تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 17 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند متعال، به بنده اش در هر روز نصيحتى عرضه مى كند، كه اگر بپذيرد، خوشبخت و اگر ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826993518




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جسد ناپدری بی رحم در اسید سولفوریک! |اخبار ایران و جهان


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: جسد ناپدری بی رحم در اسید سولفوریک!
جرمش همدستی با همسربرای قتل پدرخوانده‌اش و فروش اموال اوست.بعد از جلسه بازپرسی در راهروی دادسرا از خبرنگاران درخواست کمک می‌کند و می‌گوید قتل پدرخوانده‌اش اتفاقی بوده و نگران آینده شوهرش است.
کد خبر: ۵۱۴۱۵۲
تاریخ انتشار: ۱۲ تير ۱۳۹۴ - ۲۲:۲۰ - 03 July 2015




جرمش همدستی با همسربرای قتل پدرخوانده‌اش و فروش اموال اوست.بعد از جلسه بازپرسی در راهروی دادسرا از خبرنگاران درخواست کمک می‌کند و می‌گوید قتل پدرخوانده‌اش اتفاقی بوده و نگران آینده شوهرش است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، جرمش همدستی با همسربرای قتل پدرخوانده‌اش و فروش اموال اوست.بعد از جلسه بازپرسی در راهروی دادسرا از خبرنگاران درخواست کمک می‌کند و می‌گوید قتل پدرخوانده‌اش اتفاقی بوده و نگران آینده شوهرش است. آتوسا 31 ساله، متهم است در قتل پدرخوانده 66 ساله‌اش با همسرش همکاری کرده است.

چرا پدرخوانده ات را به قتل رساندی؟

10 سال قبل فهمیدم پرورشگاهی هستم و رضا و همسرش من را از دو سالگی به عنوان فرزندخوانده بزرگ می کنند. تا وقتی پدرم سرکار می رفت همه چیز خوب بود، اما هفت سال قبل مادرخوانده ام از او جدا شد و من و رضا با هم زندگی می کردیم. اخلاق های او بسیار تند شده بود و حتی مرا تهدید به مرگ می کرد.

او را به خاطر همین تهدید کشتی؟

باور کنید قتل اتفاقی بود. آن روز مثل همیشه او مرا مورد ضرب و شتم قرار داد و با پیچ گوشتی دو ضربه به بدنم زد. عصر با همسرم بیرون رفتم و وقتی برگشتم پدرخوانده ام دوباره تهدیدم کرد. محمد که جلو در خانه بود سر و صدای من را شنید و برای کمک به خانه مان آمد. پدرم قصد خفه کردن من را داشت که او با گلدان به سرش زد و رضا بی هوش شد. من به خانه دوستم رفتم و همسرم مدعی شد جسد را به خارج از خانه برده و دفن کرده است.

می دانستی قبر پدرت کجاست؟

ابتدا گفت او را در حوالی کارخانه اش در پاکدشت دفن کرده، اما هربار از او می خواستم مرا به محل دفن جسد ببرد او بهانه می آورد تا این که وقتی دستگیر شدیم متوجه شدم جسد را داخل اسید سولفوریک انداخته است، اما او هم ترسیده بود و نمی دانست چکار می کند. ما قاتل بالفطره نیستیم.

چرا موضوع را به بقیه فامیل نگفتی؟

مادرخوانده ام در جریان اذیت های پدرم بود. حتی عمه و عمویم هم می دانند. یک بار عمو مهرداد از دانمارک به ایران آمد تا با پدرم در این مورد حرف بزند، اما او خودش را به خواب زده بود تا نشنود. من هر بار که پدرم اذیتم می کرد مجبور بودم چند روز یا چند هفته به خانه دوستانم بروم تا او و خودم آرام شویم و دوباره به خانه باز می گشتم. من در کنار درس دو جا مشغول کار بودم تا باری روی دوش پدرخوانده ام نباشم. او بازنشسته بانک بود و با حقوق بازنشستگی زندگی می کرد. من هم خرج خود را درمی آوردم.

بعد از قتل چگونه خانه را فروختی؟

وقتی در خانه تهران نو ساکن شدیم، پدرخوانده ام پشیمان شد و قصد فروش آنجا را داشت چون حوصله کارهای اداری را نداشت با گرفتن 300 میلیون سفته وکالت فروش خانه را به من داده بود. بعد از فوتش چون همیشه می ترسیدم خانه را 270 میلیون فروختم و با مقداری از پول آن خانه ای را اجاره و با محمد به زندگی ادامه دادیم.

برای سرقت دست به قتل زدید؟

باور کنید نه. شوهرم کارخانه بلورسازی دارد و درآمدش هم خوب است. تمام این اتفاقات در یک لحظه اتفاق افتاد و ما احتیاجی به پول پدرخوانده ام نداشتیم. ما حتی قصد قتلش را هم نداشتیم.

بعد از قتل به کجا فرار کردید؟

حدود یکسالی را در خانه ای اجاره ای در تهران زندگی کردیم و بعد با بقیه پول فروش خانه یک ویلا کوچک در چمستان خریدیم و در آنجا ساکن شدیم.

می دانی چه سرنوشتی در انتظارت است؟

باور کنید ما قاتل نیستیم و از قبل نقشه ای برای قتل پدرخوانده ام نداشتیم. نگران شوهرم هستم، او فردی متین است و علاوه بر دکتری تاریخ هنر دو مدرک مهندسی نیز دارد. محمد در خطاطی، نقاشی و موسیقی بسیار تواناست. امیدوارم خانواده پدر خوانده ام ما را درک کنند و همسرم را ببخشند.












این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 151]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن