیریتی. کتاب «آبی لبخند» من بالاخره پس از پا فشاری‌های زیادم به تصویب رسید. در آن زمان یکی از اعضای کانون به من گفت ما رهنما را از در بیرون می‌اندازیم، از پنجره می‌آید. از پنجره بیرون می‌اندازیم، از سقف می‌آید. به هر حال کتاب «آبی لبخند» من هم جایزه کتاب سال سلام را دریافت کرد. این‌ها همه مربوط به نابهنجاری‌ها در حوزه شعر بود. اما در مورد نگارش داستان، خود شرح ماجرایی است که مثنوی صدمن کاغذ را می‌طلبد. رهنما در ادامه گفت: در طرح «رمان نوجوان امروز» کانون من رمانی با عنوان «چارلی» را نوشتم. این اثر تصویب شد و ظاهرا برای چاپ به چاپخانه رفت. فیلم و زینک آن تهیه شد اما هرگز از آن‌جا بیرون نیامد. این در حالی است که پیش‌تر روابط عمومی کانون خبر داده بود که به زودی چند جلد از کتاب‌های رمان نوجوان راهی بازار می‌شوند و رمان «چارلی» من در لیست همین کتاب‌ها بود؛ کتابی که هرگز از چاپخانه بیرون نیامد. در حالی که در همین فاصله زمانی بسیاری از دوستان هم‌رده تهرانی من به سبب رابطه‌ای که با مسئولان کانون داشتند، توانستند کارهای‌شان را به دست مخاطبان‌شان برسانند. این نویسنده افزود: با تغییر مدیریت کانون، سیاست‌های هم تغییر کرد و کار من از حوزه نشر خارج شد در حالی که پولش را دریافت کرده بودم. اثر تصویب شده و کار تصویرگری آن انجام شده بود. زمانی که از آن‌ها خواستم علت مساله را برایم مکتوب کنند، خودداری کردند. البته من سه کتاب دیگر برای کانون نوشته بودم. «چوپاچو» یکی از این کارهاست که مورد تایید قرار گرفت ولی باز هم در مراحل اداری با ممانعت مواجه شد. این کار می‌بایستی دو سال پیش وارد بازار می‌شد اما نشد و اخیرا یکی از کارشناسان کانون گفته است که ما هیچ اطلاعی از این رمان نداریم. خوشبختانه کار سوم من این شانس را داشت که اساسا تصویب نشد؛ اگرچه در پنج جلسه مورد خوانش قرار گرفته بود. رهنما بیان کرد: کارهایی که من به کانون داده‌ام تماما مقام آورده‌اند. مثلا یکی از آخرین کارهای شعرم با عنوان «غم‌های قلابی» عنوان کتاب سال جشنواره فجر سال 93 را به خود اختصاص داده است. اگر ملاک کیفیت است، پس چرا کارهای ما به طرق مختلف از گردونه نشر حذف می‌شوند و اگر بناست کارهای انتشارات را به حداقل برسانند چرا با آبرو و زمان یک نویسنده بازی می‌کنند؟ اگر دل‌شان برای نویسنده و زمان او نمی‌سوزد، حداقل برای بیت‌المال بسوزد. در هر حال، تداوم این بی‌سیاستی جز دلسرد کردن پدیدآورندگان آثار ادبی به جایی راه نمی‌برد و همچون منی را به جایی می‌رساند که مجبورم بگویم عطای کانون را به لقایش بخشیدم. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها